eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
237 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
.. 🔰هـمان روز عقد یه رازے بهم گفت... گفت:شهـید حاج شیرعلی سلطانے را می شناسے؟ گفـتم: نه! گفت: حاج شـیرعلے, مـداح مشهور شـیراز که تو مسجد المهدی برای خودش قبر حفر کرده بود, اون هم به اندازه تن بی سرش... با آه ادامه داد, تن بےسرش را همـان جا دفن کردند. گفتم خوب... گفت: یه روز به من گفت فلانےتو ازدواج می کنے, دو تادختر گیـرت میاد بعـد هم میشے! و من تمام این سال ها با این راز سر می کردم دختر اول امد بعد هم دومی. عزت سر از پا نمی شناخت و من ...😔 عزت الله نعمت الهی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید عزت الله نعمت اللهی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
: *بسم الله الرحمن الرحیم * وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا اسراء - ٨٠ و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوی خود، حجتی یاری کننده برایم قرار ده!» نکته ها: صدق، بهترین وصف و حالت یك كار و یك شخص در آغاز و انجام آن است. چه بسا كارهایى كه آغاز غیر صادقانه دارد و با قصد ریا، سمعه، فریب، برترى جویى و مانند آن شروع مى شود، یا آغازى صادقانه دارد، ولى پایانى آمیخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوءعاقب پیدا مى كند و بركات آن محو مى شود. رمز شكست بسیارى از حركت ها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهى از آن است. امام صادق علیه السلام مى فرماید: هرگاه براى ورود به كارى، ترس و وحشت داشتى این آیه را بخوان و اقدام كن. انسان به جایى مى رسد كه از «صدّیّقین» مى شود، هرچه مى گوید عمل مى كند و هرچه را عمل مى كند، مى گوید.قلب و زبان و عملش یكى مى شود. از مصادیق «سلطان نصیر»، مى توان داشتن جانشینى لایق، یارى باوفا و وزیرى دلسوز و كاردان را برشمرد. پیام ها: - خواسته هاى خود را در برابر خداوند به زبان بیاوریم. «وقل ربّ» - دعایى كه همراه با نماز و بعد از آن باشد، اثر بیشترى دارد. «اقم الصلوة... فتهجّد... و قل ربّ...» - دعا كردن را هم باید از خدا آموخت كه چگونه بخوانیم وچه بخواهیم. «و قل ربّ أدخلنى...» - یكى از اصول مدیریّت، آینده نگرى و دوراندیشى است. «أخرجنى مُخرج صدق» - مهم تر از آغاز نیك، پایان و فرجام خوب است. نباید به آغاز شیرین دلخوش بود، بلكه باید از خطر بدعاقبتى به خدا پناه برد. «أخرجنى مُخرج صدق» - رهبرى یك نهضت جهانى كه شروع و پایانش صادقانه و بى انحراف باشد، بدون دعا و استمداد از خدا و دریافت امداد الهى ممكن نیست. «ربّ أخرجنى» - همه ى امور به دست خداست و باید از او مدد خواست «أدخلنى، أخرجنى، اِجعل» - كسب قدرت براى اهداف مقدّس ارزش دارد. «واجعل لى من لدنك سلطاناً» - مؤمن، نصرت و امداد را تنها از خدا مى طلبد. «من لدنك سلطاناً نصیرا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃 ▫️سلام امام دل‌آرامم! سلام حجتِ آخرینِ خدا! ✨ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام و صبح شما عزیزان بخیر قلب های آرام 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری 🤲 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🕊 امام زمان🌼 برگرد عزیز زهرا ...💞
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 زمستان سال 1364 بود. بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: « صمد! این‌بار دیگر باید باشی. به قول خودت این آخری ا‌ست‌ها » قول داد. اما تا آن روز که ماه آخر بارداری‌ام بود نیامده بود. شام بچه‌ها را که دادم، طفلی‌ها خوابیدند. اما نمی‌دانم چرا خوابم نمی‌برد. رفتم خانه‌ی همسایه‌مان، خانم دارابی، خیلی با هم عیاق بودیم، چون شوهر او هم در جبهه بود، راحت‌تر با هم رفت‌وآمد می‌کردیم. 💥 اغلب شب‌ها یا او خانه‌ی ما بود یا من به خانه‌ی آن‌ها می‌رفتم. اتفاقاً آن شب مهمان داشت و خواهرشوهرش پیشش بود. یک‌دفعه خانم دارابی گفت: « فکر کنم امشب بچه‌ات به دنیا می‌آید. حالت خوب است؟! » گفتم: « خوبم. خبری نیست. » گفت: « می‌خواهی با هم برویم بیمارستان؟! » به خنده گفتم: « نه... این دفعه تا صمد نیاید، بچه دنیا نمی‌آید. » 💥 ساعت دوازده بود که برگشتم خانه‌ی خودمان. با خودم گفتم: « نکند خانم دارابی راست بگوید و بچه امشب دنیا بیاید. » به همین خاطر همان نصف‌شبی خانه را تمیز کردم. لباس و وسایل بچه را آماده گذاشتم. بعد رفتم بخوابم. اما مگر خوابم می‌برد. کمی توی جا غلت زدم که صدای در بلند شد. 💥 خوشحال شدم. گفتم حتماً صمد است. اما صمد کلید داشت. رفتم و در را باز کردم. خانم دارابی بود. گفت: « صدای آژیر آمبولانس شنیدم، فکر کردم دردت گرفته، دنبالت آمده‌اند. » گفتم: « نه، فعلاً که خبری نیست. » خانم دارابی گفت: « دلم شور می‌زند. امشب پیشت می‌مانم. » 💥 هنوز نیم‌ساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم می‌آید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد. طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچه‌ها گذاشت. ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین‌ که معاینه‌ام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 فردا صبح همسایه‌ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می‌کرد، یکی به بچه‌ها می‌رسید، یکی غذا می‌پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج‌آقایم. عصر بود که حاج‌آقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: « دختر عزیز و گرامی بابا! چرا این‌طور به غریبی افتادی. عزیز‌کرده‌ی بابا! تو که بی‌کس و کار نبودی. » 💥 بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: « چرا نگفتی بچه‌ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید. » همان شب حاج‌آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس‌اللّه که با خانمش همدان زندگی می‌کردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد. 💥 یک هفته‌ای گذشته بود. شینا حالش خوش نبود. نمی‌توانست کمکم کند. می‌نشست بالای سرم و هی خودش را نفرین می‌کرد که چرا کاری از دستش برنمی‌آید. حاج‌آقایم این وضع را که دید، شینا را فرستاد قایش. خواهرها هم دو سه روز اول ماندند و رفتند سر خانه و زندگی‌شان. فقط خانم آقا‌شمس‌اللّه پیشم بود، که یکی از همسایه‌ها آمد و گفت: « حاج‌آقایتان پشت تلفن است. با شما کار دارد. » 💥 معصومه، زن آقا‌شمس‌اللّه، کمکم کرد و لباس گرمی تنم پوشاند و چادرم را روی سرم انداخت. دستم را گرفت و رفتیم خانه‌ی همسایه. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🔵 اگرخودت را یار امام عصر عج میدانی،ثقلت را درترازوی ملاکات اهل معنا نظاره کن!نکندحضرت بیایند و بفرمایند: تو جز پشه ای سرگردان درمیان بادها نبودی! @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 اگر ما خودمان را اصلاح کنیم به تدریج همه ی بشر اصلاح می شوند. آیت الله العظمی بهجت ره در انتشار کلیپ کوشا باشید @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🕊فرازی از وصیت نامه شهید حیدری 🔵 به خدا قسم سال ها سوختم، شبها ناله كردم كه بروم به اميد رسيدن به حسين (علیه السلام) شبها نخفتم چون مى دانستم كه مرگ كه در راه او سعادت است، خوشبختى است . 🔵 از مرگ نهراسيد كه قرآن مى فرمايد : (كل نفس ذائقه الموت ) همه انسان ها طعم مرگ را خواهند چشيد . بيايد در اين دنياى فانى به فكر آخرت خود باشيد كه ( الدنيا مزرعه الاخره ) دنيا مزرعه آخرت است . 👈🏻 سعى كنيد خودتان را بسازيد تا جامعه ساخته شود . اسلام را يارى كنيد كه ارزش آن بينهايت است. امروز بهترين عمل‌ يارى اسلام در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل است . @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
💠محور زندگی دنیایی 🔸️قِیلَ لِلصَّادِقِ علیه السلام: عَلَى مَاذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ؟ فَقَالَ علیه السلام: عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ؛ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ. 🔹️به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرض شد: زندگی دنیایی ات را بر چه چیز بنا کرده‏اى؟ فرمود بر چهار چیز. ۱- فهمیدم که عمل مرا دیگرى انجام نمی دهد، پس به کوشش پرداختم. ۲- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد، پس خجالت کشیدم. ۳- فهمیدم روزى مرا دیگرى نخواهد خورد، پس آرامش یافتم. ۴- دانستم بالأخره به سوى مرگ می روم، به همین جهت آماده آن شدم. 📚بحارالانوار، ج ۷۵ ، ص ۲۲۸ @Tobeh_Channel