eitaa logo
تماشاگه راز
274 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 در بیان عظمت وجود آدمی و غفلت او از خویش 🍃🍃🍃🍃🍃 آدمی کوهی‌ست چون مَفْتون شود؟ کوه اَنْدَر مارْ حیران چون شود؟ خویشتن نَشْناخت مِسْکین آدمی از فُزونی آمد و شُد در کَمی خویشتن را آدمی اَرْزان فُروخت بود اَطْلَس خویش بر دَلْقی بِدوخت صد هزاران مار و کُهْ حیرانِ اوست او چرا حیران شُده‌ست و ماردوست؟ 🌼🍃🌼🍃🌼 انسان همانند کوهی بزرگ و استوار است, چرا باید در فتنه گرفتار شود؟ چگونه ممکن است انسانی که همانند کوه است, سرگشته و حیران ماری شود؟ انسان بیچاره خودش را نشناخت و به همین دلیل از کمال خود فرود آمد و گرفتار نقصان شد. انسان خودش را ارزان فروخت. او همانند پارچه ابریشمی است که خودش را به یک لباس ژنده وصل کرده است... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرگز کعب نباختمی نه به تکلّف، الّا طبعاً دستم به هیچ کار نرفتی هرجا که وعظ بودی آنجا رفتمی 👈کعب نمی باختم: اهل بازی و لعب نبودم 👈طبعاً: از روی میل و خواسته 🌻🌻🌻 شمس از کودکی خلق و خویی متفاوت داشت. مانند کودکان دیگر اهل بازی و سرگرمی نبود، برعکس هر جا مجلس وعظی بود آنجا حضور می یافت. محزون بود و دلتنگ. اطرافیانش در قیاس به نفس گمان می کردند لابد دلتنگی اش برای نداشتن پول و جامه است. می گفت : ای کاش این جامه را هم که دارم از من بگیرند: مرا گفتندی به خُردگی چرا دلتنگی؟ مگر جامه‌ات می باید یا سیم؟ گفتمی ای کاشکی این جامه نیز که دارم بستدندی. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی بازآ تو از این غربت ، تا چند پریشانی صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی گر نامه نمی‌خوانی، خود نامه تو را خواند ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان آمیخته‌ای با جان یا پرتو جانانی نور قمری در شب قند و شکری در لب یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر بازار چنین خوشتر خوش بدهی و بستانی از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر چرخ وجود من از این گردش فروماند بگرداند مرا آن کس که گردون را بگرداند اگر این لشکر ما را ز چشم بد شکست افتد به امر شاه لشکرها از آن بالا فروآید اگر باد زمستانی کند باغ مرا ویران بهار شهریار من ز دی انصاف بستاند https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا