eitaa logo
تماشاگه راز
293 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالنور🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی ؛ ای کریمی که بخشنده ی عطایی ای حکیمی که پوشنده خطایی ای احدی که در ذات خود و صفات ، بی همتایی ای خالقی که راهنمایی ای قادری که خدایی را سزایی ، به ذات  لایزال خود ، و به صفات باکمال خود و به عزمت جمال خود ، که جان ما را ، صافی ده ، دل ما را هوای خود ده چشم ما را ضیائ خود ده و ما را ،  آن ده ، که آن به . آمین 🙏 @TAMASHAGAH
هر کسی در گرو دست‌آورده‌های خویش است.. مدثر/ ۳۸ @TAMASHAGAH
هر دلی کو به عشق مایل نیست حجرهٔ دیو خوان، که آن دل نیست زاغ گو، بی‌خبر بمیر از عشق که ز گل عندلیب غافل نیست دل بی‌عشق چشم بی‌نور است خود بدین حاجت دلایل نیست بیدلان را جز آستانهٔ عشق در ره کوی دوست منزل نیست هر که مجنون نشد درین سودا ای عراقی، بگو که: عاقل نیست... @TAMASHAGAH
من فهمیدم که هرودوت چقدر حکیمانه قرن‌ها پیش گفته بود: «در زمان صلح، پسران پدران خود را دفن می‌کنند. در جنگ، پدران پسران خود را دفن می‌کنند.» به عنوان یک معتقد به تفکر جهان وطنی، فکر می‌کنم همه ما بر اساس اصل انسانیت مشترکمان نسبت به دیگران تعهد داریم. سعدی در قرن سیزدهم میلادی این مهم را به زیبایی به ما گوشزد کرده بود: بنی آدم اعضای یک پيكرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی @TAMASHAGAH
پیردردی کش ماگرچه ندارد زروزور خوش خطا بخش وخطاپوش خدایی دارد @TAMASHAGAH
نقلست که شبلی گفت: منصور را بخواب دیدم گفتم: خدای تعالی با این قوم چه کرد ؟! گفت: بر هر دو گروه رحمت کرد آنکه بر من شفقت کرد مرا بدانست و آنکه عداوت کرد مرا ندانست، از بهر حق عداوت کرد. بایشان رحمت کرد که هر دو معذور بودند. جماعت مریدان گفتند: چه گوئی در ما که مریدانیم و اینها که منکرند و ترا به سنگ خواهند زد . گفت: ایشان را دو ثواب است و شما را یکی. از آنکه شما را بمن ظنی بیش نیست و ایشان از قوت توحید به صلابت شریعت می‌جنبند و در شرع اصل بود و ظن فرع. الاولیا عطار @TAMASHAGAH
ای قدس، ای شهر من! ای قدس، ای دوست! فردا فردا درخت لیمو شکوفه خواهد داد و سنبلان سبز شادی خواهند کرد چشمان به خنده شاد خواهند گشت و کبوتران مهاجم به بام‌های پاک تو بازخواهند گشت. ای وطنم ای سرزمین آشتی و زیتون!
حافظا مِی خور و رندی کن و خوش باش! ولی دام ِ تزویر مکن چون دگران قرآن را! روز بزرگداشت حافظ شیرازی گرامی باد🌹 @TAMASHAGAH
🍃🍃🍃 نگاهی به خیام وحافظ به قول استاد مرتضوی شاید بتوان (حیرت.زیبایی.زیبا شناسی.چاشنی مشرب عرفانی.رندی ،قلندری وآشتی ناپذیری مبارزه با ریا ونفاق .وتحجرورعونت وفسق باطن وصلاح ظاهرواعجاز شاعرانه رامجموعه ی تاروپودومحتوای شعر حافظ به شمار آورد) مکتب حافظ دکتر منوچهر مرتضوی با بررسی اندیشه های حافظ وخیام درمی یابیم که حافظ همچون خیام به دم را غنیمت دانستن ..ومعلوم نبودن اسرار کاینات. ومسایل افرینش وناپایداری دنیا می اندیشد . ولی حافظ از اندیشه های خیام فرا تر می رود.همانگونه که از چهار چوب اصول تصوف فراتر می رودازسیاهی افکار خیامی هم درمی گذرد. حافظ افکار خیامی را با چاشنی تصوف شیرین تر می کند وافکار قشریون صوفیان را با افکار خیام تعدیل می کند. جذبات عشق الهی وعشق زمینی که دراشعار حافظ وجوددارددرافکار خیام نیست. مبارزه ی حافظ با ریا وتزویر به مراتب بیشتروکارسازتر از خیام است. حافظ به تحولات اجتماعی زمان خودش توجه ویژه ای دارد. ولی خیام با اندیشه های اشعری به نبردبرمی خیزد. جذبه های عشقی حافظ با عشق های صوفیانه کشف المحجوب تفاوت دارد هردوبه جبر معتقدهستندولی حافظ می گوید .فلک را سقف بشکافیم وطرحی نو دراندازیم. حافظ می گوید حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش وخیام می گوید اسرار ازل را نه تودانی ونه من. جلوه ی بدبینانه حافظ متوجه قالب قشری وظاهری عقاید سنتی است. ولی خیام دریاس وسرگردانی بسر می برد حافظ می گوید من اگر نیکم اگر بد چمن آرایی است که از آن دست که می پروردم می رویم حافظ به جهل انسان درباره ی راز آفرینش معتقداست ولی نوعی ایمان شهودی وکشف وشهودوعین الیقینی دارد. عشق دردیوان حافظ راه نجات است هرکس عشق نداردمرده است . خیام نظری به عشق نداردیا کم رنگ است. ولی حافظ مدیون خیام است واندیشه ها ی خیام را باعشق وشهود آمیخته است وطرحی نودر انداخته است. هرچند ممکن است بعضی از رباعیات خیام از اونباشد. اگر هم نباشد این رباعیات بیانگر افکار واندیشه های جمعی است که درشک وتردید به سر می برند یا به جنگهای فرقه ای آن زمان اعتراض دارند. بررسی دقیق این اشعار سرگذشت  نوعی اندیشه را درتاریخ ایران نشان می دهد. 🍃🍃🍃 @TAMASHAGAH
کنون که بر کف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش که هر چه ساقي ما کرد عين الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قياس کار بگير که صيت گوشه نشينان ز قاف تا قاف است حديث مدعيان و خيال همکاران همان حکايت زردوز و بورياباف است خموش حافظ و اين نکته هاي چون زر سرخ نگاه دار که قلاب شهر صراف است @TAMASHAGAH