eitaa logo
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس (TDC)
1.3هزار دنبال‌کننده
156 عکس
9 ویدیو
59 فایل
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس دانشگاه اصفهان مرجع برگزاری برنامه های تخصصی تدریس: برگزاری کارگاه های سطوح چهارگانه (48 دوره)، مشاوره تدریس، روایت نگاری تدریس و راهبری حرفه ای @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">tdcenterisfahan@gmail.com تلفن: 03137935495 https://tdc.ui.ac.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره به عنوان بی‌تكلّف‌ترین، عام‌ترین و صمیمانه‌ترین شیوه بیان گفتاری از کتاب کلاسی از جنس واقعه: درسهائی که از استاد غلامحسین شکوهی آموختم، نوشتۀ محمّدرضا نیستانی (1395) انتشارات یارمانا، چاپ نهم، اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter
📢📢 خاطره: بی‌تكلّف‌ترین، عام‌ترین و صمیمانه‌ترین شیوه بیان گفتاری مهم‏ترین مولفه آموزشِ استاد غلامحسین شکوهی، که بیش‏تر نیز توجه دانشجو را جلب می‏کرد، بهره ‏گیری از خاطره به عنوان یکی از بی‌تكلّف‌ترین، عام‌ترین و صمیمانه‌ترین شیوه بیان گفتاری بود. او مفهوم خاطره را به عنوان یك ابزار آموزشی مستقل و با هویت كه ویژگی‌های مخصوصی دارد، فهمیده بود. دیگ کلاس را با ارائه استادانه خاطرات خویش به تدریج جوش می ‏آوردو آهسته ‏آهسته میل و اندیشه دانشجویان را به درک مبانی و اصول تعلیم و تربیت جلب می‏کرد. با ارائه خلاقانه داستان‏های زندگی و خاطرات خود، دانشجو را وارد یک مکاشفه نمایشی می ‏نمود که در آن، دانشجو از لحاظ روحی و روانی در فضایی مفرح‌تر و هم‏زمان اندیشمندانه‌تری قرار می ‏گرفت. مفاهیم فلسفی و اندیشه ‏های تربیتی را در لابلای خاطرات خویش ارائه می ‏داد؛ به ‏گونه‏ای که دانشجو دیگر لازم نبود تا کوچه ‏های پُر پیچ و خم و مرموز را برای درک معانی تعلیم ‏و‏تربیت طی کند. برای تبیین و تفهیم بهتر مطالب درسی، معمولاً واقعه‌ای را طرح می‏کرد که برایش اتفاق افتاده یا خود در آن حادثه‌، مشارکت داشته است. زیر بنای خاطرات شکوهی، می‏توانست یک رخداد ساده یا تغییر در حالت تعادل و تحول در برهه ‏ای از زندگی ‏اش باشد. خاطره را به ‏گونه ‏ای ارائه می‏داد که دانشجو با آن ارتباط صمیمانه برقرار کند. خاطره‏اش را از جایی مشخص آغاز می‏کرد و به مانند خاطره ‏نویس‏های چیره ‏دست، هیچ یك از عناصر اصلی آن خاطره را از قلم نمی ‏انداخت و از به وجود آمدن سؤال‌های متعدد در ذهن شنونده جلوگیری می‏کرد. همچنین خاطره را بدون رسیدن به نقطة پایانی و انتهای عقلانی رها نمی ‏ساخت و البته خاطره را پس از پایان یافتن حادثه ‏ی اصلی نیز بی‌‏مورد کش‏ نمی‏داد. اندیشه ‏های خویش را با خاطره ‏های نغز و گفته ‏های شیرین درهم ‏می ‏آمیخت و در لابلای این خنده و شادی، نکته ‏های تربیتی خویش را استادانه عرضه می‏داشت، به ‏گونه‏ای که گاهی مو را بر بدن آدمی راست می‏کرد و گاهی نیز تاثیرگذارتر از یک فیلم کمیک، دانشجویان را از خنده، نقش بر زمین می‏کرد. دانشجو در چنین حالتی در برابر نمایشی حیرت ‏انگیز و به ‏خوبی کارگردانی شده قرار می‏گرفت که بر او غم، شادی و خنده با اندیشه هم‏خانه می‏شد. حس‌آمیزی، اندیشه‌ورزی و همزمان سرگرم شدن از ویژگی‏های هنر خاطره ‏پردازی شکوهی بود. آنچه را که دانشجو، در بطنِ یک خاطره با خوشی و لذت می ‏آموخت، هرگز فراموش نمی‏کرد. قدرت تاثیر گذار خاطرات شکوهی البته در هنری دیگر نیز نهفته بود و آن هم‏آهنگی بین محتوای داستان‏های او با واقعیت ‏های زندگی دانشجویان و شخصیت بی ‏همتای او بود. آبِ دانشِ او از سینه ‏یِ رخدادهای زندگی، می ‏جوشید و چشمه معرفتش از تجارب خردمندانه روزگار بود. محتوا و مطالبی که از سوی او مطرح می‏شد از چرخه زندگی خارج نبود و به وضعیت عینی و واقعی نظام تعلیم ‏و‏تربیت قویا توجه داشت. چراکه هیچ کس نمی‏تواند چیزی را به متربی بیاموزد، جز آنچه که در افق دید و خرد آن‏ها وجود داشته و دانشجو از آن غافل بوده‏ است. قدرت نماد و نمایه ‏سازی بالایی داشت و برآشوبنده و بی ‏قرار سازنده میل و اندیشه دانشجویان بود، بگونه ‏ای که رابطه تنگاتنگی بین دانشجو با مفهوم تربیتی و دانشجو با او خلق می‏شد. قدرت آن را داشت تا مفاهیم انسانی را در ساختِ معانی تازه ارائه دهد و به خوبی از امور کلی و غیرفردی، دانشی عام بسازد، به گونه ‏ای‏که گاهی غلیان این احساسات و تاملات تا حد یک تراژدی پیش می‏رفت و دانشجو آن درد ناگفتنی و آن اندیشه پاک را با پوست و جان خود احساس می‏کرد و گمان می‏برد که با امری مقدس درآویخته است. در بیان خاطرات هیچ‏گاه تلاش نمی‏کرد تا خود را اسیر واژه ‏های فریبنده کند و اندیشه ‏های خود را پشت الفاظ پرطمطراق بپوشاند. با وجود این، مهارت بالایی در به ‏کارگیری درست مفاهیم ادبی به زبان عام‏تر و بیان خاطره ‏های ماندگار داشت. در به ‏کار بردن کلمات در خاطره بسیار دقت داشت، شمرده و با درایت سخن می‏گفت. از آن سخن‏گویان و معلمان زیاده ‏گو نبود که حرمت سخن نگاه نمی‏دارند و فضل فروشی می‏کنند. دریای زیبای حقیقت را به درون خود نهان داشت و زلال آن‏را در پیاله کوچک کلام می‏کرد. https://eitaa.com/TDCcenter
📢📢 ادامۀ روایتِ خاطره: بی‌تكلّف‌ترین، عام‌ترین و صمیمانه‌ترین شیوه بیان گفتاری در گفتار و بیان خاطره ‏های زندگی خویش بسیار سخاوتمند بود و دانشجو را از دانستن هیچ قصه ‏ای از زندگی، دریغ نمی ‏داشت. با این حال نکته ‏سنج بود و خاطراتش را در موقعیتی ارزشمند عرضه می‏کرد. فرشید، فرزین و مهشید (فرزندان دكتر) همواره بخشی از خاطرات او را تشکیل می‏دادند. او با ذکر خاطرات آن‏ها، نزدیکی و احساس صمیمیت بیشتری با دانشجویان برقرار می‏کرد. حافظه بسیار قوی در طرح جزئیات هر خاطره داشت. نام اکثر معلمان دوران تحصیلش را از حفظ داشت، حتی گاهی اتفاق می ‏افتاد که نام و نام خانوادگی وزیر آموزش و پرورش دوران مدرسه ابتدایی‏ اش را نیز بر زبان ‏آورد. در بیان خاطرات اساتید خویش، همواره با احترام از آن‏ها یاد می‏کرد، البته گاهی هم اتفاق می ‏افتاد که اساتید خویش را در حد زیادی می ‏ستود. مثلا همواره درباره استاد جلال‏ الدین همایی می‏گفت: ادیب، شاعر، فقیه و... در بیان خاطره ‏های تلخ و شیرین خود، معمولا جز نیکی از کسی یاد نمی‏کرد، و اگر چنانچه مجبور می‏شد تا از ذلت و زشتی گفتار، کردار یا پندارِ کسی سخن بگوید، هیچگاه نام و یا نشانی از آن نمی‏داد و همواره دانشجویان را در شناسایی شخص مورد نظر، ناکام می‏گذاشت. در ادامه، یکی از خاطرات استاد را در اینجا می آوریم: وارد كلاس اول دبیرستان شده بودم، ساعت اولى كه درس زبان فرانسه داشتیم از خوشحالى روى پا بند نمى ‏شدم. خیلى احساس غرور مى ‏كردم، معلم فرانسه وارد كلاس شد. در مشهد درس خوانده بود و مى‏گفتند تمام لاروس را حفظ است. روز اول درس داد و جلسه بعد یكى از دانش ‏آموزان را صدا زد پاى تخته. دانش ‏آموزى بود قدبلند و سیه چرده كه سرش از تخته سیاه گذشته بود. معلم هم آن طرف ایستاده بود. جثه كوچكى داشت، گفت: الفبا را بگو. دانش ‏آموز شروع كرد به گفتن حروف، به حرف «او» كه رسید، دهانش را غنچه كرد، همه خندیدند. معلم شاید فكر كرد كه باید كارى بكند تا بتواند كلاس را بعد از این اداره كند. من از همه كوچك‏تر بودم و در ردیف جلو نشسته بودم. به من گفت: چرا خندیدى، گفتم: همه خندیدند، چند سیلی به زیر گوشم زد و گوش مرا گرفت و از كلاس بیرون كرد. این اولین بارى بود كه در مدرسه به من توهین مى ‏شد. برخورد معلم فرانسه باعث شد من كه همه درس‏هایم بسیار خوب بود، دیگر در تمام دوره دبیرستان فرانسه یاد نگیرم. چند سال بعد كه وارد دانشسراى عالى شدم، معلم فرانسه ما خانم نفیسى بود، من كه تا آن زمان معلم زن نداشتم، خجالت كشیدم. پیش خود گفتم: الان خانم نفیسى هم مى ‏فهمد كه من بى ‏سوادم و فرانسه بلد نیستم. چند جلسه گذشت، یك روز گفت: شما باید انشا هم بنویسید، تب كردم، من انشا بنویسم، آن هم به زبان فرانسه؟! رفتم خیابان بوذرجمهرى، هر چه كتاب فرانسه پیدا كردم خریدم. ۱۶ آذر آمد. دانشگاه شلوغ شد و كلاس‏ها تعطیل شد، من تمام دو هفته را انشا مى ‏نوشتم كه آبروى خودم را پیش معلم فرانسه نجات بدهم. بالاخره، انشا را دادیم به خانم، گذاشت توى كیفش، من هم یك هفته به كیف خانم فكر مى ‏كردم. هفته بعد خانم معلم آمد، كیفش را روى میز گذاشت و ورقه ‏ها را درآورد. گفت: شكوهى كیه؟ به خودم گفتم: اى واى خانم هم فهمید، اما خانم نفیسى گفت: شكوهى، خوب انشایى نوشتى. بار من سنگین شد، از آن به بعد من بهترین شاگرد كلاس فرانسه شدم، از خانم نفیسى هم در امتحان ۲ تا ۲۰ گرفتم. معلم تاثیر عجیبى روى شخصیت دانش آموز دارد. معلم می‏تواند دانش ‏آموز را بکشد یا زنده کند. https://eitaa.com/TDCcenter
📢 📢 برنامه های ویژه اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان در هفته سرآمدی آموزش. همکاران برای شرکت در برنامه های مرکز TDC، هفته آینده می توانند در سامانه مرکز آموزشهای آزاد و الکترونیکی دانشگاه ثبت نام کنند. https://eitaa.com/TDCcenter
برنامه های مرکز TDC در هفته سرآمدی آموزش https://eitaa.com/TDCcenter
📢 📢 برنامه های کشوری مرکز TDC برای اعضای هیات علمی، مدرسان، مربیان و دانشجویان دکترا دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی انشاالله با انجام هماهنگی های لازم به زودی اعلام خواهد شد. این برنامه ها به صورت مجازی خواهد بود و مخاطبان می توانند از سراسر کشور در آنها مشارکت نمایند. https://eitaa.com/TDCcenter
📢📢 ثبت نام در کارگاه های آموزشی هفتۀ سرآمدی آموزش (ویژه دانشگاه اصفهان) 📙 به اطلاع اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه اصفهان می رساند برای ثبت نام در کارگاه های آموزشی در هفته سرآمدي آموزش 1403 كه در ارديبهشت ماه جاري توسط مرکز TDC برگزار می شود، به سامانه آموزش هاي آزاد و الكترونيكي دانشگاه https://vu.ui.ac.ir مراجعه نمايند. 📙 خاطر نشان مي گردد گواهي ارائه شده در اين كارگاه ها، قابل معادل سازي با كارگاه هاي مصوب سطوح سه گانه و سطح بندي جديد كارگاه هاي آموزشي مركز خواهد بود. 📌📌 برنامۀ کشوری مرکز TDC برای هفته سرآمدی آموزش برای مربیان، مدرسان، دانشجویان و اعضای محترم هیأت علمی سایر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی متعاقباً اعلام خواهد https://eitaa.com/TDCcenter
📢📢 جلسۀ راهبران حرفه ای در دانشکدۀ مهندسی کامپیوتر 📙 یکی از برنامه های مرکز TDC، ارتقاء کیفیت آموزش و تدریس با بهره گیری از راهبران حرفه ای در هر یک از گروه های آموزشی دانشگاه است. 📙 در هر گروه آموزشی دانشگاه اصفهان، دو راهبر حرفه ای توسط شورای دانشکده ها انتخاب شده اند. 📙 راهبری حرفه ای در گروه ها عموماً توسط همکاران با تجربه، مقبول، شاخص و الهام بخش گروه انجام می گیرد. 📙 مشاهده مداوم عملکرد و گفتگوی حرفه ای با اعضای گروه به منظور ارائه بازخورد و کمک به توسعه فردی، ارتقای فرهنگ شاگردپروری و کیفیت آموزش و تدریس در گروه های آموزشی از جمله وظایف عمدۀ راهبران حرفه ای در هر یک از گروه ها است. 📙 ارتقای فرهنگ راهبری حرفه ای در گروه های آموزشی، توسعۀ صلاحیت های حرفه ای راهبران حرفه ای، ارتقای جایگاه آموزشی آنها و شناسائی مشکلات و مسائل و تدوین فرایندهای راهبری در گروه های آموزشی از سیاست های مرکز برای تحقق این امر مهم در دانشگاه است. مسئولیت این بخش با سرکارخانم دکتر راضیه یوسف بروجردی، دبیرکارگروه راهبران حرفه ای مرکز TDC دانشگاه است. بر این اساس، چهارشنبه این هفته، (پنج اردیبهشت ماه 1403(، جلسۀ راهبران حرفه ای دانشکدۀ مهندسی کامپیوتر با حضور سرکارخانم دکتر یوسف بروجردی برگزار شد. این جلسات، در گروه ها و دانشکده های مختلف دیگر نیز برگزار خواهد شد. 📣 سوّمین جلسۀ راهبران حرفه ای دانشگاه نیز در هفته های آتی با حضور همکاران برگزار خواهد شد. تاریخ دقیق آن متعاقباً اعلام خواهد شد. 👈 عضو شوید https://eitaa.com/TDCcenter
صندلی های آخر کلاس، نوشتۀ استاد ابراهیم افشاری (1402)، از مجموعۀ روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 صندلی های آخر کلاس، نوشتۀ استاد ابراهیم افشاری بیشتر اتفاقاتی که در کلاس درس می¬افتد مربوط به دانشجویانی است که روی صندلی¬های آخر کلاس می-نشینند. بگذارید یک فتوای کلی صادر کنم. تمام دانشجویانی که روی صندلی¬های آخر کلاس می¬نشینند از دم یک جوری¬شان می¬شود. پچ پچ که خوب است؛ خیلی راحت با هم صحبت می¬کنند. علاقه¬ای به خاموش کردن یا بی¬صدا کردن تلفن همراه ندارند و استفاده نکردن از آن را در کلاس جایز نمی¬دانند. هر موقع اراده کنند؛ از روی صندلی بلند می¬شوند و کلاس را ترک می¬کنند. عمدتاً هم بعد از چند دقیقه به کلاس برمی-گردند. حال گویی باید دو بار طول کلاس را طی کنند و نظم کلاس را به هم بریزند هم بریزند؛ خودشان که به هدفشان رسیده¬اند. مواقعی که خسته هستند، خوابیدن در کلاس را بدیهی می¬پندارند. روی صندلی¬های آنها دیگر جایی برای نوشتن نیست. بعضی نوشته¬ها جنبه سرگرمی و هنری دارند و بعضی جنبه کمک در امتحان. هدایت کل کلاس با این دانشجوها است. اگر می¬خواهی امتحانی برگزار کنی، زمان امتحان را هماهنگ کنی، تکالیف را سر موقع بگیری یا پروژه درسی به دانشجویان بدهی؛ باید این دانشجویان را مجاب به انجام این کار کنی. بقیه کلاس خود به خود قبول می¬کنند. با بقیه مشکلی نداری. امّا اعجاز صندلی آخری¬ها زیاد است. عادت دارم دقایق ابتدایی شروع درس را در جلو کلاس باشم. در ادامه درس دادن، همین¬طور که تن صدایم بالا و پایین می¬رود؛ در کلاس نیز راه می¬روم. احساس می¬کنم این روش در یادگیری دانشجویان، نخوابیدن در کلاس و حتی صحبت نکردن دانشجویان با همدیگر موثر است. در یکی از جلسات درس، در حین این که در کلاس درس راه می¬رفتم؛ دیدم آخر کلاس هستم. درس تمام بود و روی تنها صندلی خالی آخر کلاس، پیش دانشجوهای صندلی آخری نشستم. مدت زیادی از این که مو کاشته بودم نگذشته بود و موهایم رشد کرده بود. یک دفعه یکی از دانشجویان صندلی آخری که البته حواسشان همیشه به مسایل جانبی است گفت: موهایتان خوب رشد کرده و ادامه داد: چه طور باغبان¬های دانشگاه که سن خیلی¬هایشان از شما هم بیشتر است؛ موهایشان نریخته است؛ اما موهای شما اساتید عمدتاً ریخته یا سفید شده است. کارمندها هم همین¬طور! اصلاً قابل مقایسه با شما نیستند. عجیب نیست؟ شما مگر چه کار کرده¬اید؟ زندگی چه فشاری می توانست به شما بدهد؟ چه غصه¬هایی می¬توانست موهاتونو این جور کند؟ آخه ما منتظر بودیم شما موهاتونو شانه بزنید، فرق باز کنید و ... . نشستن روی صندلی¬های جلو کلاس و درس خواندن باعثش شده است؟ پس چرا مرتب دانشجوها را تشویق می¬کنید که درس بخوانند؟ خودتان را آیا دیده¬اید؟ امکان دارد شما را به زور به این کار وادار کرده باشند؛ اما بهتون نگفتند که هم سن و سال¬های شما دارند زندگی¬شان را می¬کنند. هم او منتظر پاسخ بود و هم صندلی جلویی¬ها برگشته بودند و منتظر جواب بودند. من که نمی¬دانستم در جوابش چی بگویم. سرم را برگرداندم و از پنجره به بیرون نگاه کردم. https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 محمد بهمن بیگی 📙 هر بار سخن از استادان الهام بخش به میان آمده، ناخودآگاه دچار شورمندی، ذوق زدگی و گاهی هم دلتنگی می شویم. هیچ لذّتی بالاتر از آن نیست که آدمی در پناه اندیشه ها، منش و شخصیت انسانی بزرگ آرام بگیرد. آرام کردن گردبادها و بازکردن رؤیاها، چشم اندازها، افق ها و سرزمین های ناشناختۀ تعلیم وتربیت، بی تردید بزرگ‌ترین میراث معلّمان الهام بخش است. انسان های راست آئینی که با دل روشن و حضور همدلانه و دیگرخواهشان، یاری مان کرده تا بتوانیم بلندی های تربیت را با امید و رنجی حقیقی تر بپیمایم. 📙 بی تردید محمّد بهمن بیگی یکی از معلّمان یگانه، الهام بخش و تأثیرگذار این مرز و بوم بوده است. مردی که در حدود سه دهه توانست حدود چهارصدهزار کودک عشایری را در کشور تربیت کند. 📙 چونان شاعران شیرین سخن فارس، همچون سعدی و حافظ، مرحوم بهمن بیگی، قلمی رسا و شیوا داشت. به همۀ عزیزان پیشنهاد می کنیم برای آشنائی با رویکردها و روش های آموزش او آثار تحسین برانگیزش را بخوانند. https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 گفتگو و انتقال تجربۀ استادان نمونه 📙 تجلیل از سه استاد نمونه کشوری دانشگاه اصفهان و بهره گیری از تجربۀ این همکاران در حوزۀ آموزش و تدریس 🕰 زمان سه شنبه 18 اردیبهشت ماه، ساعت 12/30، مکان سالن نهاد 📌📌 با همکاری بسیج استادان و مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter/330
با توجه به حجم بالای اطلاعات موجود در رسانه ‏های کنونی، بی ‏تردید مربیان لازم است تا حجم بزرگی از اطلاعات را پالایش کنند. آنها بايد بتوانند حجم وسیعی از منابع را در درون نظام‏های شبکه‌ای ‌‌پیچیده، پردازش کنند و اطلاعات محکم و درست را از اطلاعات غلط و ناسالم تشخیص دهند. به ‏‏عبارت ‏‏دیگر در دنیای معاصر، مربیان باید توان آن را داشته ‏‏باشند تا به ‏طور انتقادی به ارزیابی مقدار متنابهی از اطلاعاتی بپردازند كه در اینترنت و رسانه‌های متنوع دیگر به دست می‌آید. مهارت‏هاي تفکر سطح بالا نظیر تجزیه ‏‏و‏‏تحلیل، ترکیب، بازشناسی ‏مسأله، استنباط و ارزیابی به آنها کمک می‏کند تا در مواجهه با اطلاعات فزایندۀ بشری به گونه ای انتقادی عمل کنند. https://eitaa.com/TDCcenter/330
مسیر نقره ای چشمه سار، نوشتۀ حسن زالی بوئینی (1402)، مجموعه روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 چرا روایت می کنم؟ نوشتۀ حسن زالی بوئینی «روایت نگاری تدریس»، واکاوی داستان زندگی ام به عنوان یک دانش آموز و یک معلم است. من به چند دلیل دوست دارم زندگی آموزشی خود را روایت کنم. دلیل اول، اینکه می خواهم خودم را به عنوان یک دانش آموز و معلم بهتر درک کنم. اکثریت قریب به اتفاق زندگی من در داخل دیوارهای برخی از مؤسسه های آموزشی این کشور سپری شده و هویت من به شدت به نقش دانش آموز و مربی گره خورده است. افکار و اعمال من هم در داخل کلاس و هم در خارج با این هویت ها مقید و آزاد می شوند و من معتقدم که واکاوی این تجربه ها، مرا به رشد شخصی هدایت می کند. دلیل دیگری که زندگی آموزش خود را روایت می کنم، این است که معلم بهتری شوم. تدریس حرفه¬ای دارای تغییر مداوم است. چالش ها و فرصت ها دارای ماهیت پویا بوده و دائما در حال تغییر هستند و من به عنوان معلم باید بتوانم آنها را مدیریت نمایم و از آنها در جهت نیل به اهداف غایی تدریس خود بهره ببرم. سومین دلیل، کاوش در زمینه های اجتماعی، سیاسی، آموزشی، و عناصر فرهنگی است که تجارب زیسته من را تشکیل می دهند. داستان زندگی هر یک از ما استادان دانشگاه، محصول یک چشم انداز اجتماعی، نهادی، تاریخی و سیاسی بزرگتر است. در به اشتراک گذاشتن این روایت، امیدوارم نحوه حرکت من در این چارچوب بزرگتر روی عملکردم تاثیر مثبتی را بگذارد. در روایت نگاری تدریس، من آرزو دارم چیزی خلق کنم که هم آشکار و هم زیبا باشد. پس از چندین سال به عنوان دانش آموز و معلم، ذهنم مملو از خاطراتی است که برخی از آنها در محدوده طنز و بعضی شاید دلخراش بود¬ه¬اند. من دقیقاً مطمئن نیستم که چه چیزی را تجربه کرده ام. این خاطره ها را می‌توان به هر طریقی رمزگشایی کرد، اما من مشتاقم آن‌ها را به گونه‌ای به تصویر بکشم که ارزش بیانی، احساسی و زیبایی شناختی تجربه زیسته آن را داشته باشد. در روایت داستانی خودمردم نگاری، من به بازخوانی تجربه های زیستۀ خود به عنوان دانشجو، معلم و محقق در زمینه فرهنگی تمرکز می کنم. به عنوان یک نویسنده عدالت خواه، من علاقه مند به این هستم که چگونه مردم تحت تأثیر فرهنگ قرار می گیرند و محدود یا آزاد می شوند. با این مطالعه خاص، من بررسی خود را بر روی زندگی خود متمرکز می کنم تا هویت خود را به عنوان یک دانش آموز، دانشجو و محقق دریابم، روابط قدرت در آموزش و پرورش و جامعه را درک کنم و دربارۀ چگونگی آموزش بیاندیشم. بنابراین، روایت ها، محصول تحقیق مردم‌نگاری درخصوص قدرت، هویت و آموزش در نظام آموزش ایران است. https://eitaa.com/TDCcenter/330
📢📢 برنامه های مرکز توسعۀ صلاحیت های تدریس در روز سه شنبه 25/02/1403 🔹 کارگاه آموزشی سلامت تن و تدریس 📙 با حضور دکتر مجید غیاث 🔰 تاریخ برگزاری: سه شنبه 25 اردیبهشت ماه 1403 🔰 مکان برگزاری: تالار فاضلی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 🔰 ساعت: 8 الی 12 🔹 کارگاه آموزشی روانشناسی تدریس 📙 با حضور دکتر امیر قمرانی 🔰 تاریخ برگزاری: سه شنبه 25 اردیبهشت ماه 1403 🔰 مکان برگزاری: آزمایشگاه تدریس، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 🔰 ساعت: 8 الی 10 🔹 کارگاه آموزشی روایت نگاری تدریس 📙 با حضور دکتر محمدرضا نیستانی 🔰 تاریخ برگزاری: سه شنبه 25 اردیبهشت ماه 1403 🔰 مکان برگزاری: آزمایشگاه تدریس، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 🔰 ساعت: 10 الی 12 📣 توجه: مشارکت کنندگان در این کارگاه ها قبلاً می بایست در سامانه مرکز آموزش های عالی آزاد و الکترونیکی ثبت نام کرده باشند. 👈 عضو شوید https://eitaa.com/TDCcenter