گزارش گاردین درباره آنچه کشتار نیروهای حکومتی در داریا خوانده می شود.
✍ ترجمه اختصاصی
#بخش_سوم(پایانی)
@SyrianToPersian
یکی از شاهدان گفت: «تشدید(حملات) نظام علیه شهر درایا از روز اول یا دوم عید (19 یا 20 آگوست) آغاز شد.
بمباران ها شدیدتر از حد معمول شد. گلوله های خمپاره و بمباران شدیدتر با سلاح های مختلفی که ما نمی دانستیم، با صداهای جدید وجود داشت.»
یکی دیگر می گوید: می دانستیم که با توقف خمپاره ها نوبت به منطقه ما میرسد.
یکی از شاهدان به محققان گفت که صحنه بیمارستان پس از یک حمله "مانند روز قیامت وحشتناک" بود.
"همه به دنبال عزیزان خود بودند و سعی می کردند آنها را درمان کنند. مردم می دویدند و پنهان می شدند... خیلی ها به بیمارستان می آمدند. همه فریاد می زدند و می گفتند: «این شخص را نجات دهید وگرنه می میرد.»
ورود به بیمارستان به این معنی بود که می خواهید مردم را در حال مرگ ببینید. من فقط به برادرم فکر می کردم... [و اینکه آیا او] زنده است یا نه.منظره خون ترسناک بود.(همه جا پر از خون بود)
هنوز فریاد مردم را به یاد دارم. همه اسم عزیزشان را صدا میکردند... یادم میآید فکر میکردم که آیا برخی از مردم مرده یا زندهاند، زیرا دیگر جیغ نمیکشند.»
در این گزارش آمده است که بازرسان توانستند نیروهای دولتی و شبهنظامیان ایرانی و حزبالله را که در این حملات دخیل بودند با لباس، نشانها و سلاحهایشان شناسایی کنند. این تیم همچنین برخی از افراد مسئول(کشتار) را شناسایی کرد.
این تحقیقات همچنین جزئیاتی را نشان می دهد که چگونه (این)کشتار و پیامدهای آن هدف اطلاعات نادرست قرار گرفت، از جمله شواهدی مبنی بر اینکه گزارشگران تلویزیونی به غیرنظامیان به شدت زخمی فشار می آوردند تا روایت دولت مبنی بر اینکه نیروهای شورشی مسئول این کشتار هستند را تقویت کنند.
احمد سعید، بازپرس، که در درایا بزرگ شده است، گفت که تلاش ها برای محو کردن حقایق آنچه اتفاق افتاد، «تقریباً بدتر از خود کشتار بود».
سعید گفت که مستندسازی جنایاتی که در شهر زادگاهش رخ داده، کار سختی است.
او گفت: «شما فکر میکنید که قویتر هستید و این داستانها روی شما تأثیری نمیگذارند، اما گاهی اوقات متوجه میشوید که (این داستان) به روشهای ظریفی(اثرگذار) هستند. در طول تحقیقات به همه پژوهشگران مشاوره ارائه شد.
محمد زردا که برادر و پسر عموی خود را در جریان این حمله از دست داد، گفت که شهادت دادن (به التیام از)خاطرات دردناک او راهگشا بوده است. او افزود که از صحبت کردن با دیگر سوریها احساس آرامش می کند زیرا بهتر میتوانند تجربههای او را درک کنند.
من فکر می کنم داشتن اسناد رسمی مهم است، تحقیقاتی که بگوید این گروه ها مسئول هستند و ما می توانیم آن را ثابت کنیم. اما مردم درایا همه می دانند که چه کسی مسئول بوده است.
در دادگاهی که اخیرا در آلمان انجام شد، یک افسر سابق سوری به جرم جنایت علیه بشریت محکوم شد، اما تلاشها برای ارجاع (پرونده) سوریه به دادگاه کیفری بینالمللی توسط شورای امنیت سازمان ملل توسط روسیه و چین وتو شده است.
👈 سوریه به فارسی قادر به راستی آزمایی این گزارش نمی باشد
👈تغییری در متن ترجمه صورت نگرفته است.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_سوم (پایانی)
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
ترکیه در بحران سوریه هم نقش ترانزیت تروریستها از خارج به این کشور را داشت و پس از آموزشهای مقدماتی، آنها را به خاک سوریه اعزام میکرد و این بار نیز در میدان اوکراین این رویه را در پیش گرفته است. همانگونه که سعید فارس السعید، تحلیلگر سوری مسائل امنیت راهبردی، چند هفته پس از شروع جنگ در اوکراین افشا کرد که حدود ۲۵۰۰ تروریست تحت نظارت دستگاه اطلاعات ترکیه برای ورود به اوکراین آماده میشوند تا در عملیات نظامی در برابر ارتش روسیه بجنگند.
هر چند ترکیه بحران اوکراین را فرصتی برای تقویت مناسبات و امتیازگیری از روسیه میداند اما در پی تسویه حساب با مسکو هم هست. ترکیه از اینکه مسکو اجازه نداد تا تروریستها دولت بشار اسد را سرنگون کنند و گروههای تجزیه طلب کرد را در شمال سوریه نابود کند، به شدت عصبانی است و هزینههایی را که در یازده سال گذشته کرده است بدون نتیجه بود و لذا سعی دارد در اوکراین از این کشور انتقام بگیرد و قرار دادن تروریستها در برابر نیروهای روسی، میتواند تا حدی آنکارا را راضی کند.
از سوی دیگر، اردوغان که در مسیر عادی سازی روابط با دمشق گام برمیدارد، تروریستهای ادلب را مانع جدی بر سر راه سیاستهای منطقهای خود میداند و از اینرو قصد دارد با اعزام این گروهها به اوکراین، از شر تروریستها خلاص شده و مسیر عادی سازی را هموار کند. تکفیریهای ادلب از نزدیکی روابط آنکارا و دمشق خشمگین هستند و این احتمال وجود دارد که در آینده برای انتقام از حامی سابق خود، اقدامات تروریستی را بر علیه این کشور انجام دهند و دور کردن این گروهها از مرزهای ترکیه میتواند تهدیدات امنیتی را از سر این کشور کم کند.
ترکیه جنگ اوکراین را نشانه تغییر جهان به سمت شکلگیری جهان چند قطبی درنظر گرفته است که در آن نقش فعال و تاثیرگذاری در تحولات منطقهای و جهانی خواهد داشت. آنکارا میداند که آتش این بحران به این زودیها خاموش نخواهد شد و سعی دارد از تنش بین مسکو و غرب نهایت استفاده را برده و اقتصاد رو به افول خود را نجات دهد.
آمریکا و متحدانش که نتوانستند در سوریه موفقیتی کسب کنند و دلیل اصلی آنرا حمایتهای روسیه از بشار اسد میدانند، این بار جبهه اوکراین را برای جبران شکستهای خود انتخاب کردهاند و با کمک تروریستها سعی دارند ضربات سختی را به رقیب سنتی وارد کنند اما این بار هم غرب روی اسب از پیش باخته سرمایهگذاری کرده است.
@SyrianToPersian
متن کامل مصاحبه اسپوتنیک با بشار اسد
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
خبرنگار: آیا سوریه مرزهای جدید روسیه را به رسمیت می شناسد؟
رییسجمهور اسد : قطعا، من می گویم این ها سرزمین های روسیه هستند و حتی اگر جنگ هم اتفاق نمی افتاد، این ها از نظر تاریخی سرزمین های روسیه هستند.
خبرنگار: اگر از پیامدهای جهانی صحبت کنیم. اکنون بسیاری بحث می کنند که آیا این درگیری منجر به جنگ جهانی سوم می شود یا خیر. شما چطور فکر می کنید؟
اسد: من معتقدم که جنگ جهانی سوم در جریان است، اما شکل آن متفاوت است. منظورم این است که قبلاً جنگ های جهانی سنتی بودند. ارتش چندین کشورعلیه چندین کشوردیگر وارد عمل می شدند. اکنون این وضعیت وجود دارد، اما به دلیل وجود سلاح های مدرن، به ویژه سلاح های هسته ای، یک عامل بازدارنده برای جنگ سنتی موجود است و بنابراین جنگ ها به سمت جنگ های نیابتی پیش می روند. بنابراین، زلنسکی اکنون به نمایندگی از غرب با ارتش خود که البته متشکل از نازی ها است، جنگ می کند. به همین شکل ، تروریست ها ارتش هایی هستند که به نمایندگی از غرب در سوریه و سایر مناطق عمل می کنند.
خبرنگار: آیا میتوانید گزارشهای آژانس سوری سانا مبنی بر ادامه آموزش شبهنظامیان در پایگاههای آمریکا در سوریه، جایی که آنها بهطور غیرقانونی، مثلاً در تنف، مستقر هستند، تأیید کنید؟
اسد: ما مستقیماً با گروههای تروریستی در نزدیکی منطقه تنف مواجه هستیم و البته از این درگیریها و دستگیرشدگان میدانیم که از کجا آمدهاند. التنف یک اردوگاه کامل از تروریست ها است و هدف دیگری ندارد. آمریکا از حضور در این منطقه در دل کویر چه سودی می برد؟ شکی نیست که آنها اردوگاه هایی برای تروریست ها دارند که ده ها هزار نفر با خانواده هایشان در آنجا هستند. هر از گاهی این افراد را برای انجام حملات تروریستی علیه ارتش سوریه می فرستند. ما به این اطمینان داریم، شواهد واقعاً در دسترس است.
خبرنگار: آیا اطلاعاتی مبنی بر انتقال شبه نظامیان از آنجا به اوکراین وجود دارد؟
اسد: ما مدرکی برای آن نداریم، اما این قابل انتظار است. آمریکا تروریست ها را از جایی به جای دیگر منتقل می کند، علاوه بر این که تروریست ها به تنهایی حرکت می کنند. اما تروریست ها در سوریه کسانی هستند که در داخل پرانتز "تروریست های اسلامی" نامیده می شوند و پشت دین پنهان می شوند. هیچ جنگ مذهبی در اوکراین وجود ندارد و با قضاوت بر اساس ویدیوهای منتشر شده در اینترنت، آنها در آنجا حضور دارند. آنها به خاطر فکر جهاد به آنجا نرفتند. مسلم است که شخصی این تروریست ها را رها کرده است و بدون شک این اتفاق تحت حمایت آمریکا و عوامل آن از کشورهای غربی رخ داده است.
این یک موضوع سنتی است که همیشه اتفاق می افتد و نه با سوریه و نه به اوکراین مرتبط است، با مکانیسم عمل آمریکا و کشورهای غربی در موضوع استفاده از تروریسم به عنوان عامل خود در جنگ هایشان مرتبط است.
طبیعتاً تروریست هایی وجود دارند که از مناطق دیگر از جمله سوریه به منظور مبارزه با روسیه در اوکراین منتقل شده اند.
خبرنگار: مشکل بزرگ دیگر این خطر است که سلاح هایی که غرب به مقدار نامحدود در اختیار اوکراین قرار می دهد به دست تروریست های بین المللی از جمله خاورمیانه از جمله سوریه بیفتد. این می تواند سلاح های مختلفی از جمله سیستم های دفاع هوایی باشد. آیا چنین نگرانی هایی دارید که عرضه سلاح به اوکراین، خاورمیانه را با سلاح های غیرقانونی پر کند؟
اسد: ما هیچ نگرانی نداریم به این دلیل ساده که تسلیحاتی که مستقیماً از غرب به این گروه های تروریستی می رسد بسیار بیشتر از آنهایی است که به بیرون درز می کنند. و این سلاح به هر حال خواهد آمد. ایالات متحده دائماً به دنبال تروریست هایی است که آنها را جذب کرده و انواع سلاح ها را در اختیار آنها قرار دهد. اگر فساد، فروش و نشست سلاح وجود داشته باشد، این اتفاق خواهد افتاد، اما این تنها بخش کوچکی از آنچه مستقیماً از ایالات متحده به دست این گروه های تروریستی خواهد رسید، خواهد بود. البته در سوریه چنین بوده است. به عنوان مثال، فرانسه جدیدترین سیستم های موشکی ضد تانک را برای تروریست ها فرستاد. البته طبق دستور آمریکا. ایالات متحده موشک های پیشرفته دفاع هوایی مدرن را در اختیار آنها قرار داد. تروریست ها همه ماهواره ها را در اختیار دارند. نشت ذخایر کوچک سلاح به چه معناست؟ هیچ چی. آنها همه چیز دارند، آنها یک ارتش جایگزین برای ارتش منظم ایالات متحده و سایر کشورهای عضو ناتو هستند. این حقیقت است.
@SyrianToPersian
📰 واشنگتن پست: اسناد نشان می دهد که ایران قصد دارد حملات علیه نیروهای آمریکایی در سوریه را تشدید کند
✍ ترجمه اختصاصی
#بخش_سوم (پایانی)
@SyrianToPersian
پنتاگون از اظهار نظر در مورد اسناد فاش شده خودداری کرده و به سؤالات درباره جزئیات توطئه های جدید علیه نیروهای آمریکایی در سوریه پاسخی نداده است. اما اقدام نیروهای مورد حمایت ایران برای تشدید حملات علیه آمریکاییها با بمبهای کنار جادهای در مصاحبه با دو مقام فعلی و یک مقام سابق با دسترسی به اطلاعات حساس منطقهای تأیید شد.
برخی تحلیلگران مستقل گفتند که رفتار تهاجمی فزاینده ایران حاکی از آن است که تهران از حمایت ضمنی روسیه از کمپین تشدید فشار برخوردار است - یا معتقد است که برخوردار است. مسکو برای حمله نظامی خود به اوکراین به متحد ایرانی خود به عنوان تامین کننده اصلی پهپاد و سایر تسلیحات وابسته شده است.
فرزین ندیمی، متخصص ایران و کارشناس ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک( یک اندیشکده ای آمریکا)، گفت: «یکی از نتایج روابط نظامی نزدیکتر ایران با روسیه، دست آزادتر ایران در سوریه است. اکنون که ایران واقعاً از روسها چراغ سبز دریافت کرده است، آنها میخواهند به تدریج نقشه خود را ارتقا دهند.
کارشناسان می گویند که کارزار مقاومت جدید علیه نیروهای آمریکایی احتمالاً زمینه مساعدی را در مناطقی با اکثریت عرب پیدا خواهد کرد که با حضور نیروهای آمریکایی و حکومت خودمختار کردها که بخش های وسیعی از شرق و شمال شرق سوریه را کنترل می کنند، مخالفت هستند.
آرون لوند، یکی از اعضای اندیشکده Century International گفت: رقابت محلی برای قدرت و "محیط آشفته و خشمگین" یک فضای ایده آل برای برانگیختن ناآرامی و سازماندهی گروه های ستیزه جو ایجاد می کند.
روسیه از جنگ 12 ساله سوریه به عنوان دلال قدرت اصلی منطقه بیرون آمده و نظام سوریه را نجات داده است و اکنون بر یک بن بست متزلزل و پیچیده ریاست دارد. در حالی که مسکو با هدف سوریه برای بیرون راندن نهایی نیروهای آمریکایی موافق است و میخواهد نظام سوریه را با ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه «قسد» آشتی دهد، با جاهطلبی ترکیه برای از بین بردن کنترل کردها از طریق زور موافق نیست چرا که باعث هرج و مرج و ظهور مجدد دولت اسلامی داعش شود.
اگرچه اتحاد روسیه با تهران از آغاز درگیری اوکراین تقویت شده است، رهبران روسیه و ایران نظرات متضادی در مورد مدیریت پس از جنگ سوریه دارند و روسیه به طور ضمنی به اسرائیل اجازه داده است تا علیه تهدیدات ایران در داخل سوریه حملات هوایی انجام دهد.
یکی از اسناد فاش شده حاکی از آن است که روابط «معاملاتی» روسیه با ایران منبع اصطکاک بین دو دولت بوده است و ایران بارها از حذف شدن از مذاکرات تحت رهبری روسیه با ترکیه بر سر راهحل دائمی بحران سوریه شکایت کرده است.
@SyrianToPersian
چگونه اسرائیل در جنگ سوریه شکست خورد؟
✍ ترجمه اختصاصی
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
چند افسر درجه دوم اسرائیلی یک رویکرد پیشگیرانه را تایید می کردند، اما نتانیاهو، نخست وزیر و ستاد کل این گزینه را رد کردند.
رهبران اسرائیلی می ترسیدند که اسد با پرتاب موشک های اسکاد حامل کلاهک های شیمیایی به سوی اسرائیل، تلافی جویی کند. از سال 2012، ارتش سوریه به استفاده از بمب های شیمیایی که اغلب از هوا و گاهی از زمین پرتاب می شود، علیه محله های شورشی متهم شده است. (براساس گزارشات غربی) و هنگامی که سوریه در حمله شیمیایی آگوست 2013 به منطقه غوطه شرقی، به طرز وحشیانه ای از "خط قرمز" اوباما عبور کرد، مقامات آمریکایی و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به طور خصوصی از اسرائیل خواستند تا حملات تنبیهی را علیه سوریه انجام دهد، زیرا دولت اوباما می خواست خارج از باتلاق بماند، اصطلاحی که رئیس جمهور آمریکا برای توصیف وضعیت سوریه به کار برده است.
اسرائیلی ها تصمیم گرفتند به تنهایی اقدام نکنند و توافقی را که یک ماه بعد با مشارکت روسیه برای نابودی زرادخانه سلاح های شیمیایی سوریه حاصل شد، ترجیح دادند. قابل پیش بینی بود که اسد برخی از زرادخانه های شیمیایی خود را حتی پس از اینکه "به طور کامل" در اختیار بازرسان سازمان منع سلاحهای شیمیایی قرار داد، حفظ کرد.
هیچ فایده ای برای گمانه زنی در مورد اینکه آیا حمله اسرائیل مسیر جنگ سوریه را تغییر می داد یا خیر، وجود ندارد. خطرات متعددی وجود داشت، از جمله گرفتار کردن اسرائیل در یک رویارویی طولانی، کمک به جهادگرایان برای به دست گرفتن قدرت، و ترغیب روسیه به عجله برای نجات اسد و تجزیه سوریه؛ ما هرگز نخواهیم فهمید که آیا اسرائیل از روی احتیاط اشتباه کرد یا فرصت منحصر به فردی را برای تغییر معادله به نفع خود از دست داد.
مقامات اسرائیل همچنین دو طرح را با دو اقلیت سوری، دروزی و کردها بررسی کردند.
در منطقه موسوم به جبل الدروز، در 100 کیلومتری شرق جولان در جنوب سوریه، رهبران گروه های مسلح تازه تاسیس در سال 2012 از هموطنان دروزی اسرائیلی خود، از جمله ژنرال های سابق ارتش اسرائیل، برای کمک از اسرائیل درخواست کردند. اسد تعداد نیروهای خود را در آنجا کاهش داده بود، دروزی های جوان از فراخوان برای خدمت اجباری در ارتش سوریه طفره می رفتند و تظاهرات علیه نظام شروع می شد. برخی از رهبران خواهان کمک اسرائیل برای بیرون راندن نظام از منطقه خود بودند، اگرچه رهبران مذهبی دروزی از پیروان خود خواستند که در جنگ داخلی جانبداری نکنند.
با این حال، پس از گفتگوهای گسترده با سرشناسان دروزی، از جمله "رجال الکرامه"، یک گروه ضد اسد، اسرائیلی ها به این نتیجه رسیدند که دروزی ها آمادگی قطع کامل روابط با رژیم اسد را ندارند، اما امیدوارند به سلاح و کمک مالی از اسرائیل دست یابند و به فکر شروع شورش کامل نبودند.
دلایل این نتیجه گیری شامل تنش سنتی بین دروزی ها و حورانی های درعا، سنی های جنوب سوریه بود که ستون فقرات شورش را تشکیل می دادند. تقاضای دروزها برای یک مسیر امن به اردن از طریق حوران، تلاشی پرمخاطره با شانس کمی برای موفقیت پایدار بود.
در مورد کردها در شمال شرقی سوریه، آنها از حمایت آمریکا برای حفظ یک حکومت مستقل در شرق فرات برخوردار هستند. این کردها توسط ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای قسد رهبری می شوند که در طول جنگ سوریه با اسرائیل تماس داشتند.
ایده های مطرح شده در سال 2016 شامل تشویق نیروهای قسد برای پیوند شهر عفرین با سواحل مدیترانه بود تا نفت میادین تحت کنترل کردهای سوریه بدون عبور از ترکیه صادر شود. علاوه بر این، برخی امیدوار بودند که وحدت اراضی با دولت اقلیم کردستان در شمال عراق بتواند شکاف میان کردهای سوریه و کردهای عراقی را التیام بخشد. اما این پیشنهادات بیش از حد جاه طلبانه به دلیل رقابت های درون کردی و مخالفت رئیس جمهور اردوغان با یک نهاد کردی در امتداد مرز ترکیه، محکوم به شکست بود.
تا تابستان 2018، ترکیب هواپیماهای روسیه، نیروهای تحت حمایت ایران، و نیروهای ارتش سوریه، همراه با نیروهای کمکی محلی نامنظم، به اسد اجازه داد تا در قدرت باقی بماند. اسد توانست هژمونی را به درجات مختلف بر تقریباً دو سوم خاک سوریه پس از اینکه قبلاً به پایین ترین سطح کنترل یعنی کمتر از 50 درصد رسیده بود، به دست آورد.
اکنون نیروهای شورشی در عمق سوریه کاملاً شکست خورده اند. در جنوب، اسرائیل مجبور به توقف عملیات معروف «همسایه خوب» شد، که از ژوئن 2016 کمکهای بشردوستانه را به مردم غیرنظامی ارائه میکرد و به دور از کانون توجه، حقوق متوسطی را به 7000 جنگجوی شورشی پرداخت میکرد. برخی از رهبران شورشی نیز از طریق اسرائیل، سوریه را ترک کردند تا پناهگاه جدیدی پیدا کنند.
💳 با پرداخت تنها 5هزار تومان از ترجمه و نشر محتوای بیشتر توسط سوریه به فارسی حمایت کنید.
@SyrianToPersian
پروژه آمریکا برای ایجاد کمربند قبیله ای سنی در شرق سوریه
✍ ترجمه اختصاصی
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
اهداف بلندمدت
اهداف بلندمدت پروژه آمریکایی با یک راه حل رضایت بخش برای همه بازیگران (طرفدار آمریکا) در مناقشه سوریه خواهد بود.
ترکیه با تضعیف نفوذ نیروهای قسد و تضعیف کنترل آنها بر منابع نفتی از طریق ظهور نیروهای قبیله ای عربی از این پروژه منتفع خواهد شد. اسرائیل به هدف خود یعنی قطع مسیر زمینی تسلیحاتی ایران دست مییابد ، همچنین ترکیه از اتصال مسیر تجاری بین خود و اردن از طریق کمربند عبوری از این منطقه سود خواهد برد.
به نظر می رسد ترکیه در این پروژه مشارکت دارد و در صورت موفقیت آن ممکن است هستهای برای ایجاد اتحاد بین منطقه چشمه صلح( شمال رقه) و سپر فرات (کرانه غربی فرات) و این منطقه (بوکمال تا تنف) و بعداً ادلب تشکیل دهد، و در نتیجه 50 درصد از خاک سوریه از کنترل نیروهای ایران و ارتش سوریه خارج می شود، علاوه بر وزن اقتصاد، ثروت و تولید غذا در این مناطق (شمال شرق سوریه) ، و این چیزی است که روسیه را مجبور به مذاکره و برکناری بشاراسد و اجرای قطعنامه 2254 می کند و این هدف نهایی پروژه آمریکاست.
موانع پروژه
اولین مانع برای آمریکا این است : ترس از درگیری هوایی با روسیه، به ویژه پس از تحریکات مکرر روسیه بر فراز پایگاه التنف، همانطور که فرمانده نیروی هوایی در فرماندهی مرکزی ایالات متحده، سنتکام، بیان کرد.
در مورد مانع دوم که عبارت است از: تعداد کم نیروها(ی عربی)، پس از دیدار آمریکایی ها با فرمانده نیروهای الصنادید، «حمیده الجربا»، وی 1500 نیرو را از استان حسکه به دیرالزور اعزام کرد ، و این نشان دهنده جدی بودن پروژه آمریکایی هاست، در حالی که تعداد نیروهای «لواء الثوار الرقه» (احمد علوش ابوعیسی) از 1000 نفر فراتر نمی رود. در مورد شورای نظامی دیرالزور (مجلس العسکری دیرالزور) که آمریکا در حال تلاش برای بازسازی و منزوی کردن «احمد الخبیل» و تعیین فرمانده جدید برای آن است ممکن است تعداد نیروهای آن به 1500 نفر برسد.
در مورد نیروهای حاضر در التنف : تعداد نیروهای حاضر در آنجا از همه گروه ها ، یعنی «جیش سوریه الحره » و «لواء شهداء القريتين»، از 2500 نفر تجاوز نمی کند، زیرا هنوز تصویب نشده است که گروه های «الشهيد أحمد العبدو» و «اسود الشرقیه» که تعداد آنها حدود 1000 نفر است، به تشکیلات مسلح حاضر در تنف بپیوندند.
علاوه بر این، موانع لجستیکی نیز وجود دارد که همچنان توسط رهبری نظامی آمریکا مطرح است، از جمله: آیا کنترل فرودگاه نظامی دیرالزور نیز بدست گرفته شود یا فعلا به کنترل شهر البوکمال و المیادین کفایت شود؟ اینکه فرودگاه نظامی دیرالزور نقطه انجام جاسوسی علیه ایران در آینده است و قابلیت پذیرش هواپیماهای تدارکاتی سنگین آمریکایی را دارد.
تیمی در داخل دولت آمریکا وجود دارد که از گسترش این پروژه تا رسیدن به منطقه الطبقه و السخنه حمایت می کند و معتقد است که روسیه منافع حیاتی در این منطقه ندارد، زیرا منافع آن از پالمیرا تا ساحل امتداد دارد.
تیم دیگری معتقد است در حال حاضر کنترل شهرهای البوکمال، المیادین و مرزهای عراق و سوریه تا تجهیز نیروهای اضافی بیشتر کافی است ، و واکنش روس ها را پس از این عملیات مشاهده می کنند.
گروه اول بر این باور است که کنترل منطقه از مرز تا الطبقه و السخنه با تشکیل این نیروهای قبیله ای سنی به دستیابی به هدف استراتژیک آمریکا کمک می کند که ممکن است شامل تشکیل یک نیروی قبیله ای سنی در عراق از الرمادی تا موصل باشد. آنچه ذکر کردیم در چارچوب اصلاح خطای آمریکا با معطوف کردن تمام توجه خود به یک گروه (کردها در سوریه و شیعیان در عراق) قرار می گیرد.
💳 با پرداخت تنها 5هزار تومان از ترجمه و نشر محتوای بیشتر توسط سوریه به فارسی حمایت کنید. (در صورت عدم تمایل به ارائه شماره تلفن و آیدی ، شماره تلفن و آیدی جعلی وارد نمایید.)
@SyrianToPersian
📰 متن کامل مصاحبه رییسجمهور بشار اسد با شبکه اسکای نیوز عربی
✍ ترجمه از خبرگزاری سانا
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
سوال هفتم؛ خبرنگار: پس از این همه سال تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب برداشته شد، شما طرح بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را نمی پذیرفتید. پرسش هایی در مورد آینده روابط میان شما و پایتخت های عربی مطرح است. آیا این بازگشت رسمی است؟ یا فکر می کنید حداقل در آینده نزدیک تبعات خود را خواهد داشت؟
رئیس جمهور اسد: حقیقت این است که روابط عربی- عربی از زمانی که چهار دهه پیش آگاهی سیاسی پیدا کردم، روابط صوری و ظاهری است، چرا؟ به یک دلیل ساده، چون طرز تفکر ما ممکن است در سطح دولتی باشد یا یک فرهنگ عمومی ، نمی دانم، ما هیچ راه حل عملی یا ایده عملی برای امور پیشنهاد نمی کنیم، ما عاشق سخنرانی، صدور بیانیه و انعقاد جلسات رسمی هستیم، این ماهیت روابط است. بازگشت سوریه، چه رسمی باشد و چه چیز دیگری، به ماهیت روابط عربی-عربی بستگی دارد. آیا این روابط تغییر پیدا کرده است؟ فکر نمیکنم عمیقاً تغییر کرده باشد، اما آگاهی از سطح خطراتی که ما را به عنوان کشورهای عربی تحت تأثیر قرار میدهد در حال شکلگیری ست، اما به مرحله ایجاد راهحل نرسیده است و تا زمانی که راهحلی برای مشکلات وجود نداشته باشد، این روابط صوری و ظاهری باقی خواهد ماند.
سوال هشتم؛ خبرنگار:
با وجود آگاهی از این خطرات.. خطرات در جهان عرب واقعی شده و برای برخی از پایتخت ها جدی تلقی می شود. با وجود این، چرا تلاشها دستکم به این دلیل که منافع مشترک را محقق خواهد کرد، متمرکز نشد؟
رئیس جمهور اسد: چون وقتی مشکلی دارید با دو مرحله روبرو می شوید، اول اینکه مشکل را ببینید، مشکل را بفهمید، مشکل را تشخیص دهید و مرحله دوم مرحله ایجاد راه حل است، و ما در مرحله اول هستیم وبنظرم هنوز به مرحله دوم منتقل نشده ایم.
سوال نهم؛ خبرنگار: آقای رئیس جمهور در مورد سوریه چه انتظاری از طرف جامعه عربی دارید؟
رئیس جمهور اسد: من نمی توانم انتظار داشتم باشم بلکه می توانم امیدوار باشم، امیدواریم بتوانیم نهادهایی را تاسیس کنیم. مشکل عربها این است که آنها روابط را بر اساس نهادها و موسسه ها بنا نکردند. بنابراین آنها نهادها را بنیاگذاری نکردند و اگر از روابط دوجانبه صحبت کنیم، به همین دلیل این روابط و روابط جمعی از طریق اتحادیه عرب را ضعیف می دانیم، زیرا اتحادیه عرب به معنای واقعی به یک نهاد تبدیل نشده است. این برداشت ما از این روابط است وامیدواریم بتوانیم بر آن غلبه کنیم.
سوال دهم؛ خبرنگار: در رابطه با اپوزیسیون، اپوزیسیونی که امروز بعد از این همه سال به رسمیت می شناسید، کیست؟
رئیس جمهور اسد: به طور خلاصه، اپوزیسیونی ست که در داخل ایجاد می شود نه در خارج، تشکیل داخلی به این معناست که پایگاه مردمی، برنامه و آگاهی ملی دارد. تمام توصیفات دیگر ، با ناآگاهی، کافی نیست. آگاهی ملی و نیت خالصانه ملی، جدا از این مخالفت، امری طبیعی است، ما انسان هستیم و در یک خانه با هم اختلاف نظر داریم، پس چگونه در سطح ملی در بسیاری از مسائل اختلاف نظر نداشته باشیم؟
مداخله: برخی معتقدند که حتی مخالفان خارج از کشور نیز دیدگاهی دارند که ممکن است نگاه متفاوت با نگاه دولت سوریه باشد و ممکن است در واقع نماینده بخشی از این مردم باشند.
رئیس جمهور اسد: البته کلمه خارج معنی بدی ندارد ممکن است مخالف داخلی، و مرتبط با خارج باشد و ممکن است مخالف خارج از کشور باشد اما در ارتباط با وطن باشد موضوع ربطی به خارج و داخل ندارد. پس به کجایی نقطه شروع شما که از مردم یا اطلاعات خارجی باشد، ارتباط دارد. این تنها سوال مطرح است.
سوال یازدهم؛ خبرنگار: شما استقبال خود از بازگشت تعداد زیادی پناهنده، میلیون ها نفر را اعلام کردید، اما برخی از فکر مجازات پس از بازگشت می ترسند، به این میلیون ها نفر از طریق این رسانه چه می گویید؟
رئیس جمهور اسد: طی سالهای گذشته کمتر از نیم میلیون آواره به سوریه بازگشتند و هیچ یک از آنها زندانی نشدند. چرا روند این بازگشت متوقف شد؟ به دلیل وضعیت شرایط معیشتی ، چگونه آوارگان میتوانند بدون آب، برق و مدارس برای فرزندانشان و بخش درمانی بازگردند؟ اینها پایه و اساس زندگی هستند، علت این است. ما در سوریه قانون عفو درباره هر کسی که در رخدادهای گذشته دست داشته بود،صادر کردیم. البته به جز جرایم ثبت شده که در آن حقوق شخصی و حقوق خونی مطرح است.
@SyrianToPersian
متن کامل مصاحبه رییسجمهور بشار اسد و تلویزیون مرکزی چین (CCTV)
ترجمه از سانا
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
رئیس جمهور اسد:
نه، جنگ تمام نشده است، ما در حال حاضر هنوز در اوج جنگ هستیم، اما میخواهم بگویم که سوریه بهعنوان یک موقعیت جغرافیایی در طول تاریخ باستان از زمان نگارش کتابهای تاریخ، دالانی برای تهاجمات بود و هر زمان که اشغالگر آمد، شهرها را ویران می کرد، این تاریخ سوریه است، اما همیشه بازسازی می شده است، مردم سوریه می توانند کشورشان را با پایان جنگ و محاصره، بازسازی کنند. مشکل اثرات اجتماعی که ممکن است ظاهر شود.
وقتی چیزی مادی را از دست میدهی، آن را بازسازی میکنی، اما وقتی چیزی را از نظر فکری و فرهنگی از دست میدهی، از بین میرود و برنمیگردد، اکنون منطقه ما با این جنگ با دو نوع خطر مواجه است: خطر لیبرالیسم مدرن غربی که منشا آن امریکا است و خطر افراط گرایی، بنابراین جوامع با دو چیز بد مواجه هستند که به نظر می رسد دو چیز متفاوت هستند، اما در واقع یکی هستند. چیزی که ما اکنون روی آن تمرکز می کنیم این است که بتوانیم ابتدا ارزش ها و علاقمندی را حفظ کنیم زیرا ارزش ها و علاقمندی چیزی است که به ما کمک می کند جامعه یا ملت خود را بسازیم. وقتی این ارزش ها را از دست دادیم همه مهاجرت می کنند و دیگر کسی حاضر نیست از کشورش دفاع کند یا هر کاری را انجام دهد که در خدمت جامعه باشد.
خبرنگار؛ سوال هفتم:
آقای رئیس جمهور، آیا این بدان معناست که بزرگترین مانع برای حل مسئله سوریه دخالت نیروهای خارجی است؟
رئیس جمهور اسد:
بله، این یک مانع بزرگ است و من قبلاً چندین بار گفته ام که اگر این دخالت خارجی را برطرف کنیم، مشکل سوریه که پیچیده به نظر می رسد اما نیست، ظرف چند ماه حل می شود نه در چند سال، این درست است.
خبرنگار؛ سوال هشتم:
مشکل جدی کمبود انرژی برق در سوریه وجود دارد و دلیل اصلی این مشکل کمبود سوخت است و می دانیم که سوریه از نظر منابع نفت و گاز بسیار غنی است و تعداد زیادی میادین نفتی در استان ها حسکه و دیرالزور وجود دارد. آیا این مشکل مستقیماً به سرقت نفت توسط ارتش آمریکا مرتبط است؟
رئیس جمهور اسد:
درست است، منطقه شمال شرق سوریه که در اشغال تروریست ها است، همان منطقه ای است که آمریکایی ها بر آن نظارت دارند، بنابراین موضوع فقط دزدی نیست، بلکه موضوع مشارکت با تروریست ها در تقسیم سود است این یک مشکل دوم است که یک کشور ابرقدرت با تروریست ها شریک می شود، این واقعیت وضعیت سوریه است، بنابراین ما در آن مناطق نفت و گندم را از دست می دهیم، ما کشوری بودیم که گندم صادر می کردیم.، الان فقط گندم کمی داریم، برق نداریم. چگونه می توان بدون برق زندگی کرد؟البته ما بسیار کمتر از حداقل استاندارد زندگی داریم، اما این کافی نیست.
خبرنگار؛ سوال نهم:
همانطور که اشاره کردید هنوز جنگ تمام نشده است، وضعیت کنونی سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
رئیس جمهور اسد:
وضعیت کنونی قطعاً نه خوب است و نه بد. بگذارید واضح بگوییم که وضعیت بدی است، زیرا مشکل اکنون برای مردم سوریه یک مشکل معیشتی است. مشکل معیشتی با توجه به وضعیت اقتصادی. منظورم این است که رنج ها در حال افزایش است. توانایی مردم سوریه که همواره روابط عادی با کشورهای مختلف جهان داشته اند، می تواسنتند تجارت، فرهنگ، علم و همه چیز را با آنها مبادله کنند واین تعامل برای اینکه کشور در مسیر پیشرفت باقی بماند ضروری است، اکنون این توانایی را در وضعیت خفه شدن روزافزون توسط کشورهای غربی قرار دارد، اما این بدان معنا نیست که نمی توانیم کاری انجام دهیم و این یکی از محورهای این سفر است، در اینجا حمایت کشورهای دوست حیاتی است و نه لزوماً از طریق ارائه کمک، ممکن است کمکها به دلایل بشردوستانه باشد، اما منظورم این است که درها را باز کنیم تا مردم سوریه که دارای قابلیتهای قدیمی هستند، بتوانند کشور خود را بسازند، تعامل کنند، توسعه یابند و شکوفا شوند. ما این تواناییها را داریم، این نوع روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی می تواند درها را گشایش کند تا به مسیر برگردیم و دوباره شروع کنیم.
ادامه دارد
@SyrianToPersian
مصاحبه رئیس جمهور بشار اسد با ولادیمیر سولویوف ، روزنامه نگار روسی
#بخش_سوم
✍ ترجمه : سانا
@SyrianToPersian
آقای رئیس جمهور:
وقتی این سوال را از هر مسئولی میپرسید، میتوانیم با پاسخ سنتی شروع کنیم، او به شما میگوید: این یک موضوع داخلی روسیه است، اما در این موضوع داخلی ما باید یک سؤال بسیار مهم مطرح کنیم: روسیه امروز، کشوری است که سرنوشت جهان به آن بستگی دارد، چه بخواهیم و چه نخواهیم ، کشوری که امروز در حال جنگ سرنوشت ساز در اوکراین است، آیا می تواند حاضر باشد که افراد را تغییر دهد و در ضمن سیاستها ؟ ما ضربالمثلی به زبان عربی داریم که میگوید: «تغییر اسبها در زمان جنگ جایز نیست» زیرا جنگ نیاز به تداوم و ثبات دارد، این سؤال مربوط به اوضاع داخلی است و من با توجه به شناختی که از بسیاری از روسها دارم، معتقدم که پاسخ آنها روشن است.
هر چیزی که اکنون در خدمت نبرد است، اولویت دارد و رئیس جمهور پوتین بخش مهمی از این نبرد است، زیرا او کسی است که در نبردهای متعدد تصمیم می گیرد. از سوی دیگر، اگر به روسیه نگاه کنیم به عنوان کشوری است که در کنار سوریه در جنگ با تروریسم ایستاده است، ما تحت تأثیر این موضوع هستیم و نمی توانیم به وضعیت روسیه به عنوان یک وضعیت داخلی نگاه کنیم، این امر مسلم است. برای ما فردی که تصمیم ایستادگی در برابر تروریسم در سوریه گرفته است دارای تاثیر است، حضور یا عدم حضور او برای ما معنی بزرگی دارد. پر واضح است که با هر تغییری که صورت می گیرد متاثر خواهیم شد وهیچ دلیلی نیست که شما بپرسی شخص مورد نظر ما در این حالت کیست، من معتقدم که این امر مسلم است.
اما اگر در چارچوب موازنه بینالمللی به روسیه نگاه کنیم، نمیتوانیم نقش روسیه را از تصمیمات تعادل در عرصه جهانی جدا کنیم. آیا روسیه گزینه های دیگری دارد که تضمین شده برای دستیابی به این سیاست باشد؟ روسیه را به موقعیت، قدرت و نقش خود باز می گرداند؟ این مثل نقش روسیه در دوران شوروی نیست، بلکه قوی تر از آن است. آیا تضمینی برای تداوم این نقش وجود دارد و آیا تمایلی برای از دست دادن آنچه در این زمینه به دست آمده است وجود دارد؟ چقدر روس ها به این انتخابات فکر می کنند، من یک بار دیگر از نظر شخصی خودم عبور می کنم تا کسی نگوید که من از طرف مردم روسیه دخالت یا تعیین می کنم.
خبرنگار:
اما نظر شخصی شما برای ما بسیار مهم است.
سوال پنجم؛ خبرنگار:
شما از برقراری یک گفتگوی جدید صحبت می کنید، با چه کسی در غرب می توانیم گفت و گو کنیم؟ آیا در غرب سیاستمدارانی وجود دارند که باید با آنها صحبت کنیم؟ ما بایدن را داریم که یادش نمیآید اسمش چیست و ترامپ هم هست که از تنفرش از ایران پاره شده است و اروپاییهایی داریم که هیچ منافع ملی مستقلی ندارند، بنابراین زبان مادری خود را رد کردهاند، مانند ( بورل، شولز، اورسولا وندرلین).آنها بیشتر انگلیسی صحبت می کنند تا آلمانی و اسپانیایی، و ما بوریس جانسون را داریم که در مورد همه چیز دروغ می گوید و حتی مدل موهایش را مدیریت نمی کند، و ماکرون وجود دارد که هنوز نمی تواند تعیین کند که کیست. نیمی از دوگل و یک سوم ناپلئون، پس با چه کسی صحبت خواهیم کرد؟ چه کسی حاضر است قول بدهد و به آن پایبند باشد؟
ادامه دارد...
@SyrianToPersian
اخبار سوریه به فارسی𓂆
انصاری سخنان خود را با توصیه های دینی به اعضای داعش ادامه میدهد وی بلایا و سختی ها را آزمایش الهی
انصاری اوج این مبحث را با این جمله پایان میدهد:«پس چیزی جز اعزام به جبهه ها را جایگزین آن نکنید.»
این موضوع نشان میدهد داعش همچنان شناخت دقیق خود از رسانه را حفظ کرده است و حتی آن را ارتقا داده است.. می توان به خوبی فهمید که داعش تنها طرفی در غرب آسیا ست که بخوبی رسانه را بلد است و از آن استفاده می کند تا جایی که حتی برای بحث های عادی طرفدارانش در گروه های مختلف نیز دستوراتی صادر می کند
در ادامه انصاری به تمجید از شاخه های این گروه می پردازد که در بخش بعدی اشاره می کنیم
#بخش_سوم
@SyrianToPersian
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بخش_سوم
شرح حادثه سقوط بالگرد رئیسجمهور از زبان رئیس دفتر رئیسجمهور / صداوسیما
@SyrianToPersian
📰 محمد بن سلمان: پشت صحنه به قدرت رسیدن ولیعهد سعودی
✍ خلاصه ای از مستند «پادشاهی: قدرتمندترین شاهزاده جهان» شبکه BBC
#بخش_سوم
• جنگ در یمن
دو ماه بعد، بن سلمان ائتلافی از کشورهای خلیج فارس را رهبری کرد تا علیه جنبش حوثی(انصارالله) که کنترل بسیاری از غرب یمن را در اختیار داشت و به عنوان نماینده ایران، رقیب منطقهای عربستان سعودی، به جنگ بپردازد. این به یک فاجعه انسانی منجر شده است که میلیون ها نفر در آستانه قحطی قرار دارند.
سر جان جنکینز که درست قبل از شروع جنگ سفیر انگلیس در ریاض بود، می گوید: «این یک تصمیم هوشمندانه نبود.»
کارزار نظامی کمک کرد تا یک شاهزاده کمتر شناخته شده به یک قهرمان ملی عربستان تبدیل شود. اما این اولین اشتباه بزرگ در یک سری اشتباهات بود که حتی دوستانش هم معتقد بودند اشتباهات بزرگی هستند.
یک الگوی رفتاری تکرارشونده ظاهر شده است: " تمایل محمد بن سلمان برای کنار گذاشتن سیستم سنتی کند و جمعی تصمیمگیری سعودی" ، او ترجیح میدهد به طور غیرمنتظره یا بر اساس انگیزه عمل کند. او حاضر نشد تسلیم ایالات متحده شود یا با او به عنوان رئیس یک دولت دست نشانده عقب مانده رفتار شود.
الجبری پا را فراتر گذاشته و محمد بن سلمان را به جعل امضای پدرش، پادشاه، در فرمان سلطنتی مبنی بر اعزام نیروی زمینی به یمن متهم می کند.
الجبری گفت که قبل از شروع جنگ یمن در کاخ سفید بحث کرده است. سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما، به او هشدار داد که ایالات متحده فقط از یک کمپین هوایی حمایت خواهد کرد.
با این حال، الجبری مدعی است که محمد بن سلمان چنان قصد پیشروی در یمن را داشت که آمریکایی ها را نادیده گرفت.
جبری میگوید: «از اینکه فرمان سلطنتی مبنی بر اجازه دخالت زمینی وجود داشت تعجب کردیم و او امضای پدرش را در این فرمان سلطنتی جعل کرد و توانایی ذهنی پادشاه رو به زوال بود.»
الجبری می گوید که منبع این ادعا "موثق و قابل اعتماد" است و به وزارت کشور مرتبط است، جایی که او به عنوان رئیس ستاد خدمت می کرد.
الجبری به یاد می آورد که رئیس ایستگاه سیا در ریاض به او گفت که از اینکه محمد بن سلمان آمریکایی ها را نادیده می گیرد چقدر عصبانی است و افزود که حمله به یمن هرگز نباید اتفاق می افتاد.
سر جان ساورز، رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا میگوید که اگرچه نمیداند آیا محمد بن سلمان جعل اسنادی را انجام داده است، «روشن است که این تصمیم محمد بن سلمان برای مداخله نظامی در یمن بوده است، اگرچه پدرش در این تصمیم دخیل بود.»
@SyrianToPersian