هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند
دراگر برتو ببندد مرو وصبر کن آن جا
ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
#مولانای جان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش از این
از نسیم صبح بوی یار می باید کشید !
#صائب تبریزی
ای آنکه طلب کار خدایی
به خود آ
از خود بطلب
کز تو خدا نیست جدا
اول به خود آ
چون به خود آیی به خدا
اقرار بیاری به خدایی به خدا
# شاه نعمت الله ولی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_5947152708380132593.mp3
6.79M
مائیم و خیالِ یار و این گوشهی دل ...
#مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ز کجا آمدهای میدانی؟
ز میان حرم سبحانی
یاد کن هیچ به یادت آید
آن مقامات خوش روحانی؟
پس فراموش شدستت آنها
لاجرم خیره و سرگردانی
جان فروشی به یکی مشتی خاک
این چه بیع است بدین ارزانی
بازده خاک و بدان قیمت خود
نی غلامی ملکی سلطانی
جهت تو ز فلک آمدهاند
خوبرویان خوش پنهانی
#مولانای جان
ای جان جان جانم، تو جانِ جانِ جانی
بیرون ز جان، جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
گنج نهانی اما چندین طلسم داری
هرگز کسی ندانست گنجی بدین نهانی
نی نی که عقل و جانم حیران شدند و واله
تا چون نهفته ماند چیزی بدین عیانی
چیزی که از رگ من خون میچکید کردم
فانی شدم کنون من باقی دگر تو دانی
کردم محاسن خود دستار خوان راهت
تا بو که از ره خود گردی برو فشانی
در چار میخ دنیا مضطر بماندهام من
گر وارهانی از خود دانم که میتوانی
#عطار بی نشان شد از خویشتن بکلی
بویی فرست او را از کُنه بی نشانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH