eitaa logo
ماهنامۀ سوره
536 دنبال‌کننده
135 عکس
14 ویدیو
8 فایل
ماه‌نامهٔ «سوره» ارتباط با ادمین؛ @Sourehmagazine_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نور، صدا، دوربین، شخصیت 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ دهم ماهنامه سوره آغاز شد. ‌ 🚩 در این شماره می‌خوانید: ‌ 🔸 نور، صدا، دوربین، شخصیت 🔹 چرا صبح اعدام فیلم برگزیدهٔ سوره است؟ ✍ سید علی سیدان 🔸 آن کاملاً معلم 🔹 در فقدان دکتر کریم مجتهدی ✍ علی‌رضا سمیعی 🔸ادبیات مقاومت، خلق گفت‌وگو میان جنگ و زندگی است 🔹 گفت‌وگو با گلستان جعفریان، نویسندهٔ برجستهٔ ادبیات پایداری 🔸 هنرمندِ گمنام 🔹 گزارشی از رویداد «آینه در آینه ۳» ✍ علی‌رضا سمیعی 🔸 روایت یک اسوه 🔹 دربارهٔ کتاب «وارث پیامبر» و چهار کتاب دیگر ✍ صالح سلطانی 🔸 فصل صیام و قیام 🔹 امام خمینی روح سیاسی ماه رمضان را به ما یادآور شد ✍ محمود ذکاوت 🔸 موسم تماشا و تأمل 🔹 پیشنهاداتی برای ایام ماه مبارک رمضان و تعطیلات نوروز 💠 پروندهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر 🔸 آیا سینمای ایران آرایش جنگی دارد؟ 🔹 میزگردی دربارهٔ نسبت سینمای ایران و جدال تاریخی انقلاب اسلامی با حضور سید باقر نبوی و میلاد جلیل‌زاده ‌ ‌🔸 جنگ در منگنه 🔹 بازتاب جنگ در آثار چهل‌ودومین جشنوارهٔ فیلم فجر ✍ فردین آریش 🔸 واقعیت چگونه دراماتیک می‌شود؟ 🔹 نکاتی دربارهٔ الزامات ورود مستندسازان به سینمای داستانی ✍ امیرحسین خلیلی ‌ 🔸 در جست‌وجوی جهان؛ در جست‌وجوی شخصیت 🔹 دربارهٔ چهل‌ودومین جشنوارهٔ فیلم فجر با نگاهی مجمل به یازده فیلم آن ✍ میثم بال‌زده ‌ 🔸 سینمای باشخصیت 🔹 گفت‌وگو با بهروز افخمی، کارگردان فیلم «صبحِ اعدام» 🔸 کنش قهرمانانهٔ احمد، آدم‌سازی است 🔹 گفت‌وگو با امیرعباس ربیعی، کارگردان فیلم «احمد» ‌ 🔸 جنگ و خطر، قهرمان جمعی می‌سازد 🔹 گفت‌و‌گو با رضا کشاورز حداد، کارگردان فیلم «باغِ کیانوش» 🔸 سینمای مردمی علیه تجدد و تحجر 🔹 گفت‌وگو با قربانعلی طاهرفر، کارگردان فیلم «آپاراتچی» 🔸 زیبایی‌شناسیِ بصریِ روایت فتح 🔹 گفت‌وگو با مهدی شامحمدی، کارگردان فیلم «مجنون» ‌ 🔸 سماعِ سازها زیر سایهٔ شهید 🔹 مرور موسیقی متن فیلم مجنون اثر استاد مجید انتظامی ✍ محمد امیرزاده ‌ ‌ برای پیش‌خرید شمارهٔ دهم ماهنامه سوره می‌توانید به صفحات ماهنامه سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. ‌ ‌ 🆔 @sourehmagazine
ماهنامهٔ سوره به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان و فرا رسیدن تعطیلات نوروزی، بستهٔ پیشنهادی‌ای را در شمارهٔ تازهٔ خود تدارک دیده بود که متأسفانه به دلیل بروز مشکلاتی در فرآیند چاپ، این شماره پیش از آغاز تعطیلات به دست مخاطبان نرسید. لذا این بستهٔ پیشنهادی را اکنون منتشر می‌کنیم تا در این فرصت قابل استفادهٔ شما مخاطبان گرامی باشد. همچنین پوشهٔ پی‌دی‌اف این صفحات به پیوست تقدیم می‌گردد طاعات و عبادات‌تان قبول درگاه حق، سال نو مبارک 🆔 @Sourehmagazine
موسم تماشا و تأمل.pdf
6.49M
پیوست؛ «موسم تماشا و تأمل» بستۀ پیشنهادی ماهنامۀ سوره برای خواندن و دیدن و شنیدن در ایام نوروز و ماه مبارک رمضان 🆔 @Sourehmagazine
مصاحبه با استاد نجابتی.pdf
16.4M
بازنشر گفت‌وگوی ماهنامۀ سوره در شمارۀ چهارم (مرداد 1402) با استاد مسعود نجابتی، به بهانۀ انتخاب ایشان به عنوان چهرۀ سال 1402 هنر انقلاب 🆔 @Sourehmagazine
«ألذین إذا أصابَتهُم مُصیبَة قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون» جمهور مقاوم ایران و جبهه جهانی مقاومت، داغدار شهادت فرزندان مجاهد خود شد. بی‌شک شجره طیبه جمهوری اسلامی که ریشه در فطرت مردم دارد، با این خون‌ها آبیاری و قوی‌تر خواهد شد. ماهنامه سوره، رحلت رئیس جمهوری عزیز، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، وزیر مجاهد امور خارجه، آقای حسین امیرعبداللهیان، امام جمعه مردمی و انقلابی تبریز، آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم و سایر همراهان این کاروان را به حضرت بقیة‌الله (عج)، علم‌دار جبهه مردم‌سالاری اسلامی، آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، خانواده مکرم شهدا و مردم صبور و دوراندیش ایران، تسلیت عرض می‌کند. 🆔 @Sourehmagazine
💠 ملت ابراهیم 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ یازدهم ماهنامه سوره آغاز شد. @Jaieebaraye...
‌ 💠 ملت ابراهیم 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ یازدهم ماهنامه سوره آغاز شد. ‌‌ 🚩 در این شماره می‌خوانید: ‌‌ 🔸 ملت ابراهیم 🔹 تشییع رئیس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر نشان داد که پیوند محبت و سیاست در مدار دین، می‌تواند مردم را تألیف کند ✍ سید علی سیدان ‌ ‌ 💠 ویژه‌نامهٔ ملت ابراهیم ‌ 🔸 ناگهان مردم! 🔹 بریده‌روایت‌هایی از تشییع پیکر شهید جمهور در تبریز، تهران و مشهد ✍️ فردین آریش ‌‌ ‌🔸زیارت، سید ابراهیم رئیسی و دولت ایستاده در آستانهٔ او ✍ محمدرضا قائمی‌نیک ‌ 🔸 کنش دیپلماتیک بر اساس عناصر هویتی 🔹 گفت‌وگو با حسین جابری انصاری دربارهٔ نحوهٔ سکانداری سیاست خارجی توسط شهید امیرعبداللهیان ‌‌ 🔸 سوگِ سیاسی 🔹 روایتی از تشییع پیکر شهید جمهور در مشهد ✍ سارا عاقلی ‌‌ 🔸 همهٔ شهر مصلاست 🔹 نگاهی به شیوهٔ امامت شهید آل‌هاشم ✍️ حامد خسروشاهی ‌ ‌ 💠 همچنین در دیگر بخش‌های مجله خواهید خواند؛ ‌ 🔸 مردم از نمای نزدیک 🔹 دو روایت از میدان انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی ✍ سارا عاقلی ‌ 🔸 به صلابتِ ثلث، به نجابت ریحان 🔹 روایتی از زندگی و هنر استاد مسعود نجابتی ✍️ محمدرضا وحیدزاده ‌ 🔸 توقف در تکنیک، گمراهی است 🔹 گفتاری منتشر نشده از استاد مسعود نجابتی ‌ 🔸 ایران، سرزمین خیزش برای گسترش معرفت‌الله 🔹 چرا مردم ایران به فراخوان امام خمینی پاسخ مثبت دادند؟ ✍️ سید جواد طاهایی ‌ 🔸 زمان ضربهٔ مرگ‌بار فرا نرسیده است 🔹 گزارش تحلیلی اولین سخنرانی سید حسن نصرالله بعد از طوفان الأقصی ✍️ محسن زیارتی آقابابایی ‌ 🔸 عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز 🔹 درنگی بر حضور شاعرانهٔ رهبر انقلاب ✍ محمدحسین لشگری ‌ 🔸 به روایت «آن‌ها» 🔹 دربارهٔ کتاب «آن سوی میز» ✍ زینب شوندی ‌ 🔸 سماع دغل‌بازان 🔹 نقدی بر فیلم «مست عشق» ✍️ سید جواد یوسف‌بیک 🔸 نصف سکولار، نصف دیندار 🔹 بررسی آثار تولیدی صداوسیما در ایام تلاقی نوروز و‌ ماه مبارک رمضان ✍️ علی کاشانی ‌ 🔸 به رنگ دادخواهی 🔹 مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز ✍️ محمدرضا وحیدزاده ➕ همراه با شمارهٔ پنجم فصل‌نامهٔ «سوره سیمرغ» ‌‌ برای پیش‌خرید شمارهٔ یازدهم ماهنامه سوره می‌توانید به صفحات ماهنامه سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. ‌‌ ‌‌ 🆔 @sourehmagazine
هدایت شده از سوره سیمرغ
✅ شماره ۵ فصلنامه 🚩 در این شماره می‌خوانید: 🔹 آپاراتچی؛ سینمای «سینمای انقلاب» 🔸 نگاهی دیگر به کتاب فیلمِ «آپاراتچی» و کمپانی فیلمسازی آقاجلیل و دوستان ✍ امیر سعادتی 🔹 آپاراتچی؛ عبور از نشانه‌شناسی به زیست‌شناسی 🔸 میزگردی درباره ارزش‌های روزآمد و هویتی یک فیلم بوم‌گرا ✍ با حضور داوود مرادیان و مسعود ملکی 🔹 امید شاعران شهر 🔸 سه روایت از آیت‌الله آل‌هاشم و نسبتش با اهالی سینما، گرافیک و شعر 🔹 در جستجوی شمایل بومی قهرمان 🔸 درباره نماهنگ «اسطوره» خراسان رضوی ✍ سید حسین شهرستانی 🔹 ذوق بصری ایرلندی در خدمت انیمیشن 🔸 تام مور چگونه با استفاده از هنر بومی به فرم انیمیشنی خود می‌رسد؟ ✍ ایمان صفرآبادی فراهانی 🔹 مائوری‌ها علیه آنگلوساکسون‌ها 🔸 تجربه نیوزیلندی‌ها در تاریخ و تاریخ شفاهی به ما چه می‌آموزد؟ ✍ زهرا ایزدی 🔹 رشد راوی در لحظه حضور حقیقت 🔸 گفتگو با محمدمهدی رحیمی درباره تجربه روایت یوم‌العباس(ع) و حادثه کرمان ➕ روایت‌هایی از نویسندگان سراسر کشور درباره‌ی: 🔹 یوم‌العباس(ع) زنجان 🔹 حادثه تروریستی کرمان 🔹 واکنش‌های مرمی به «وعده صادق» 🔻برای دریافت این شماره می‌توانید به صورت حضوری به دکه‌ها مراجعه کنید و برای خرید مجازی و سوره سیمرغ، از صفحات ماهنامه سوره در بله، ایتا، تلگرام، اینستاگرام و روبیکا اقدام نمایید: 🆔 @sourehmagazine عضویت در صفحه اختصاصی در اینستاگرام: 🌀 @souresimorgh ایتا: 🌀 https://eitaa.com/joinchat/2280391413C16a2e5c3ee بله: 🌀 https://ble.ir/sourehsimorgh
هدایت شده از سوره سیمرغ
📽️ شماره ۵ فصلنامه 🗞️ برای دریافت این شماره می‌توانید با خرید شماره یازدهم از دکه یا به صورت مجازی، فصلنامه سوره سیمرغ را به عنوان ضمیمه دریافت نمایید. 🔻 مجازی سوره و سوره سیمرغ، از صفحات ماهنامه سوره در بله، ایتا، تلگرام، اینستاگرام و روبیکا: 🆔 @sourehmagazine 🌐 عضویت در صفحه اختصاصی (درباره هنر و روایت بومی انقلاب اسلامی) در اینستاگرام: 🌀 @souresimorgh ایتا: 🌀 https://eitaa.com/joinchat/2280391413C16a2e5c3ee بله: 🌀 https://ble.ir/sourehsimorgh
💠 برائتی‌های محبوب استکبار دهۀ محرم امسال در شرایطی فرا رسید که دنیا در دوران پساطوفان الاقصی سر می‌کرد و بیش از ۲۸۰ روز بود که غزه مورد تجاوز شبانه‌روزی رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود و بیش از ۳۸ هزار نفر به شهادت رسیده بودند. با این وجود اما سهم فلسطین و مظلومیت‌های مردم غزه در هیئات دهۀ اول محرم بسیار کم و ناچیز بود و سکوتی آزاردهنده نسبت به این "اصلی‌ترین مسئلۀ امروز جهان اسلام" به چشم‌ می‌خورد. «برائتی‌های محبوب استکبار» در شمارۀ ۶و۷ سوره منتشر شد و به مواجهۀ جریان تحجر نسبت به مسئلۀ فلسطین پرداخت. بازخوانی این مطلب در شرایط امروز و با توجه به وضعیت هیئات عزاداری حضرت اباعبدالله حسین علیه‌السلام خالی از لطف نیست. 🆔 @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند ✍️ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی (بخش اول) الحدیث: بر منبر نشسته بود. می‌خواست دهان مبارکش را به مدح و ثنای برادرش علی(ع) متبرک کند؛ اما از کدام فضیلت بیاغازد، که برادرش ابوالفضائل است؟! دمی سکوت کرد. هان. پیدا شد آن فضیلتی که شایسته است فضایل علی(ع) را با آن بیاغازیم؛ لب بازکرد که: «یاعلی! إِنَّ اللَّهَ وَهَبَكَ‏ حُبَ‏ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ» ای‌علی! خداوند دوستی تنگدستان و مستضعفان را به تو ارزانی داشته. «فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً.» پس بدین محبت، تو به امامت تنگدستان و مستضعفان راضی شدی، و ایشان به امامت و رهبری تو رضایت دادند. 🔻 پیمان امامت، پیمان مستضعفین بالاترین فضیلت و بلندترین مرتبه از مراتب توحید و ولایت را امامت گفته‌اند؛ مرتبه‌ای که ابراهیم بدان نائل نشد، مگر با آزمونی عظیم «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات، فاتمهمن قال انّی جاعلک للناس اماما». این امامت بالاترین مرتبه و جامع مراتب پیشین بود. در روایت است که خداوند ابراهیم(ع) را اول به مقام عبودیت، سپس به مقام نبوت، سپس به مقام رسالت و بعد از آن به مقام خُلَّت رساند. «فلمّا جعل له الاشیاء قال انی جاعلک للناس اماماً.» وقتی همه این مراتب در او جمع شد امام مردم شد. اگر حدیث پیش‌گفته را ملاک قرار دهیم، با پنج مرتبه مواجهیم؛ مقام عبدالله(عبودیت حق)، مقام نبی‌الله(نبوت حق)، مقام رسول‌الله(رسالت حق)، مقام خلیل‌الله(خلّت حق) و امام النّاس. مضاف‌الیه در چهار مرتبه پیشین خدا است، و در مرتبه آخر، مردم. مقامات عبودیت و نبوت و رسالت و خُلَّت به خدا اشاره دارند و مقام امامت به مردم. بنده، بنده خدا است، نبی نبی‌ خدا است، رسول رسول خدا است و خلیل خلیل خدا. اما امام، امام ناس است. جوهره امامت اساسا در نسبت با مردم تعریف شده و امامت در اصل ایستادن در نسبتی با مردم است. رسول خدا(ص) در بیان فضائل مولی علی(ع) از فضیلتی آغاز فرموده است که اشرف فضائل و مقامات است؛ اما این مقام را به باطنش یاد فرموده و نه صرفا به ظاهرش. امامت «مقامی» است و نظیر هر مقام دیگری بر عهد و پیمانی استوار است. مثلاً عهد و پیمان عبودیت، عهد بندگیِ خدا است و نفی شرک و عبودیت غیر خدا: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ». هر مقامی به پیمان و عهدی استوار است. پیمانی که پایه و اساس مقام امامت است چیست؟ از بیان حضرت ختمی مرتبت(ص) چنین بر می‌آید که پیمان و پایه و اساس امامت «حب مساکین و مستضعفین» است. واژه مسکین به معنای فقیر و مستمند است، اما سوال این است که مستضعف کیست؟ برای فهم معنای این لفظ به خود قرآن رجوع می‌کنیم. در قرآن واژه مستضعف به انحاء گوناگونی به‌کار رفته؛ اما موضعی که بیش از هرجا معنای این لفظ را معلوم می‌کند، آیه 33 سوره سبا است: «وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش دوم) (و مستضعفان به مستکبران می‌گویند: «وسوسه‌های فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهی ما شد)، هنگامی که به ما دستور می‌دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانی برای او قرار دهیم!» و آنان هنگامی که عذاب (الهی) را می‌بینند پشیمانی خود را پنهان می‌کنند (تا بیشتر رسوا نشوند)! و ما غل‌وزنجیرها در گردن کافران می‌نهیم؛ آیا جز آنچه عمل می‌کردند به آن‌ها جزا داده می‌شود؟!) پس وقتی سخن از مستضعف به میان می‌آید، به دلالتی تضمّنی سخن از یک صف‌بندی در کار است؛ صف‌بندی مستضعف-مستکبر؛ صف کسانی که ضعیف شمرده شده‌اند، ضعیف داشته شده‌اند و صف کسانی که خود را بزرگ می‌بینند و بزرگ می‌دارند به دنبال برتری بر دیگران‌اند. این ضعیف‌ داشته‌شدن البته دارای شدّت و ضعف است؛ و البته ظاهرترین نمونه آن، کسانی‌اند که تحت ظلم واقع شده‌اند؛ در آیه ۷۵ سوره نساء در توصیف مستضعفین وارد است: «َالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا» (مستضعفین همان مردان و زنان و فرزندانی‌اند که از ظلم ظالمان به ستوه آمده، از خدا می‌خواهند که ایشان را از آن شهر ستم‌پیشه خارج فرماید.) حسب این آیه شریفه، صف‌بندی مستضعف-مستکبر همان صف‌بندی تاریخیِ عدل و ظلم است. پیمان امامت بر این صف‌بندی استوار است. امام امام است زیرا حبّ مستضعفین در دل دارد؛ امام است چرا که پیش از امامت در پیوند برادری با مستضعفین است؛ امام است چرا که رضایت مستضعفین در امامت او است؛ «فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً». 🔻 پیمان امامت در عرف متحجران آیا می‌شود چنین معنایی را تخته‌بند تاریخ و اختلافات تاریخی کرد؟! آنچه مورخین و تاریخ‌زدگان از امامت و ولایت برای ما نقل می‌کنند، خالی از این معانی است. آنان ماجرای امامت را به اختلافی تاریخی بر سر وصایت رسول‌الله(ص) تقلیل می‌دهند. اول اثبات می‌کنند که رسول خدا(ص) مانند هر رسول دیگری برای امت خود یک وصیّ قرار داده بود. سپس اثبات می‌کنند که این وصی دیگران نبودند، بلکه علی بن ابی‌طالب(ع) بود و تمام! در نوشته‌های آنان هیچ توضیحی دربارهٔ جوهرهٔ امامت نمی‌یابیم؛ می‌گویند که «الحق مع علی» اما نمی‌گویند که این «حق» چیست؟ می‌گویند علی امام است، اما نمی‌گویند که امام چیست؟ اطاعت آنان اطاعت از نام‌هایی تاریخی است و انزجار آنان هم انزجار از نام‌هایی تاریخی. هرجا که دعوای زنده‌ای میان حق و باطل هست، این‌ جماعت نیستند و اگر باشند هم به‌نام نام‌های مقدس تاریخ در جبهه اباطیلِ زنده سربازی و کارگری می‌کنند. از تبری می‌گویند، اما تبری را در سطور منجمد تاریخ حبس می‌کنند و از تولی می‌گویند، اما تولی را منحصر در وقایع تاریخی گذشته فهم می‌کنند. انگار دعوای حق و باطل جایی در میانه‌های قرن سوم با آغاز دوران غیبت پایان‌یافته است. دیگر مستضعفی نیست که حُبّش مایهٔ پیمان امامت باشد؛ دیگر ظلمی نیست تا ندای «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ» در گوششان کارگر افتد. سوال اینجا است که وقتی ظلمی نیست تا جهادی باشد و وقتی مستضعفی نیست تا پیمان امامت جاری باشد، تبری و تولّی چه معنا دارد؟ البته که برای متحجرین که دورترین افراد نسبت به حقیقت امامت و ولایت بایدشان خواند، تبری و تولی معنا دارد؛ مثلاً در جشن‌های کذا در ایام نهم ربیع. امامت باقی است، زنده و جاری است؛ چه پیمان امامت زنده است. وقتی اساس امامت حبّ مستضعفین و برادری با ایشان است، پس تولی به ولایت و امامت هم پاسداشت همین نسبت و دفاع از ایشان و به بیان قرآن جهاد در راه مستضعفین است: «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ». چنانکه گفته شد، آنچه در این صف‌بندی در برابر مستضعفین قرار دارد، جبهه و صف مستکبرین است. پس تبرّی -که روی دیگر پاسداشت پیمان امامت است- در اصل تبرّی از صف اسکتبار است. حسب این معنا، تبری صرفاً تبری از کسانی نیست که در تاریخ نامشان به عنوان دشمنان ائمه هدی(ع) آمده باشد؛ بلکه تبرّی، تبری از هر آن کسی است که به پیمان امامت و رضای ناس و مستضعفین جفا کند. @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش سوم) در زیارت شریفه عاشورا که نماد و نمود واضحی از تبرّی و تولّی است چنین می‌خوانیم؛ «اللهم العن اول ظالـم ظلم حقّ محمد و آل‌محمد(ع) و آخرَ تابعٍ لهم». حق محمد و آل‌محمد(ع) پاسداشت پیمان ایشان است؛ که همان مبارزه با ظلم و اهل‌ظلم و جهاد در راه مستضعفین باشد. قید «و آخر تابعٍ» زائر را توجه می‌دهد به اینکه متوقف در چند مصداقی که مورخین نقل کرده‌اند نشود، بلکه پی‌جوی تبرایی واقعی از هر ظالم و جائری در عصر خود نیز باشد. وقتی پیمان امامت متکی بر صف‌بندی مستضعف و مستکبر و صف‌بندی عدل و ظلم است، حقیقت تبری، تبری از ظلم و صف ظلمه و حقیقت تولی تولی به عدل و اهل‌ عدل است؛ روی این مبنا تبری از جبهه حال حاضرِ ظلم، مصداق تبری است و تولی به جبهه حی و حاضر حق مصداق تولی است. اما اهل‌تحجر از درک این معنا عاجزند و هرگاه سخن از تبری از سران جبهه باطل و تولی به حق به میان می‌آید، ندای «لایقاس بنا اهل‌البیت» سر می‌دهند و متهم می‌کنند اهل‌ولایت را که چرا غیرمعصوم را با معصوم قیاس می‌کنید؟ انگار تا به‌حال لفظ «اسوه» را در قرآن نشنیدند و نمی‌دانند که قرآن کتاب قصه نیست و هرچه در قرآن و سیره معصومین وارد است، از آن رو است تا سنجه بدست آوریم و وقایع حال حاضر را با آن سنجه "قیاس" کنیم و بسنجیم و به حکم و داوری‌ای عادلانه درباره آن برسیم. در صف‌بندی‌ها و اظهارات متحجرین حول عملیات بزرگ طوفان‌الاقصی این فهم معوج به‌خوبی به‌چشم آمد. وقتی که دیوارنگاره میدان ولی‌عصر(ع) تهران خلائق را دعوت می‌کرد تا از اسرائیل به عنوان شمر زمان تبری جویند؛ جماعتی در صفحات خود نوشته بودند که «متاسفانه مردم ضعف در سواد دینی دارند و نمی‌دانند که نباید اهل‌بیت را با کسی قیاس کرد!» مواضع این طایفه در بحبوحه این طوفان فلسطینی بسیار درس‌آموز بود؛ هم در سکوتشان می‌توان نکات قابل توجهی یافت و هم در اظهاراتشان. در همان روز اول عملیات؛ شایان مصلح (شاعر/فوتبالیست) که در مجامع مورد علاقه برائتی‌ها نوعاً حاضر است -و با فیلمی که از عدم مشروعیت ولایت فقیه مطابق با نظر اجتهادی‌اش گفته بود- در حساب توییتری خود خلاصه و موجز و البته پرمعنا نوشت: «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین». کنایه از ظالم بودن مردم فلسطین و ظالم بودنِ رژیم صهیونیستی. اولی به جرم سنّی بودن و دومی به جرم غصب و جنایات جنگی و امثال این. از آنجایی که فهم او از ولایت فهمی فرقه‌ای و تاریخی است، اول چیزی که در مواجهه با مردم فلسطین به چشم او می‌آید، سنی بودن آن‌هاست (البته بگذریم از اینکه ظلم در سنت فقهی شیعه معنای مشخصی دارد و مراجع عظام کسی را به صرف سنّی بودن ظالم نمی‌شمرند. به هرحال آقای مصلح در این زمینه با سایر مراجع اختلاف فتوا دارند!). حال آنکه اگر امامت و ولایت در معنای حقیقی‌اش نزد آنان جایی می‌داشت، اول چیزی که به چشم او -به عنوان پاسدار پیمان امامت- می‌آمد، می‌باید استضعاف و مظلومیت این مردم می‌بود. یکی دیگر از اظهار نظراتی که بسیار قابل تامل بود، واکنشی است که شیخ علی الانصاری از روحانیون مقیم نجف از خود نشان داد. او نگارنده کتابی است در طعن و ردّ سه خلیفه اول، موسوم به «الحقایق المطاعن» در ۵ جلد. این کتاب در نجف اشرف به‌ چاپ رسیده است. اول نکته‌ای که حائز اهمیت است، آنکه او با گذشت حدود یک هفته از شروع عملیات طوفان‌الاقصی -که فی‌نفسه یک پیروزی بزرگ برای جبهه اسلام است- و نیز آغاز بمباران غزه، هیچ واکنشی اعم از حمایت یا تسلیت از خود نشان نداد. در عین حال در همین ایام در قالب یک استوری واکنشی حزن‌آلود نسبت به واقعه تروریستی در مسجد صاحب‌الزمان افغانستان نشان داد. دلیل این واکنش واضح است. در متن واکنش او چنین می‌خوانیم: «و تستمر الدماء فی افغانستان لمجرد الانتماء لسید الاولین و الآخرین امیرالمومنین(ع)». از آنجا که قربانیان این واقعه شیعه هستند او بر خود لازم دیده است تا واکنش نشان دهد؛ و چون کودکان بی‌نوای غزه سنّی بودند او چنین تکلیفی نسبت به ایشان احساس نکرده‌است. پیداست که حادثهٔ افغانستان با حدود ۴۰ شهید و مجروح بسیار دردناک است و هم‌دردی و تسلیت با ملت افغانستان لازم است؛ اما همین‌قدر هم پیدا است که عظمت و بزرگی این درد با بمبارانی چند روزه که هزاران شهید از مردم غیرنظامی بر جای گذاشته است برابری نمی‌کند. اما به هر حال مردم فلسطین سنّی هستند و درد آنان چندان به‌ چشم شیخ نمی‌آید! @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش چهارم) دو روز بعد شیخ علی الانصاری نسبت به قضیه فلسطین واکنش بسیار جالب توجهی نشان داد؛ او در یک ویدئو به زبان عربی چنین اظهار داشت: «بله؛ می‌دانیم در فلسطین مسجدالاقصی قرار دارد و بر ماست که از مسجدالاقصی و مردمش دفاع کنیم اما قبرستان بقیع و دفاع از آن واجب‌تر است؛ چرا که مسجدالاقصی یک مسجد است، اما در بقیع قبر چهار امام معصوم قرار دارد و...» انگار که شیخ سنجه‌ای در جیب دارد که میزان تقدّس اراضی را با دقّت می‌سنجد و البته این هم پیداست که تقدس یک زمین از آبرو و ناموس و جان مسلمین -خصوصا اگر سنّی باشند- بالاتر است. روی این حساب اولویت مردم غزه و مسئله فلسطین نیست، اولویت بقیع است. این است فهم مقدّس‌مآبان! پیمان امامت را زیر پا بگذاریم و اجازه دهیم زن و مرد و کودک مسلمان در خاک و خون بغلتند، چون در بقیع چهار امام دفن هستند و میزان تقدس بقیع از زمین قدس بیشتر است. این سخن خلاف آیات بینات قرآن است. مراجعه به تفسیر ذیل آیه ۷۵ سوره نساء بسیار در این خصوص آموزنده است. معمولاً تصور می‌شود که دلیل حملهٔ لشکریان اسلام به مکه و فتح مکّه نجات خانه خدا بوده است. حال آنکه ماجرا ظلمی بود که ظلمه نسبت به مرد و زن و کودکان مسلمان روا داشته بودند. در پیمان صلح حدیبیه ضرورت امنیت و عدم تعدی و تجاوز به مسلمین مورد عهد واقع شده بود؛ اما چیزی نگذشت که کفار این عهد را زیر پا گذاشتند و علیه مسلمین و مستضعفین ستم و ظلم پیشه کردند؛ در این ایام بود که این آیهٔ شریفه نازل شد: «شما را چه شده است که در راه خدا و مستضعفین قتال نمی‌کنید؟ مستضعفین از مردان و زنان و فرزندان که ندای تظلم‌خواهی سر داده از خداوند می‌خواهند که پروردگارا ما را از این شهر ستم‌پیشه خارج فرما». پس «خدای تعالی دعای ایشان اجابت کرد و رسول(علیه السلام) مکه بگشاد و عتاب بن اُسَید را بر او امیر کرد و او یار ایشان شد تا آنان که مظلوم بودند و ذلیل و ضعیف، قاهر و غالب و قوی گشتند بر ظالمان». زمین مکه مقدس بود و خانه کعبه مقدّسّ، اما رسول‌الله(ص) نه برای تقدس آن زمین که برای رفع ظلم و فساد جهاد فرمود و همین جهاد بود که قرآن از آن به «قتال فی سبیل‌الله» یاد کرد. برای آنکه جهادی "جهاد فی سبیل‌الله" باشد لازم نیست حتما زمین و حرم و قبر مقدسی در کار باشد؛ آن مستضعفینی که در آیه شریفه به اسم جلاله «الله» عطف شده‌ است کافی است که جهاد، جهادی فی سبیل الله و واجب باشد. خود این مستضعف نیز چیزی مقدس است و شایستهٔ جنگیدن. هر چند پیشاپیش در فهرست مقدسات اهل‌ تقدس نیامده باشد. @Sourehmagazine
🔶 برائتی‌های محبوب استکبار 🔹 معرکه طوفان‌الاقصی بار دیگر نشان داد که متحجران، حقیقت امامت را که بیزاری از مستکبران و جهاد در راه مستضعفان است، درک نمی‌کنند (بخش پنجم و پایانی) 🔻 خاتمه الکلام اختلاف اسلام با تحجر، صرفاً اختلافی در اولویت‌ها نیست؛ بلکه اختلاف در فهم روح اسلام و جوهرهٔ امامت و ولایت است. چنین نیست که ما با آنان در ولایت مشترک و در توافق باشیم و در چند تشخیص سیاسی دچار تفاوت باشیم؛ نخیر. او چون اساساً از خود مقولهٔ ولایت درک غلط و تحریف‌شده‌ای دارد، در تشخیص اولویت‌ها هم صم و بکم و عمی است. اولویت‌های متفاوت ما حاصل درک متفاوت ما نه از سیاست، بلکه از خود ولایت است. ولایت و امامت برای ما مقامی است که بر حبّ مستضعفان استوار است و برای آنان -چنان‌که قبلا ذکر شد- امامت یک دعوای تاریخی و کلامی است. اهل‌ ولایت در معنای اصیل آن در کنار مستضعفین عالم می‌ایستند و در راهشان جهاد می‌کنند، اهل‌ ولایت در معنای تحریف‌شده آن با خنجر فرقه‌گرایی از پشت به جبهه مستضعفین عالم ضربه وارد می‌آورد و یا در بهترین حالت نظیر مستکبرین، مستضعفین را نادیده می‌گیرند. اولی در مقام تولّی به حقیقت امامت است و دومی در مقام تبرّی از حقیقت امامت و هم‌دستی با دشمنان آن حقیقت. در دورانی که دوباره شاهد ترویج اندیشهٔ تحجری بر منبر هیئات و مساجد -حتی در میان حزب‌اللهی‌ها- هستیم، واجب است دائماً متذکر باشیم که انقلاب اسلامی ایران احیاگر و بیدارگر مستضعفان است؛ و دقیقاً از همین رو است که احیاگر حقیقت ولایت است. صف‌بندی این روزها در میان متحجرینی که بسیار هم در برگزاری آیین‌ها و جشن‌های دینی کوشا و سهیم‌اند نشان داد که مناط احیاگری انقلاب اسلامی نسبت به حقیقت اسلام، تنها و تنها ایستادگی و مقاومت در کنار مستضعفین و قتال علیه مستکبرین است. کوشش در پاسداشت مراسمات دینی و شعایر اسلامی، هرچند شرط لازم است و ظهور قوت دین است، اما ابداً نشان احیاء حقیقت اسلام نیست. حقیقت اسلام در احیاء امامت است و حقیقت امامت احیاء و اقامه مستضعفان. فقط از این راه است که می‌توان امید داشت با حقیقت تبری و حقیقت تولی، راه پرفراز و نشیب امت محمد(ص) به سمت قله کمال خود که شوکت و حکومت مستضعفان است طی بشود؛ «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» @Sourehmagazine