eitaa logo
Street Fighter
75 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
7 فایل
فدراسیون جهانی استریت فایتر World Federation Street Fighter (W.F.S.F) . Founded 2000, Founder and President of Kyoshi Doctor Hassan Tayebi www.StreetFighter.one بنیانگذار و ریاست جهانی فدراسیون جهانی استریت فایتر کیوشی دکتر سید حسن طیبی بنیان ۲۰۰۰ میلادی
مشاهده در ایتا
دانلود
مرگ در حال یکی از مستحبات یا واجبات می تواند موجب حسن عاقبت شود و با توجه به مرتبه عملی که در حال انجام آن بوده است، متفاوت و دارای مراتب خواهد بود. مثلا، مرگ در حال هجرت و در حال سفر در راه خدا، طبق بعضی از آیات کریمه قرآن، و مرگ در حالی که مؤمن با وضوست طبق روایاتی، با حسن عاقبت همراه است و همچنین نیکی به پدر و مادر و اعمالی که برای آنها طبق روایات پاداش شهادت در راه خدا قرار داده شده است، از جمله همین أعمال است. در طرف مقابل، چه بسا مردن در حال غفلت و گناهان ناشی از آن، ممکن است موجب سوء عاقبت شود. ✍🏻اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد دوم) نویسنده : میرزا حسن ابوترابی www.StreetFighter.one @Street_Fighter
باری، سفر آدمی دارای شش مرحله است و هر مرحله را منازل بسیاری است، که بعضی مرحله سوم را که فضای این عالم است، تحدید به هجده هزار منزل کرده اند. مرحله اول، صلب پدر، و مرحله دوم رحم مادر، مرحله سوم عرصه و فضای عالم اجسام، مرحله چهارم قبر و عالم برزخ، مرحله پنجم عرصات قیامت که دارای پنجاه موقف می باشد و در هر موقف، انسان مورد سؤال قرار می گیرد و در صورت داشتن خطا، هزار سال در آن موقف حبس می شود. یوماً مقداره خمسین الف سنة مما تعدون، سوره معارج، آیه 4، مرحله ششم بهشت یا دوزخ است. در اینجا است که خطاب می رسد: و امتازوا الیوم ایها المجرمون، سوره یس آیه 59، ای مجرمین! امروز از مؤمنین جدا شوید و این مرحله آخر، منزل خلود و جاودانگی است. اما تمام گفتگوها درباره منزل سوم یا عرصه این عالم است، که هرچه باید بشود در اینجا می شود. این است که اینجا را دار الزراعه یا مزرعه گفته اند، زیرا که هر تخمی که در عرصه دنیا بکاری، همان را در قیامت بدروی. ✍🏻اسرار نماز: به قلم مبارک عالم ربانی، صاحب کرامات مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (قدس سره الشریف) www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ انسان با دیو (هوای نفس و شیطان) فوق العاده عالیه، حتماً ببینید👌 استاد www.StreetFighter.one @Street_Fighter
*بهترین تک‌تیرانداز دنیا با رکورد ...۳ شلیک موفق* رزمنده‌ای که شهید خرازی به او لقب گردان تک‌نفره داده بود. او بازوی عملیاتی شهید خرازی بود که مکررا می‌گفت: من صبح عملیات، بعد از خدا و کمک چهارده معصوم(ع) چشمم به دست *عبدالرسول زرین* است.» بعثی‌ها به او لقب صیاد خمینی داده بودند و صدام برای شکارش یک تیم ۲۰ نفره تک تیرانداز بین المللی را اجیر کرده بود که اتفاقا تک تیرانداز‌های امریکایی هم جزو آن‌ها بودند، اما هر بار با تلفات سنگین بر می‌گشتند. عکس معروفی از او به یادگار مانده که لاله گوش راستش با تیر تک تیراندازهای عراقی سوراخ شده و سرخی رد خون بر گردنش هنوز تازه است اما همچنان می‌خندد. شهید🕊🌹 www.StreetFighter.one @Street_Fighter
آیت اللّٰه العظمی جوادی آملی: «شیطان برای آنکه انسان را به انجام دادن گناه تحریک کند، افزون بر آنکه گناهان را برای او تزیین می‌کند، در صورتی که وی گناه بودن آن کار را بفهمد به او وعده توبه می‌دهد؛ یعنی پس از آنکه انسان را به گناه آلوده کرد، برای آنکه انسان از تاریکی گناه نجات نیابد، با امروز و فردا کردن، انسان را همواره در آرزوی توبه قرار می‌دهد تا آن را به تأخیر اندازد «وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا» و تا هنگام مرگ از توبه غافل شود.» سَلُونِی قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَفْقِدُونِی (تحریر نهج البلاغه) ج۴، ص۲۹۷ 🎙آیت اللّٰه العظمی www.StreetFighter.one @Street_Fighter
📩 | موعظه‌ای در لحظات آخر عمر 🔺️ حجت الاسلام www.StreetFighter.one @Street_Fighter
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت اللّٰه العظمی جوادی آملی «در بين علمای نجف برخی ها قداست بيشتری، زهد بيشتری، فضيلت بيشتری داشتند كه نزد خواص شناخته‌شده بودند. يكی از اين بزرگانی كه از زيارت قبور وادی السلام برمي‌گشت و علما داشتند مي‌رفتند به زيارت قبور، به او سلام كردند گفتند چه چيزی ديدی؟...» www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ کَيْفَ الْمَرْجِعُ 🟤آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ ندارد 📘 www.StreetFighter.one @Street_Fighter
✍مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند ✍دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند شهید_ابراهیم_هادی🕊🌹 www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نباید یادت بره که تو زیبایی، ظاهرت، صدات، افکارت، رفتارت، هدفات، آرزوهات، تلاش‌هات، سبک زندگیت و هر چیزی که به تو مربوط میشه زیباست. هیچ‌وقت برای کسی که زیبایی‌هات رو نمی‌بینه یا نادیدش می‌گیره، تغییر نکن، فقط خودت باش. روزتون بخیر 💚🌱 www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماریا کری خواننده معروف آمریکایی رو می‌بینین که ویدیویی از واکسن زدنش توی فضای مجازی منتشر شده که خیلی عجیب و قابل بررسیه. زمانی که سرنگ توی دستش فشار داده میشه و موقع خروج اثری از سوزن دیده نمیشه❗️ بنظر میرسه سلبریتی ها برای تشویق مردم به تزریق واکسن ، خودشون وارد دامی که پهن کردن نشدن‼️ www.StreetFighter.one @Street_Fighter
می‌خوام‌ داستان ترسناکم رو براتون بگم ... من الان ۲۰ سالمه و تا الان به هر کس این داستان و گفتم‌‌‌ فکر کرده دروغ میگم یا از خودم در میارم! ولی همین الان هم که می‌خوام بنویسم مو به تنم سیخ میشه ... من و خاله‌ام که الان (۴۰سالشه)، یه شب پیش هم خوابیده بودیم به خاطره اینکه مامان بزرگ و بابا بزرگم رفته بودن یه شهرِ دیگه (ما یزد زندگی می‌کنیم) و خونه پدر بزرگم اینا خیلی قدیمیه یعنی مالِ دقیقاً ساله ۱۳۸۲/۱۳۸۱ هست و تا الان فقط پنجره و درهاش عوض شده و خونه طراحیش اینجوریه که یه حیاطِ بزرگ داره و اتاق اتاق هست. خب میرم سرِ اصل مطلب من و خاله‌ام پیش هم بودیم و داشتیم فیلم خوابگاهِ دختران رو می‌دیدیم، یه همسایه هم داشتن مامان بزرگم اینا که اهالیِ اون کوچه می‌گفتن هر کس رفته تو خونه‌اش دیوونه شده و عقلی براش نمونده ! جَوِ خونه‌اش حتی از بیرون هم ترسناک بود!! به طور عجیبی وقتی همه جا آفتاب بود خونه‌ی اون سایه بود و آفتابی نداشت!! اون‌شب ساعته ۳ نصف شب من دستشوئیم گرفت و دستشویی تو حیاط بود و تصمیم گرفتم تنها برم و اون دستشویی خونه هم چسبیده بود به حیاط اون همسایه‌ای که می‌گفتن خونه‌اش یه جورایی تسخیر شده)! وقتی رفتم از توی حیاط صدای پچ‌ پچ‌ میومد انگار دو نفر با هم داشتن حرف می‌زدن و من نمی‌فهمیدم چی می‌گفتن !صداهای ترسناکی هم داشتن من خالم رو صدا کردم که ببینم اون هم می‌شنوه‌ یا نه! که اونم گفت می‌شنوه ولی نمی‌فهمه تقریباً ساعت ۴:۳۰ من و خالم رفتیم دستامون رو بشوریم که از توی زیرزمین صدا اومد! من چراغ قوه برداشتم که برم ببینم کیه ولی به طور عجیبی یکی بغل کمد توی زیرزمین وایستاده بود و من قشنگ دیدمش!!! و نزدیک اذان صبح اونجا صدای آهنگ میومد و جیغ و دست ولی وقتی اذان دادن قطع شد! بعدشم همه همسایه‌ها این صدا رو شنیده بودن و زنگ زده بودن پلیس و گزارش داده بودن و معلوم شد که اون مرد ادعا می‌کرده تو خونه‌اش با چیزهای غیر انسانی زندگی می‌کرده و اونا خانواده‌اش بودن!!! www.StreetFighter.one @Street_Fighter
اینی که می‌خوام بگم داستان من نیست اما داستانیه که تو خانواده مذهبی‌مون از قدیم تا الان نقل شده! پدربزرگم قبل از اینکه فوت کنه به من می‌گفت که یه زمانی اجنه و نسناس ها (نسناس ها یه قوم جدای از اجنه بودن) روی زمین قبل از خلقت انسان سروری داشتن، تا مدتها مخلوق چهارم اون‌ها بودن. (در مورد مخلوق‌ها باید بگم که خدا یه سری چیزهارو اول از همه خلق کرده. مثلا ائمه و اهل بیت رو مخلوق اول میگن چون اول اون‌ها خلق شدن برای هدایت مردم، یعنی تو هر دنیایی که خدا آفریده یا در آینده می‌آفرینه اون‌ها هستن و خواهند بود، یعنی وجودشون کاملاً همیشیگیه و پایان ندارند) اجنه ها و نسناس ها به سبب قدرتی که روی زمین پیدا کرده بودند شروع به طغیان و سرکشی می‌کنند و فساد، و گناهانی که خدا اون‌ها رو منع کرده بود رو انجام می‌دادن! تعداد پیام‌های هشدار خدا که تمام میشه خدا عذاب رو با جنگ فرشته‌ها نازل میکنه، یعنی نه اینکه مثل قوم انسان‌ها غرقشون کنه یا سنگ و طوفان باشه، با فرشته‌ها با اون‌ها می‌جنگه. و زمین رو از وجود اون‌ها خالی میکنه یا اون‌ها رو به ابعاد دیگه خلقت تبعید میکنه! شیطان اظهار پشیمانی و توبه میکنه و تو درگاه خدا جا می‌گیره. بقیه داستانم اونقدر شنیده شده که نیاز به گفتن نباشه. ولی یکی از دلایلی که می‌تونه تنفر شیطان رو نسبت به آدما زیاد کنه این باشه که اونها تو زنجیرو تبعید هستن. برای همین عجیب نیس اگه برنامه ریزی کامل و دقیقی داشته باشن تا ما هم با فساد تو زمین عذاب و تبعید رو به جون بخریم! و نکته دوم اینکه خدا روحش رو فقط تو وجود انسان دمید. برای همینه که انسان بر خلاف اینکه از لحاظ جسمی با شیاطین برابر نیس اما میتونه با روحش با اونا مقابله کنه! و در واقع تنها موجود جهان به غیر خدا انسان هست که توان مبارزه داره www.StreetFighter.one @Street_Fighter
سلام، من فاطمه هستم خانواده‌ام مستأجر هستن من اون زمان‌ها که ۹ سالم بود فکر می‌کردم مستأجر بودن جالبه چون خونه‌های جدید می‌دیدم و خوشم می‌اومد تا اینکه وارد یه خونه جدید شدیم این خونه جو متفاوتی داشت و کلاً خرابه بود ولی ما از روی نداری مجبور شدیم قبولش کنیم توی حیات خونه زیر درخت نزدیک به ۳ متر فقط برگ‌های درخت بود و این یعنی خونه برای مدت زیادی خالی بوده وقتی از مادر و پدرم پرسیدم خونه چند وقته خالیه گفتن یه ۳۰ سالی هست کلاً از سر و روی خونه معلوم بود یه چاه کنار درخت بود که خیلی ترسناک بود و کنار چاه هم دستشویی بود خونه هم یه اتاق داشت و کوچیک ولی جادار بود خلاصه سال اول اینجوری گذشت که مشغول تعمیر بودیم چون صاحب خونه به ما بدهکار بود گفت با خونه هر کاری می‌خواین بکنین ما هم استفاده کردیم تا اینکه تولد من و برادرم نزدیک شد و توی روز تولدم بابام من رو از توی حیات خونه صدا زد رفتم ببینم چیکارم داره گفت بالا رو ببین نگاه کردم یا خدا!!! این همه کلاغ بالای خونه چیکار میکنن بخدا قسم می‌خورم نزدیک به ۳۰۰ تا کلاغ بالای خونه داشتن دایره‌ای می‌چرخیدن!! لاشه فیل مگه روی خونه‌اس که این همه کلاغ اومدن بالای خونه؟!!! بابام رفت روی سقف، اما نه خبری از لونه بود نه لاشه حیوونی نه چیزی! بعد این اتفاق خاصی نیفتاد . مثلاً در این حد بود که از روی سقف خونه صدای پا می‌اومد یا توی آشپزخونه سر و صدا میشد یا شبا من و داداشم که ۱ سال از من کوچیک‌تر بود احساس می‌کردیم تنها نیستیم و یکی داره نگاهمون میکنه! خانوم‌ها و آقایون ما چون از نظر مالی مشکل داشتیم تلویزیون نداشتیم و من و داداشم اهل گوشی نبودیم برای همین نه فیلم ترسناک نگاه می‌کردیم نه کسی بهمون راجب جن و روح و ... چیزی گفته بود . گذشت تا سال دوم دوباره توی روز تولد من و داداشم کلاغ‌ها اومدن و فقط هم توی همون روز و فقط هم بالای سر خونه ما ! دیگه اتفاق‌های خونه برای شب نبود این‌بار حتی روزها هم صدا بود و با گوشه چشمامون می‌تونستیم یه سری چیزها رو ببینیم ولی مادر و پدرمون متوجه چیزی نمی‌شدن ! سال سوم هم اومد ولی این دفعه نه تنها کلاغ‌ها اومدن بلکه یه مهمون هم آوردن با خودشون که جلوتر میگم ! توی سال سوم من ۱۲ ساله می‌شدم و داداشم ۱۱ ، مادر و پدرم دنبال خونه جدید بودن چون صاحب خونه گفت وضعیت خوبی نداره و میخواد خونه رو بفروشه اون شب من و داداشم تنها بودیم چون مادرم سر کار بود پدرمم دنبال خونه بود من داشتم با داداشم بازی می‌کردم، اگه یادتون باشه ما بچگی ملق یا بهتر بگم پشتک می‌زدیم من تصمیم گرفتم ملقم رو عقبی بزنم یعنی به جای اینکه برم جلو رفتم عقب که ای کاش این تصمیم رو نمی‌گرفتم وقتی سرم رو آوردم بالا نگاهم به اتاق خواب‌مون افتاد که یه مرد لخت دیدم که بدنش کاملاً سفید بود و مو نداشت توی هیچ قسمت از بدنش و با چشم‌های بزرگ شده‌اش داشت بهم نگاه می‌کرد اصلاً شبیه انسان نبود 😳 تقریباً این‌ شکلی نتونستم بیشتر ببینمش چون از شدت ترس چشام رو بستم و جیغ کشیدم و با صدای برادرم به خودم اومدم که گفت چی شده چرا اینجوری شدی؟! زبونم بند اومده بود فقط خودم رو کشوندم یه طرف بعد که حالم بهتر شد دویدم سمت اتاق تک پنجره و پنجره رو با توری سالم دیدم خونه یه در بیشتر نداشت و ما هم همون جا بودیم و خلاصه زیر تخت کمد و ... همه جا رو گشتیم اصلاً هیچ خبری از وجود اون مرد نبود اصلاً آیا مرد بود یا چی! الانم داخل یه خونه دیگه هستیم و از اون اتفاقات چند سالی میگذره ولی من هنوز احساس میکنم یکی داره نگاهم میکنه مخصوصاً وقتی توی اتاق خوابم هستم! www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهنم تومینو شعری ژاپنی که براساس افسانه ها اگر این شعر بلند خوانده شود سرنوشت بدی برای خواننده رقم خواهد زد. این شعر در یک کتاب ۶۶۶ صفحه ای همراه با پانصد شعر اهریمنی دیگر نوشته شد. اما این شعر با بقیه شعرها تفاوت دارد. شاهدان بسیار زیادی صحت نفرین شده بودن این شعر را تایید کرده اند و معتقد بودند: ‌هنگام تاریکی شب هنگامی که با دوستانمان این شعر را بلند خواندیم اشیا تکان میخوردند و صدای گریه زنی را از حمام میشنیدیم. اما توجهی نمیکردیم و ادامه میدادیم تا اینکه اخر هفته یکی از دوستانمان در خواب سکته کرد و کشته‌ شد. ‌بقیه شاهدان هم داستانی شبیه به این داستان داشتند. اما از سال ۲۰۰۰ به بعد کسی دیگر جراعت بلند خواندن این شعر را نداشت . این شعر وجود دارد اما تمام شعر نیست. این شعر با نام tomino’s hell در اینترنت وجود دارد و تنها قطعه ای از آن موجود است! حتی فکرش را هم‌ نکنید که همان یک قطعه را شبانگاه با صدای بلند بخوانید. www.StreetFighter.one @Street_Fighter
میشه این خاطره‌ی من رو بذارید . من و دوستم خیلی به داستان‌های ترسناک علاقه داشتیم به خاطر همین هم یه بار من و دوستم اومدیم آهنگ تومینو رو بخونیم توی مدرسه بودیم مدرسه‌مون صبحی بود من و دوستم مجبور شدیم صبح بخونیم ما با همدیگه سعی کردیم نسخه فارسیش رو بخونیم نسخه فارسیش رو که خوندیم من بلندتر از اون می‌خوندم وقتی که بعدازظهر برگشتم خونه گفتم خوب من نسخه ایرانیش رو خوندم اتفاقی نمی‌افته (آخه می‌گفتن اگه بخونیش برات اتفاق بد میفته یا می‌گفتن می‌میری!) ولی من وقتی برگشتم خونه شروع کردم برای درس هنرم می‌خواستم با آبرنگ نقاشی بکشم، دیگه فراموش کرده بودم بعد من نقاشیم رو کشیدم گذاشتم توی کیفم بعد از اون رنگ آبرنگم گذاشتم تو کمدم و رفتم . چند ساعت بعد چون امتحان مطالعات داشتم رفتم کتابم رو بردارم بخونم خیلی ازش مراقبت می‌کردم چون قرار بود سیمیش کنم . رفتم دیدم آب آبرنگم مطالعاتم رو رنگی و خیس کرده ! کامل کامل از اون‌ موقع از تومینو میترسم! www.StreetFighter.one @Street_Fighter
🌷نماز اول وقت🌷 🌹همسر شهید نقل می‌کرد: محمد طی ده سال زندگی مشترک، طوری بود که هیچگاه نمازش ترک یا دیر وقت نمی شد. همیشه نمازش را اول وقت می خواند؛ حتی در طول مسافرتهایی که با او داشتم، هرگاه در بین راه موقع اذان می شد، هر کجا که بودیم، توقف می‌کرد و نمازش را می‌خواند. بارها به او می گفتم: حالا که مقصد نزدیک است، نمازت را شکسته نخوان، بگذار وقتی به منزل رسیدیم، تمام بخوان، نماز کامل بخوان. محمد می گفت: شاید به منزل نرسیدیم. اگر رسیدیم، دوباره کامل می‌خوانم. هیچگاه به یاد ندارم که محمد، بدون وضو بوده باشد و غیر ممکن بود که یک شب نماز شبش ترک شود. شهید🕊🌹 www.StreetFighter.one @Street_Fighter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا