eitaa logo
اطلاع رسانی تشکیلات فاطمیون
364 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
139 فایل
☘️بسم الله الرحمن الرحیم☘️ هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین علیه السلام است یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است. امام خامنه ای عزیز کانال محتوایی تشکيلات فرهنگی، مطالعاتی و جهادی فاطمیون فرزندان بسیج، مسجد و هیأت #ارتباط_با_ما: @Eshq_Agahi_Masouliyat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید هِمَّت : 🌿 سعی و کوششتان بر این باشد که هرگز از خود غافل نشوید. بر و روحیه ی والای خود باشید، خود را بر،احساسِ زودگذر، چیره سازید. 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 ═✧❁🌸 هِیْأَتِ فٰاطِمِیُّونْ🌸❁✧═
🌷 شهید همت: 🌿 می گفت: وقتی در جبهه ها هستیم و دستمان را به طرف خدا می بریم، انگار که وجود باریتعالی را در آن منطقه تجسم می کنیم، اما وقتی وارد شهر می شویم، نمازمان هم شهری می شود. 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 ═✧❁🌸هیأت فاطمیّون🌸❁✧═
🌷 خاطرات همت: 🌿 گونی های‌ نان ‌خشک راچیده بودیم کنار انبار. حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که "دیگه چی؟ نان خشک معنی ندارد." ازهمان موقع دستور داد تا این گونیها خالی نشده کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها. تامدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی میکردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا میکردیم و میخوردیم. 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh
ولادت زینب خانم محمدی پور، تنها یادگار شهید حجت الاسلام علیرضا محمدی پور را خدمت این شهید والا مقام و خانواده محترم ایشان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. ان شاءالله در سایه ی خداوند حق تعالی و امام زمان (عج) به فرخندگی این روز مبارک همواره سلامتی و شادابی برای خانواده ی گرامی ایشان در پیش باشد. شهید محمدی پور، بابا شدنت مبارک 🌹 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
⭕️ این وصیت‌نامه را بیست‌بار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجان‌گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام. 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی 🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
می‌گفت زمان جنگ در خوزستان پشه‌ها حسابی کلافه‌مان کرده بودند. پشه‌هایی که حتی از روی روزنه‌های پوتین هم نیش می‌زدند... برای در امان ماندن از نیش پشه‌ها به سر و صورتمان گازوییل می‌مالیدیم، این کار اگرچه برای وضو گرفتن دردسر ساز بود ولی به سختی‌اش می‌ارزید. روزها به همین منوال طی شد و این شد که کم کم موهام ریخت... ❣برای شادی روح پاک شهدا پنج صلوات هدیه میکنیم🕊 و امروزمون رو مزین میکنیم به نام و یادِ این شهید عزیز🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
... ✋💔 💠داشت وضو می گرفت .. بهش گفتم : عبدالحسین الان برای چی وضو می گیری ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﻴﺨﻮاﻫﻢ ﺑﺸﻮﻡ ﺧﻴﺎﻟﻢ ﺷﻮﺧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .. ﭘﻨﺞ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ🥺 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
... ✋💔 نماز جماعت خیلی براش مهم بود هروقت که خونه بود برای نماز به مسجد می رفت ...👌 چه نماز ظهر چه نماز مغرب گاهی اوقات که بیرون بودیم و اذان میشد؛ به اولین مسجدی که می رسیدیم ماشین رو نگه می‌داشت و باهم برای نماز جماعت می رفتیم... 🕊 راوی: همسر شهید ❣ 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
. گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟» قدری فکر کرد و گفت:« هیچی» گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمی‌خواد یک کاره‌ای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه» گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم.» 🌷شهید نور الله اختری🌷 🌸أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍوَآٰلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸