eitaa logo
تماشاگه راز
293 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی🕊 مرا آن دِه ، که آن بِه...! عبدالله انصاری
الهی !🕊 چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم . خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد الهی ؛ در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو . الهی ؛ اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم . الهی ؛ اگر طاعت بسی ندارم ، اندر دو جهان جز تو کسی ندارم . الهی ؛ ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده‌ای پر آب گاهی در آتش می‌سوزیم و گاهی در آب دیده غرق عبدالله انصاری
الهی ! ای دور نظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر ، ای دلیل هر برگشته ، و ای راهنمای هر سرگشته ، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره ، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده دست ما گیر ای بخشندهٔ بخشاینده🙏 عبدالله انصاری
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الـهی !🕊 جان ها اسيـر پيغام تو، عارف افتاده به دام تو مشتاقان مست مهـر از جام تو... خوشا به حال کسی که از اين جام شربتی چشيد يا در اين راه منزلی بريد . عبدالله انصاری
595.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی! درد می‌دانم و دارو نمی‌دانم. یا می‌دانم، خوردن نمی‌توانم. نیارم گفت که این همه درد چرا بهره من. نه دست رسد مرا به معدنِ چاره من. به شغلِ درد و بیم تاوانِ نشستن به ماتم چند توان. سبحان الله!... «در هرگز و همیشه انسان» از میراث عبداللّه انصاری، محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۳۴۶ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهـی!🕊 يافته می جويم ، با ديده ور ميگويم چه جويم که دارم و که بينم و چه گويم شيـفتهٔ اين جسـت و جويم ، گرفتار ايــن گفت و گـويم ... تا جان دارم غـم تو را غم‌خوارم بی جان غم عشق تو به کس نسپارم . عبدالله انصاری https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهـی !🕊 به حقِّ آنکه تو را هيـچ حاجت نيست رحمت کن ... بر آنکه او را هيـچ حجّت نيست . عبدالله انصاری
الـهی 🕊 اگر تو فضل کنی ، ديگران چه داد و چه بيداد ؟! و اگر تو عدل کنی، فضل ديگران چون باد عبدالله انصاری
🍃یالطیف يا رب دل  پاك و جان آگاهم  ده  آه شب و گريه سحرگاهم ده در راه خود اول زخودم بيخود كن  بيخود چو شدم زخود ،بخود راهم ده عبدالله انصاری🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهي! در جلال رحماني در كمال سبحاني نه محتاج زماني ، و نه آرزومند مكاني نه كس به تو ماند و نه به كسي ماني پيداست كه در ميان جاني بلكه جان زنده به چيزي است كه تو آني عبدالله انصاری https://eitaa.com/TAMASHAGAH
استفاده ابزاری از یک صفت اخلاقی برای رسیدن به هدفی خاص، بدون آنکه آن صفت جزئی از خلق و خوی آدمی باشد، از کرامت انسانی و مردمی و انصاف بدور است. این نحو از زندگی همچون زندگی شغالی است که خود را در خم رنگ رنگین می کند و به تقلید از طاووس به جلوگری و خودنمایی می پردازد و یا همچون سگی گرگین صفت است که با دربرکشیدن پوستین شیر، خود را شخص دلیر و قدرتمند جا میزند. غافل از اینکه این نوع حیلت گری ها و زندگی فریبکارانه دیر یا زود نزد مردان حق و آگاهان باتجربه، رسوا و برملا خواهد شد. و عنقریب اخلاق سگی و درنده خویی، طینت زشت خود را نشان خواهد داد. پس: های ای فرعون ناموسی مکن تو شغالی هیچ طاووسی مکن سوی طاووسان اگر پیدا شوی عاجزی از جلوه و رسوا شوی موسی و هارون چو طاووسان بدند پر جلوه بر سر و رویت زدند زشتیت پیدا شد و رسواییت سرنگون افتادی از بالاییت چون محک دیدی، سیه گشتی چو قلب نقش شیری رفت و پیدا گشت، کلب ای سگ گرگینِ زشت از حرص و جوش پوستینِ شیر را بر خود مپوش غرهٔ شیرت بخواهد امتحان نقش شیر و آنگه اخلاق سگان ، مثنوی، دفتر سوم «و حکیم ارسطاطاليس در کتاب اخلاق و کتاب معقولات گفته است که اشرار به تعليم و تأديب، اخیار شوند، و هر چند این حكم على الاطلاق نبْوَد، اما تکرارِ مواعظ و نصایح و تواترِ تهذیب و تأديب و مؤاخذه به سياسات پسندیده، هر آینه اثری کند.» نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ص۶۷ «پس شومی شرّ و اخلاقِ بَدِ آدمی سببِ حجابِ آن گوهر (گوهر خفی کرامت آدمی) بوده است و رَفعِ این حجاب ممکن نشود اِلّا به مُجاهداتِ بسیار. و مُجاهده‌ها به انواع است و اعظمِ مجاهدات، آمیختن است با یارانی که روی به حق آورده‌اند و از این عالَم اِعراض کرده‌اند. هیچ مجاهده از این سخت‌تر نیست که با یارانِ صالحِ نشیند، که دیدنِ ایشان گُدازش و اِفنای آن نَفْس است و آن تَن است.» ، فیه مافیه
همه چیز جویند پس یابند؛ او را پیش یابند پس جویند! عبدالله انصاری پیر طریقت گفت: ازینجاست که عارف طلب از یافتن یافت نه یافتن از طلب، و سبب از معنى یافت نه معنى از سبب. مطیع، طاعت از اخلاص یافت نه اخلاص از طاعت، عاصى را معصیت از عذاب رسید نه عذاب از معصیت. الاسرار رشیدالدین میبدی