eitaa logo
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس (TDC)
1.2هزار دنبال‌کننده
145 عکس
4 ویدیو
54 فایل
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس دانشگاه اصفهان مرجع برگزاری برنامه های تخصصی تدریس: برگزاری کارگاه های سطوح چهارگانه (48 دوره)، مشاوره تدریس، روایت نگاری تدریس و راهبری حرفه ای @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">tdcenterisfahan@gmail.com تلفن: 03137935495 https://tdc.ui.ac.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
شفقت و مهربانی استاد، نوشتۀ استاد مهران زینلیان (1403) از مجموعۀ روایت های آموزشی مرکز صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter
📢📢 شفقت و مهربانی استاد از دکتر مهران زنیلیان از جمله استادان بزرگوار که در دوران تحصیل خاطرات به یادماندنی و ماندگاری را از ایشان دارم، آقای دکتر ابطحی است. تابستان سال 1377 بود که تازه نتایج کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه های سراسری کشور آمده بود و من در رشته انتخابی اول (سازه دانشگاه صنعتی اصفهان) قبول شده بودم. شرط ثبت نام در مهرماه همان سال، فارغ التحصیلی تا شهریور بود. این بدان معنا بود که باید طی حدود سه ماه علاوه بر گذراندن واحدهای درسی باقیمانده آن ترم (حدود 18 واحد تخصصی)، دروس پروژه اصلی که معمولا دانشجویان کارشناسی در ترمهای آخر اخذ می کردند و من هم همزمان سه درس پروژه طراحی سازه های فولادی، طراحی سازه های بتنی، و طراحی شبکه آب و فاضلاب را گرفته بودم را نهایی و تحویل دهم. خلاصه از یک طرف قبولی ارشد و شروع دوره جدید در اولین رشته انتخابی مورد علاقه، و از طرف دیگر نگرانی از عدم اتمام دروس و حجم بالای تکالیف و پروژه های مختلف درسی، وضعیت بسیار پرتنش و اضطرابی را ایجاد کرده بود. تلاش کرده بودم با تلاش زیاد برای همه درس‌ها و پروژه‌ها به اندازه لازم وقت و انرژی صرف کنم. به یاد دارم برای درس ماشین آلات روسازی کمتر از یک هفته به پایان مهلت تحویل پروژه‌ها بود و با توجه به اولویت دروس دیگر من هنوز هیچ اقدامی را انجام نداده بودم. شرایط بسیار نامناسبی بود و اگر پروژه به موقع و با دقت و کیفیت مناسب تحویل نمی‌شد با شناختی که از استاد درس داشتم حتماً دچار مشکل می‌شدم. این آخرین پروژه‌ای بود که باید تحویل می‌شد و بحمدالله تا آن موقع سایر پروژه‌ها به خوبی به سرانجام رسیده بود. برای من که در طول چهار سال تحصیل دوره کارشناسی تلاش کرده بودم همه تکالیف و پروژه‌ها را شخصاً انجام دهم، انجام این مورد آخر در این زمان محدود تقریباً غیر ممکن می‌نمود. بعدازظهر روز چهارشنبه‌ای که در راهرو طبقه اساتید دانشکده قدم می‌زدم چشمم به درب باز اتاق آقای دکتر ابطحی افتاد. در طول این سال‌ها که قبلاً چند درس دوره لیسانس از جمله درس روسازی راه و طرح هندسی راه را با ایشان گذرانده بودم به خوبی با اخلاق حسنه و دوستانه استاد آشنا بودم. قبلا بارها استاد تلاش می‌کرد با پیش کشیدن مسائل غیر درسی فضای گفتگو و صمیمانه‌ای را بین دانشجویان ایجاد کنند و بیاموزاند که استاد دانشگاه نه فقط آموزگار دروس تخصصی خود، بلکه معلمی است که می‌تواند با پندهای مشفقانه و نکات آموزنده خود، گره گشای بسیاری از مشکلات علمی و حتی شخصی دانشجویان باشد. بنابراین، به خودم جرات دادم و خدمت استاد رسیدم و پس از یک احوالپرسی کلی که البته مثل همیشه با استقبال گرم استاد روبرو شد، طرح موضوع کردم و گفتم که باید هفته دیگر پروژه درس ماشین آلات را تحویل دهم ولی به دلیل ترم آخر بودن و اجبار به پایان دادن همه واحدها و پروژه‌ها تا پایان تابستان موفق به وقت گذاری بر روی پروژه این درس نشده‌ام. استاد که از صحبت‌های من حس اضطراب و ناراحتی را فهمیده بود، ابتدا با تبریک قبولی در مقطع ارشد و جملات انرژی بخش، تلاش به آرام بخشی من کرد. سپس پرسیدند: زمان تحویل پروژه چه موقع است؟ گفتم: دوشنبه آینده. تاملی کردند و با مکث کوتاهی گفتند بسیار خوب، نگران نباش فردا گرفتارم؛ ولی صبح جمعه بعد از جلسه‌ام در شهرداری اصفهان، ساعت ۱۰ صبح، بیا آنجا تا به شما بگویم چه باید بکنید. فردای آن روز جمعه سر ساعت ۱۰ روبروی پله‌های شهرداری اصفهان در میدان امام حسین (ع) منتظر استاد بودم که با چند دقیقه تاخیر ایشان آمدند و سپس به اتفاق به سمت پارک شهید رجایی رفتیم و روی اولین نیمکت نشستیم و استاد از کیف خود یک گزارش پروژه که قبلاً انجام شده و نیاز به روزرسانی و تکمیل داشت را به من داد و گفت: با اعتمادی که به تو دارم و سوابق گذشته شما در سایر دروس که با من داشته‌اید را می‌دانم، مطمئنم که کار نکردن روی پروژه این درس به دلیل کوتاهی نبوده است. این پروژه آماده را از ترم‌های قبلی برای شما آوردم. فقط چون شما باید بر موضوع کامل مسلط شوید، لازم است توضیحاتی را در مورد پروژه به شما بدهم و البته در زمان پس از تحویل پروژه لازم است موارد دیگری را به شرحی که به شما می‌گویم، به صورت تکمیلی انجام و به خود من تحویل دهید. https://eitaa.com/TDCcenter
این نشست تا اذان ظهر طول کشید و استاد سطر به سطر گزارش را توضیح دادند و من هم پا به پای استاد مطالب را مرور کردم. لحظه لحظه آن ملاقات را بخوبی به یاد دارم. اینکه یک استاد دانشگاه برای دانشجوی یک درس دیگر این چنین وقت بگذارد و مطالب را توضیح دهد تا دانشجو کاملاً آموزش لازم را ببیند و مسلط شود تا نمره بدون زحمت و پشتوانه نگیرد و مشکل دانشجو را مشکل خود بداند و برای آن وقت زیادی صرف کند و در جهت آن تلاش کند، موضوع بسیار آموزنده‌ای بود که انرژی بخش و چراغ راهنمای برای آینده کاریم بود. در آن روز نه فقط پروژه درس ماشین آلات راهسازی، بلکه درس موقعیت شناسی، انصاف، انسانیت، کمک به دیگران و تواضع و فروتنی را از این استاد بزرگ فرا گرفتم. https://eitaa.com/TDCcenter