"أدينُ بدينِ الحبِّ أنَّى توجَّهتْ
رَكائِبُهُ فالحُبُّ ديني وإيماني"
مسلکم عشق است
هر سو کاروانش رو کند،
عشق هم آئین و هم ایمانم است
#ابن عربی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای که نزدیکتر از جانی و
پنهان زنگه
هجر توخوشتر م آید
زوصال دگران
اقبال لاهوری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خلاصه سرگذشت فرزند آدمی در عالم خاکی از زبان یک متفکر بزرگ:
هزاران سال با فطرت نشستم
به او پیوستم واز خود گسستم
ولیکن سرگذشتم این سه حرف است
"تراشیدم.پرستیدم.شکستم"...
اقبال لاهوری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
۱۸ آبانماه زادروز اقبال لاهوری
مازنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
اقبال لاهوری
اقبال درسال ۱۸۷۳ میلادی در سیالکوت پنجاب به دنیا آ مدو در سال ۱۹۳۸از دنیا رفت.
اقبال در قالب های مختلف شعر اعم از غزل ،مثنوی، دوبیتی ، رباعی، وقطعه آثاری پدید آورده است .
در غزل او درد و سوز عرفانی شعرای بزرگ ایران را می توان دید..
در مثنوی از مولوی و شبستری تاثیر گرفته است
.درقطعات ومفردات از امیر خسرودهلوی
در دو بیتی ها از اندیشه های فلسفی خیام الهام گرفته است.
این فیلسوف وشاعر اندیشه های خیام را با سوز وگداز بابا طاهر درهم آمیخته است .
اقبال شاعر حرکت ،تلاش ،کوشش از درون وبرون است
.
دربیشتر اشعارش چون رود حرکت می کند وچون موج پرتلاش است.
می گوید:" هستم اگر می روم گر نروم نیستم"
به قول استاد زرین کوب. :(شعر اقبال
جوش وخروش عارفانه است،
شوق سعدی است که از پرده نی مولوی می تراود .دردحافظ است که رنگ بیان عراقی رادارد.)
اقبال درکتاب سیر فلسفه در ایران
با روشی علمی تاریخ اندیشه های فلسفی را درایران بررسی می کند.
ودرکتاب احیای تفکر اسلامی
برای بیداری مسلمانان در عصر حاضر
پیشنهادها وآرای ارزنده ای دارد.
با دوبیتی ها اقبال همراه شویم
دل من روشن از سوز درون است
جهان بین چشم من از اشک خون است
ررمز زندگی بیگانه تر باد
کسی کو عشق را گوید جنون است
شنیدم درعدم پروانه می گفت
دمی از زندگی تاب وتبم بخش
پریشان کن سحر خاکسترم را
ولیکن سوز وساز یک شبم بخش
بیا ای عشق ای رمز دل ما
بیا ای کشت ما ای حاصل ما
کهن گشتند این خاکی نهادان
دگرآدم بنا کن از دل ما
دلا رمز حیات از غنچه دریاب
حقیقت درمجازش بی حجاب است
زخاک تیره می روید ولیکن
نگاهش برشعاع آفتاب است
اقبال لا هوری
ل،بهرامیان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹🦋🌹
🔰" سالک راه حق "🔰
✅ پرسش از سالکان راه و واصلان درگاه است
که مسافر کیست و مرد تمام و انسان کامل کدام است؟
#شیخ_محمود_شبستری گوید:
مسافر آن بود کو بگذرد زود
ز خود صافی شود چون آتش از دود
کسی مرد تمام است کز تمامی
کند با خواجگی کار غلامی
یعنی سالکِ راه حق کسی است که از خودی و هستی خویش
که به منزلهٔ دود بر آتش است گذر کند و آتش صاف و بی دود گردد
که عین گرمی و عین نور است.
گرمی نشان مهر، و نور رمز دانایی است.
و این هر دو نشان صوفی با صفاست،
اما مرد تمام کسی است که در عین خواجگی و سروری عالم معنا،
همچون غلام کمر خدمت مردمان را بسته باشد
چنانکه در حدیث آمده است:
سید القوم خادمهم.
سرور هر قومی خدمتگزار آن قوم است.
🔰برگرفته از مقدمه کتاب " گلشن راز "
🔰به قلم دکتر #حسین_الهی_قمشه_ای
🌹🦋🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH