eitaa logo
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس (TDC)
1.2هزار دنبال‌کننده
134 عکس
4 ویدیو
52 فایل
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس دانشگاه اصفهان مرجع برگزاری برنامه های تخصصی تدریس: برگزاری کارگاه های سطوح چهارگانه (48 دوره)، مشاوره تدریس، روایت نگاری تدریس و راهبری حرفه ای @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">tdcenterisfahan@gmail.com تلفن: 03137935495 https://tdc.ui.ac.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
📢📢 جلسۀ راهبران حرفه ای در دانشکدۀ مهندسی کامپیوتر 📙 یکی از برنامه های مرکز TDC، ارتقاء کیفیت آموزش و تدریس با بهره گیری از راهبران حرفه ای در هر یک از گروه های آموزشی دانشگاه است. 📙 در هر گروه آموزشی دانشگاه اصفهان، دو راهبر حرفه ای توسط شورای دانشکده ها انتخاب شده اند. 📙 راهبری حرفه ای در گروه ها عموماً توسط همکاران با تجربه، مقبول، شاخص و الهام بخش گروه انجام می گیرد. 📙 مشاهده مداوم عملکرد و گفتگوی حرفه ای با اعضای گروه به منظور ارائه بازخورد و کمک به توسعه فردی، ارتقای فرهنگ شاگردپروری و کیفیت آموزش و تدریس در گروه های آموزشی از جمله وظایف عمدۀ راهبران حرفه ای در هر یک از گروه ها است. 📙 ارتقای فرهنگ راهبری حرفه ای در گروه های آموزشی، توسعۀ صلاحیت های حرفه ای راهبران حرفه ای، ارتقای جایگاه آموزشی آنها و شناسائی مشکلات و مسائل و تدوین فرایندهای راهبری در گروه های آموزشی از سیاست های مرکز برای تحقق این امر مهم در دانشگاه است. مسئولیت این بخش با سرکارخانم دکتر راضیه یوسف بروجردی، دبیرکارگروه راهبران حرفه ای مرکز TDC دانشگاه است. بر این اساس، چهارشنبه این هفته، (پنج اردیبهشت ماه 1403(، جلسۀ راهبران حرفه ای دانشکدۀ مهندسی کامپیوتر با حضور سرکارخانم دکتر یوسف بروجردی برگزار شد. این جلسات، در گروه ها و دانشکده های مختلف دیگر نیز برگزار خواهد شد. 📣 سوّمین جلسۀ راهبران حرفه ای دانشگاه نیز در هفته های آتی با حضور همکاران برگزار خواهد شد. تاریخ دقیق آن متعاقباً اعلام خواهد شد. 👈 عضو شوید https://eitaa.com/TDCcenter
صندلی های آخر کلاس، نوشتۀ استاد ابراهیم افشاری (1402)، از مجموعۀ روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 صندلی های آخر کلاس، نوشتۀ استاد ابراهیم افشاری بیشتر اتفاقاتی که در کلاس درس می¬افتد مربوط به دانشجویانی است که روی صندلی¬های آخر کلاس می-نشینند. بگذارید یک فتوای کلی صادر کنم. تمام دانشجویانی که روی صندلی¬های آخر کلاس می¬نشینند از دم یک جوری¬شان می¬شود. پچ پچ که خوب است؛ خیلی راحت با هم صحبت می¬کنند. علاقه¬ای به خاموش کردن یا بی¬صدا کردن تلفن همراه ندارند و استفاده نکردن از آن را در کلاس جایز نمی¬دانند. هر موقع اراده کنند؛ از روی صندلی بلند می¬شوند و کلاس را ترک می¬کنند. عمدتاً هم بعد از چند دقیقه به کلاس برمی-گردند. حال گویی باید دو بار طول کلاس را طی کنند و نظم کلاس را به هم بریزند هم بریزند؛ خودشان که به هدفشان رسیده¬اند. مواقعی که خسته هستند، خوابیدن در کلاس را بدیهی می¬پندارند. روی صندلی¬های آنها دیگر جایی برای نوشتن نیست. بعضی نوشته¬ها جنبه سرگرمی و هنری دارند و بعضی جنبه کمک در امتحان. هدایت کل کلاس با این دانشجوها است. اگر می¬خواهی امتحانی برگزار کنی، زمان امتحان را هماهنگ کنی، تکالیف را سر موقع بگیری یا پروژه درسی به دانشجویان بدهی؛ باید این دانشجویان را مجاب به انجام این کار کنی. بقیه کلاس خود به خود قبول می¬کنند. با بقیه مشکلی نداری. امّا اعجاز صندلی آخری¬ها زیاد است. عادت دارم دقایق ابتدایی شروع درس را در جلو کلاس باشم. در ادامه درس دادن، همین¬طور که تن صدایم بالا و پایین می¬رود؛ در کلاس نیز راه می¬روم. احساس می¬کنم این روش در یادگیری دانشجویان، نخوابیدن در کلاس و حتی صحبت نکردن دانشجویان با همدیگر موثر است. در یکی از جلسات درس، در حین این که در کلاس درس راه می¬رفتم؛ دیدم آخر کلاس هستم. درس تمام بود و روی تنها صندلی خالی آخر کلاس، پیش دانشجوهای صندلی آخری نشستم. مدت زیادی از این که مو کاشته بودم نگذشته بود و موهایم رشد کرده بود. یک دفعه یکی از دانشجویان صندلی آخری که البته حواسشان همیشه به مسایل جانبی است گفت: موهایتان خوب رشد کرده و ادامه داد: چه طور باغبان¬های دانشگاه که سن خیلی¬هایشان از شما هم بیشتر است؛ موهایشان نریخته است؛ اما موهای شما اساتید عمدتاً ریخته یا سفید شده است. کارمندها هم همین¬طور! اصلاً قابل مقایسه با شما نیستند. عجیب نیست؟ شما مگر چه کار کرده¬اید؟ زندگی چه فشاری می توانست به شما بدهد؟ چه غصه¬هایی می¬توانست موهاتونو این جور کند؟ آخه ما منتظر بودیم شما موهاتونو شانه بزنید، فرق باز کنید و ... . نشستن روی صندلی¬های جلو کلاس و درس خواندن باعثش شده است؟ پس چرا مرتب دانشجوها را تشویق می¬کنید که درس بخوانند؟ خودتان را آیا دیده¬اید؟ امکان دارد شما را به زور به این کار وادار کرده باشند؛ اما بهتون نگفتند که هم سن و سال¬های شما دارند زندگی¬شان را می¬کنند. هم او منتظر پاسخ بود و هم صندلی جلویی¬ها برگشته بودند و منتظر جواب بودند. من که نمی¬دانستم در جوابش چی بگویم. سرم را برگرداندم و از پنجره به بیرون نگاه کردم. https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 محمد بهمن بیگی 📙 هر بار سخن از استادان الهام بخش به میان آمده، ناخودآگاه دچار شورمندی، ذوق زدگی و گاهی هم دلتنگی می شویم. هیچ لذّتی بالاتر از آن نیست که آدمی در پناه اندیشه ها، منش و شخصیت انسانی بزرگ آرام بگیرد. آرام کردن گردبادها و بازکردن رؤیاها، چشم اندازها، افق ها و سرزمین های ناشناختۀ تعلیم وتربیت، بی تردید بزرگ‌ترین میراث معلّمان الهام بخش است. انسان های راست آئینی که با دل روشن و حضور همدلانه و دیگرخواهشان، یاری مان کرده تا بتوانیم بلندی های تربیت را با امید و رنجی حقیقی تر بپیمایم. 📙 بی تردید محمّد بهمن بیگی یکی از معلّمان یگانه، الهام بخش و تأثیرگذار این مرز و بوم بوده است. مردی که در حدود سه دهه توانست حدود چهارصدهزار کودک عشایری را در کشور تربیت کند. 📙 چونان شاعران شیرین سخن فارس، همچون سعدی و حافظ، مرحوم بهمن بیگی، قلمی رسا و شیوا داشت. به همۀ عزیزان پیشنهاد می کنیم برای آشنائی با رویکردها و روش های آموزش او آثار تحسین برانگیزش را بخوانند. https://eitaa.com/TDCcenter/330