eitaa logo
تبت | تحول بنیادین تربیتی
406 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
926 ویدیو
397 فایل
@Mojtabatabesh1371 جهت انتقاد ، پیشنهاد و ارتباط بیشتر، مخصوصاً در قم ، در خدمتم
مشاهده در ایتا
دانلود
410656513_401129504.mp3
13.92M
*صوت بررسی تطبیقی تفکر دو بزرگوااستاد صفایی و شهید مطهری استاد هادی زاده شیرازی*
امیرحسین محمدی: بسم الله الرحمن الرحیم دین یک مجموعه نظام مند و به هم پیوسته است و با مجموعه ای که دارای نظام است نمیتوان بدون رعایت ترتیب و نظام برخورد کرد که در این صورت نتیجه ای حاصل نخواهد شد . اولین قطعه مجموعه نظام مند دین نظام فکری و معرفتی است ، لذا ما معتقدیم که بایستی انسان در طول زندگی یک نظام فکری داشته باشد تا این نظام فکری بتواند به تمام مراحل و انتخاب های او در زندگی جهت بدهد. در این مرحله لازم است بدانیم که اساسا تعریف نظام چیست؟ جهت تقریب به ذهن می توان گفت که نظام به مثابه نخ تسبیح است که دانه های تسبیح بوسیله آن منظم شده و ارتباط تنگاتنگی برقرار می کنند. (السلک التی ینتظم بها) نظمی که توسط نخ تسبیح ایجاد می شود بگونه ایست که هیچ یک از دانه های تسبیح نمی توانند بر دیگری مقدم شوند و هر کدام دقیقا جای مشخصی دارد. چیزهای زیادی در اطراف ما وجود دارد که به صورت نظام مند عمل می کند و اگر این نظام منسجم در آن بهم بخورد از کارآیی خود ساقط می شود. مانند یک ساعت مکانیکی که اگر یکی از چرخ دنده ها درست در جای خود قرار نداشته باشد و یا دچار نقصی باشد، در عملکرد ساعت اختلال ایجاد خواهد شد و چه بسا باعث آسیب به دیگر بخشها نیز بشود. کاملا روشن است که در مجموعه های نظام مند نمیتوان بدون در نظر گرفتن آن نظم و ارتباطات گسترده، تغییراتی داد و یا بصورت دلبخواهی عمل کرد. مثلا خودرو چون یک مجموعه دارای نظام است برای این که حرکت کند باید نکاتی را لحاظ کنیم: ۱. تمام قطعات موجود بوده و درست در جای خود قرار گرفته باشند ۲.همه ی قطعاتی که در جای خود هستند سالم باشند. از همه مهم تر برای آنکه این خودرو دارای خروجی مناسب (حرکت با کیفیت) باشد نیاز به ورودی درست هم دارد و نمی توان گول مشابهت ها را خورد و صرفا این آگاهی که باید مایع داخل آن بریزیم کافی نیست، بلکه نوع مایع نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر هر مایع دیگری غیر از بنزین وارد آن شود، نه تنها حرکت نخواهد کرد که حتی ممکن است سیستم را دچار آسیب کند. به نظر شما علت این موضوع چیست؟؟؟ آیا این موضوع دلیل دیگری جز نظام مند بودن مجموعه دارد؟ تا اینجا نظام و اهمیت دقت در روابط پیچیده ی آن بیان شد در ادامه لازم است با توجه به صحبت ابتدایی به دنبال یک نظام فکری درست باشیم تا ما را به مقصد برساند. اکنون به این سوال میپردازیم که انسان به چه منظوری به دنبال کسب اطلاعات (در هر زمینه ای) میرود؟ آیا غیر از این است که انسان این اطلاعات را برای عمل کردن می خواهد؟ آیا انسان عاقل به دنبال علم بدون نفع می رود؟ اما آنچه امروزه مخصوصا در فضای مذهبی کاملا مشهود است، شکاف بزرگی است که بین علم و عمل وجود دارد. یعنی چیزهای زیادی می دانیم اما به عمل منجرنمی شود. چرا؟ همانگونه که در بالا بیان شد عدم حرکت یک خودرو که مجموعه ای نظام مند است ممکن است به دلایل مختلفی باشد. لذا عدم حرکت سیستم وجودی ما و نداشتن خروجی مطلوب، نشان از اینست که این داشته ها و اطلاعات به دلیل نداشتن ارتباطات صحیح و عدم انسجام لازم، کارکرد صحیحی نداشته و به عمل مطلوب منجر نمی شود. مبحث نظام مندی و اهمیت آن در سیستم وجودی ما کاملا روشن شد. ما در این سیر بدنبال ایجاد یک نظام فکری صحیح هستیم تا به واسطه آن تمام حرکات زندگی ما و تمام انتخاب های زندگی ما درست انجام شود و در نتیجه خروجی صحیحی که همان عمل به دانسته هاست شکل بگیرد. خدمت نظام فکری به شما این است که سوالهای ریشه ای و بنیادی شما را پاسخ میدهد با این وجود بعد از شکل گیری نظام فکری در شما دیگر هیچ سوال و شبهه ای قادر به سست کردن شما نسبت به دینتان نخواهد بود چون یا بر مبنای پاسخ سوالات بنیادی توان تحلیل شبهات پیش رو را خواهید داشت و یا اگر در حال حاضر علم پاسخ گوئی به آن را ندارید توان تحمل تا بدست آوردن پاسخ سوال را خواهید داشت و صرف وجود سوال شما را زمین گیر نمیکند چون شما ریشه ها را ایجاد کرده اید و باقی سوالات حکم شاخه و برگ را دارند و یا اگر به مثال ماشین برگردیم شما قطعات اصلی برای حرکت ماشین را دارید و بقیه سوالات فرعی هستند و حکم لوازم جانبی ماشین مانند روکش صندلی یا کفپوش ها را دارند که بر فرض نبودن میتوان تا زمان امکان خرید صبر کرد و در عین حال تا آن موقع ماشین را متوقف نکرد . امیرحسین محمدی: مسئله اول : چرا باید این کار را انجام دهیم و از میان سوالات مهمترین سوال را شناسائی کرده و اول به آن پاسخ دهیم ؟ مثال : فرض کنید شخصی از شما می پرسد که دین چیست ؟ و شما در جواب میگوئید دین مجموعه ای از معارف ، عقاید ، اخلاق واحکام است و این جواب را در حالی میدهید که در مورد هر کدام از این چهار مورد اطلاعات قابل توجهی دارید در این صورت خیال شما راحت است که در حوزه دین مشکلی نخواهید داشت اما این آرامش خاطر تا زمانی ادامه پیدا میکند که شخصی از راه میرسد و از شما سوال میکند
وجود دین در زندگی یک انسان چه ضرورتی دارد و چرا من باید دین داشته باشم ؟ در اینجا اگرشما جواب این سوال را بلد نباشید ما بقی اطلاعات شما در این حوزه نفعی به حال شما ندارد چون نسبت به اصل دین سست خواهید شد . به عبارت دیگر اگر تمام سوالات من حول محور یک موضوع پاسخ گرفته در حالی که یک سوال اساسی در این باره وجود دارد که هنوز نه برای من مطرح شده و نه پاسخ گرفته در این صورت اگرچه من اطلاعات زیادی در مورد موضوع مذکور دارم اما در واقع نسبت به آن موضوع جاهل هستم زیرا وقتی آن سوال اصلی مطرح شود و جوابی از پبش برای آن آماده نکرده باشم هبچ یک از جوابهای قبلی دردی از من دوا نمیکند و‌هیچ بعید نیست اعتقادم نسبت به آن موضوع را از دست بدهم . علت اینکه شبهات دینی بر روی عده ای زود اثر کرده و آنها را از پا در می آورد همین مسئله است . وقتی سوالات اصلی ما پاسخ بگیرد سوالات دیکر خود به خود پاسخ خواهند گرفت . مسئله دوم : حالا سوال بعدی این هست که چطور می توانیم به سوال اساسی برسیم ؟ سوالی میتواند عنوان اولین و ریشه ای ترین سوال را داشته باشد که قبل از آن سوالی وجود نداشته باشد و هیچ سوالی نتواند آن را به چالش بکشد برای این کار باید آنقدر سوالات حول یک موضوع را به عقب برگردانیم و تحلیل کنیم تا به مادر سوال برسیم بعد سعی در پاسخ دادن به آن سوال داشته باشیم و بعد به سراغ سوالات بعدی برویم مثال : آن روزها ... كه در نزديكى زمستان، مادرم لباس‏هاى ما را آماده مى‏كرد، و آنها را مى‏شكافت و دوباره مى‏بافت، گاهى براى شكافتن از خود ما كمك مى‏گرفت. براى شكافتن لباس، ما مدت‏ها سَرِ هر نخى را مى‏كشيديم، امّا به جايى نمى‏رسيديم تا اين كه سرِ نخ اصلى پيدا مى‏شد و يا اين كه به دستمان مى‏دادند ... در اين لحظه باز شدن هر گره، گره‏هاى ديگر را هم، باز مى‏كرد ... و چقدر راحت و شيرين، صدا مى‏داد. من از آن روزها اين تجربه را به يادگار دارم كه اگر سؤال‏ها درست مطرح بشوند و از سر نخ شروع بشوند، با حل هر سؤال و باز شدن هر مشكل، سؤال‏ها و گره‏هاى ديگر هم باز مى‏شوند. ما در طرح سؤال از آخر شروع كرده‏ايم، درست مثل كسى كه مى‏خواست لباس را از آن طرف بشكافد ... پيداست كه گره گره، يك عمر صرف مى‏شد و عاقبت هم، نخ‏ها تكه تكه و بريده بريده، به دست مى‏رسيد.
سلام و عرض ادب خدمت همه ی عزیزان این دو تا وویس☝️ توسط استاد قربانی تهیه شده و مجموعا 30 دقیقه هست وویس اول در مورد مقدمه، اهمیت و ضرورت این دوره و وویس دوم راجع به روند برگزاری دوره می باشد
سلام ❇️ سئوالات صوت اول: ۱. در صوت اشاره شد: انسان «تنها» موجود مختار در عالم است. آیا اجنه و شیاطین موجود مختار نیستند؟! تفاوت اختیار آنها با انسان چگونه است؟ ۲. در صوت بیان شد: خوشی نمی تواند ملاک انتخاب های انسان باشد. √ با این وجود، با علایق و خوشی های آدمی باید چه کار کرد؟ آیا باید سرکوب شوند؟! این امر منطقی است!؟ به عبارت دیگر، آیا خوشی به طور مطلق نباید ملاک انتخاب آدمی قرار گیرد؟ و یا امری نسبی است و این نیز خود ناظر به ملاک هایی است؟ √ تفاوت خوشی و نشاط چیست؟ ۳. راه تمایز قرار دادن میان آرامش موقت و دائمی که هر دو رافع بی قراری انسان هستند، چیست؟ طبیعتا نمی توان راه «تجربه» را مطرح نمود زیرا عمر آدمی بسیار محدود است. ۴. در صوت گفته شد: «حق» آن چیزی است که جوابگوی نیاز انسان باشد. این تعریف مانع از اغیار نیست زیرا باطل نیز توانایی پاسخ به نیاز آدمی _ ولو به شکل موقت_ را دارد. لطفا تعریف دقیق تر «حق» را با توجه به نکته ی بیان شده بفرمایید.
سوالات جلسه اول ۱ – چند نوع حرکت در این عالم وجود دارد ؟ ۲ – کدامیک از این حرکات در انسان اتفاق می افتد و کدامیک مختص انسان است ؟ ۳ – آیا انسان قطع نخاع هم در هر لحظه ناگزیر از انتخاب است ؟ ۴ – اشکال این جمله چیست ؟ ( همه انسان ها حتما برای هر انتخابشان دلیلی دارند ) ۵ – چرا خوشایند ها و بد آیندها نمی توانند ملاک درستی برای انتخاب های انسان باشند ؟ ۶ – اگر شما را به اولین روز از سن بلوغتان برگردانند اولین کاری که باید بکنید چیست ؟ ۷ – اگر از شما بخواهند کلمه ای به منظور تعریف نیاز به کار ببرید آن کلمه چیست ؟ ۸ – منشا بی قراری های انسان چیست ؟ ۹ – ملاک درست برای انتخاب های انسان چیست ؟ ۱۰- چرا ابتدا باید تمام نیازهایمان را بشناسیم ؟
پاسخ سوالات جلسه ۱ ۱) ۳ نوع حرکت ۲) هر ۳ حرکت در انسان هست. حرکت انتخابی مختص انسان است. تا (بنظر خودم: حیوان هم حرکت انتخابی را دارد. مثل سگ که بعد از بو کردن یک خوردنی، تصمیم می‌گیرد آن را بخورد یا نه) ۳) بله اما بصورت خیلی محدودتر. احتمالا برای آسیب‌های شدید، فقط میتواند انتخاب کند که کجا را تماشا کند. ۴) فرض کنید از ما خواسته‌اند که یک بسته ماکارونی بخریم. هنگام خرید متوجه می‌شویم که ۲ مارک مختلف ماکارونی داریم که فروشنده می‌گوید هر دو خوب است. اینجا بدون هیچ دلیلی، یکی را انتخاب می‌کنیم. ۵) بدلیل آگاهی‌های محدود انسان. (مثال مقایسه نگاه بچه و بزرگترها به دارو و عمل جراحی) ۶) کمبود / خلأ ۷) با رسیدن به بلوغ، انتخاب‌های مهم زندگی کم‌کم شروع می‌شود. پس چه خوب که ملاک‌های خوبی برای انتخاب کسب کنم. ۸) نیازهایی که پاسخ‌دهی نشده ۹) یکی از ملاک‌ها این است که آن انتهاب، نیاز ما را برآورده کند. ۱۰) هرچه نیاز بزرگتر و اساسی‌تر باشد، ما را بیشتر بی‌قرار می‌کند. از طرفی پاسخدهی به نیازهای بزرگتر، آرامش بیشتری را برای انسان به ارمغان می‌آورد. آرامش بیشتر هم که هدف همه است‌.
♨️ ان‌شاءالله طی شب‌های آتی در چند قسمت نگاشته‌های استاد «اردوان مجیدی» در تبیین و تحلیل وضعیت نظام تعلیم و تربیت کشور خدمت شما ارائه خواهد شد. تحلیل‌های استاد مجیدی جزو علمی‌ترین و متقن‌ترین تحلیل‌ها در این موضوع هستند. ❇️ اینجا کانال رسمی ستاد مدارس مسجدمحور کشور است: https://eitaa.com/joinchat/3942449329C0d3812e329
🛑 تحلیل نظام آموزشی کشور (۱) 🔰 بافت کنونی نظام تربیت؛ بخشهای سه گانه اصلی 🖋 استاد اردوان مجیدی 📌 بافت نظام تربیت شامل سه بخش اصلی می شود. بخش اول، ساختار موضوع اصلی کار تربیت یعنی برنامه درسی است. بخشی دوم، ساختار و ترکیب و رویه های سازمانی و اجرائی است. و بخش سوم هم افراد متصدی حوزه های میانی است. 📌 هر چند که الان تقریبا همه از معیوب بودن مدل برنامه درسی موجود اطلاع دارند، اما کسی امکان تکان دادن آن را ندارد. بخاطر اینکه الان این سه بخش با هم چفت و جورند. یعنی ساختار و رویه های سازمانی جوری به خوبی ایجاد شده که همان مدل برنامه درسی کلیشه -کنکوری را اجرا کند، کادر میانی هم به خوبی روی همان ساختار سوار شده و دارد همان برنامه درسی را اجرا می کند. 📌 وقتی می گویم برنامه درسی کلیشه-کنکوری، منظورم همین برنامه درسی است که از اول ابتدائی به صورت کتاب محور، کلاس محور، حفظ محور و مدرک محور، شاگردان را در یک فرایند کلیشه ای وارد می کند، و بدون توجه به ماموریت اصلی نظام تربیت (که قبلا در مورد آن بارها صحبت کرده ام)، این کلیشه را دنبال می کند. محوریت این کلیشه هم به کنکور ختم می شود. یعنی هر چند که در مقطع ابتدائی، صحبت از کنکور نیست، اما الگوی کتاب درسی و رویکرد حفظ محور و ... موجود، همه برای آماده کردن شاگردان برای همان کنکور است. 📌 شاید به صورت برعکس، اینطور هم بشود گفت که کنکور، بر اساس همان رویکرد کلیشه‌ای معنا پیدا می کند، و اگر آن رویکرد تغییر کند، اصلا کنکور معنا پیدا نمی کند. به هر حال در این متن فرض می کنم که دوستان، الگوی برنامه درسی کلیشه -کنکوری موجود را می شناسند، و می دانند که دو ماموریت اصلی نظم تربیت، یعنی آماده ساختن شاگردان برای ایفای نقش واقعی در جامعه، و نیز ساختن جامعه پیشرفته آینده، توسط این الگو انجام نمی شود. 📌 با این ساختار سه بخشی که گفتم، الان هر کسی وزیر باشد، اگر کاری به کار این سه بخش تو در تو نداشته باشد، با خیال راحت وزارتش را می کند. مثل آقای نجفی که سالها وزیر بود؛ برای اینکه تمام تمرکزش را گذاشت که منابع این سه بخش را تامین کند و بگذارد این سه بخش موجود با هم کار خودشان را بکنند، و سلانه سلانه حرکت کنند. ماشین خودش دارد راهش را می رود. 📌 در مثل مناقشه نیست و جسارت نباشد، در مناطق کوهستانی برخی کشاورزان الاغی دارند که سالها یک مسیر را از مزرعه تا ده رفته. سوار الاغش می شود و روی الاغ می خوابد، الاغ خودش به مقصد می رسد. الان مثال بافت این نظام این گونه است. خودش راه خودش را می رود؛ و اگر شما قصد تغییر مسیر و مقصد آن را ندارید، نمی خواهد خیلی نگران آن باشید. حتی اگر یک سوار که راه را بلد نیست سوار آن بشود، مسیر خودش را می رود و بر می گردد. فقط شما خوراکش را خوب تامین کنید. اما اگر بخواهید مسیر دیگری بروید، بیچاره‌تان می کند، حرکت نمی کند، فرمان نمی برد، و اگر اصرار کنید، زمینتان می زند، و چند لگد جانانه هم نثارتان می‌کند. 📌 نظام تربیت هم همین گونه است. اگر کاری به کار این سه بخش نداشته و بگذارید کارشان را طبق روال قبلی بکند، سالها بدون دغدغه صندلی مسئولیتش را تصدی کنید، و فقط تمام تلاش خود را بگذارید که منابع آن را به خوبی تامین کنید. همه کارکنان هم از شما تعریف می کنند. حتی اگر اطلاعات اولیه هم از مسائل تربیت و برنامه درسی نداشته باشید، با آن مشکلی نخواهید داشت. و دیدیم که همینطور بود و مشکلی هم ایجاد نشد. 📌 اما وای به حالتان اگر بخواهید در ترکیب این سه بخش تغییری ایجاد کنید. هر قسمتش را دست بزنید، دو بخش دیگر روی سرتان آوار می شوند. تقریبا به جرات و اطلاع می گویم، که عمر کوتاه همگی وزرای قبلی تا حد زیادی ناشی از همین تصمیم و اقدام بود. یکی مثل دکتر علی احمدی، خواست در بخش ترکیب ساختار وزارت برای تحول دستکاری کند، یکی مثل دکتر بطحائی خواست در الگوی برنامه درسی تغییر بدهد، و قس علی هذا. 📌 ادامه دارد... ❇️ اینجا کانال رسمی ستاد مدارس مسجدمحور کشور است: https://eitaa.com/joinchat/3942449329C0d3812e329