🔴رهبر انقلاب: به نگاه اسلام به زن افتخار میکنیم
🔹نگاه اسلام و جمهوری اسلامی به زن، نگاه تکریم و احترام است درحالیکه نگاه رایج غرب، نگاه کالایی و ابزاری است.
🔹در اسلام، زن و مرد از لحاظ ارزشهای الهی و انسانی تفاوتی ندارند. البته در کنار وظایف مشترک، هریک از زن و مرد وظایف ویژهای هم دارند و به همین علت است که خداوند متعال ترکیب ساختمان جسمی آنها را متناسب با این وظایف ویژه آفریده است.
🔹ما به نگاه اسلام افتخار میکنیم و در مقابل نگاه غرب به زن و سبک زندگی، سراپا اعتراض هستیم.
🌹🌹🌹
💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم: دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 85
پشت سر آنها یک عکس بزرگ از صدام، که لباس عربی به تن داشت، نصب شده بود. سرم را بالا آوردم. خواستم نشان بدهم از لو رفتن ترسی ندارم. دوباره همان حرفها را تکرار کرد. در حالی که چایش را شیرین میکرد گفت: «خوب، برادر علی اصغر گرجی زاده، تو رئیس ستاد ششم بودی و حرف نزدی؟ از حال و احوال خودت بگو. چطوری؟ مشکل یا موضوعی که تو را اذیت کند نداری؟ با تو بدرفتاری که نکرده اند؟» سرهنگ دیگر هم با لحن آرام گفت: «راستی، چطوری این چهار ماه به ما دروغ میگفتی؟ خوب توی این مدت سر ما کلاه گذاشتی و حسابی ما را گول زدی. چرا؟ فکر می کردی این قدر احمقیم که تو تا آخر همین طور مخفی در اسارت باشی و بعد بروی ایران؟» اجازه نمی داد حرفی بزنم. ادامه داد: «با این مخفی کاری که کردی کمترین مجازات تو این است که اعدام شوی. حالا برای بار آخر چند سؤال می کنم. اگر دروغ سر هم کنی، بلایی سرت می آورم که مرغان آسمان به حالت گریه کنند.»
فکر کردم دیگر آخر خط است و راهی برای انکار یا مخفی کاری وجود ندارد. او گفت: «گرجی، سعی کن راست بگویی. ما همه چیز را می دانیم. ولی میخواهیم از زبان خودت بشنویم. خب، جواب بده؛ اسم؟ فامیل؟ درجه؟ رسته؟ محل اسارت؟»
- من، علی اصغر گرجی زاده، رئیس ستاد ششم هستم. در جزیره مجنون اسیر شدم. درجه هم ندارم.
او تا این حرف را شنید به بغل دستی اش اشاره کرد برایم چای بریزد. او هم لیوان را پر از چای کرد و جلویم گذاشت. نگاهی به لیوان چای کرد و نگاهی هم به من و ادامه داد: «چرا تا الان اعتراف نکردی؟ چرا هویت جعلی برای خودت درست کردی؟» گفتم: «در بصره مرا به اتهام اینکه مشکوک به پاسدار بودن هستم می خواستند بکشند. اگر میگفتم رئیس ستاد هستم که دمار از روزگارم در می آوردند. آنها نمی دانستند رئیس ستاد یعنی چه.»
- عجب! پس تو بگو رئیس ستاد یعنی چه؟ ما که نمی فهمیم رئیس ستاد چه معنایی دارد. بگو. زود باش!.
- رئیس ستاد کسی است که وظیفه اش تهیه آب و نان و غذای نیروهای جبهه است. او غیر از این هیچ کاری ندارد. مسئولیت مهمی نداشتم. همه رؤسای ستاد این وظیفه را دارند. دو سرهنگ اول از پشت میز بلند شد و از جیب پیراهن سبزش، که مدالی روی آن نصب شده بود، سیگار برگی در آورد و آن را با فندک روشن کرد. بعد نزدیک من آمد. سیگار را بین لبهایش گذاشت. با دو دستش موهای سرم را کشید، طوری که احساس کردم پوست سرم کنده شد. فریاد زد: «تو الان هم داری دروغ میگویی، فکر میکنی یک نظامی نمیداند رئیس ستاد چه پست مهمی است و چقدر قدرت دارد؟ ببین گرجی، مگر تو نمیدانی جنگ تمام شده و قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران پذیرفته شده است؟ الان بین دو کشور آتش بس حاکم است. سعی کن دروغ نگویی؛ وگرنه خودم جانت را می گیرم.» دود سیگارش را توی صورتم می داد و من از بوی آن داشت حالم به هم می خورد. بعد به سرهنگ دوم رو کرد و گفت:
مثل اینکه قصد ندارد همکاری کند. احتمالا فکر می کند ما هم مثل سربازان از تشکیلات نظامی خبر نداریم.» سرهنگ دوم گفت: «نه، میداند دیگر دروغ ارزشی ندارد و ما از همه چیز خبر داریم.» سرهنگ تا سیگارش تمام نشد از کنارم تکان نخورد. بین دوراهی گیر کرده بودم که دروغ بگویم یا حقیقت را توضیح بدهم. با خودم گفتم: «هر چه را احساس می کنی اطلاعات سوخته و دروغ است بگو.» گفتم: «باشد. باشد. هر سؤالی بکنید جواب می دهم.» سرهنگ گفت: «این شد یک حرفی. معلوم است داری عاقل می شوی.» دوباره رفت پشت میز نشست و روی کاغذ جلویش چیزهایی نوشت. سر بلند کرد و گفت: خوب، گرجی، از علی هاشمی چه خبر؟ بگو علی هاشمی کجاست. او را که میشناسی. فرمانده سپاه ششم که تو رئیس ستادش بودی؟ گرجی، اگر یک کلمه دروغ بگویی، بیچاره ات میکنم. آنقدر روی پای راستم، که ترکش خورده بود، ایستاده بودم که تیر می کشید. قدری سنگینی ام را روی پای چپم انداختم و گفتم: باور کنید علی هاشمی قبل از من از جزیره فرار کرد. یعنی تا ده دقیقه با هم در حال فرار بودیم. بعد موشکی به طرف ما شلیک شد و از آن لحظه به بعد از او خبری ندارم. اگر فرار کرده، نمی دانم. اگر هم شهید شده، باز هم نمی دانم.»
- یعنی او تو را، که رئیس ستادش بودی، رها کرد و خودش به تنهایی پا به فرار گذاشت؟
- بله، باور کنید!
معلوم بود از جواب من عصبانی شده اند و می خواهند جواب زیر آبی رفتن مرا بدهند. سرهنگ دوم به چند سرباز، که در گوشه اتاق خبردار ایستاده بودند، گفت: «ببریدش بالا!» نفهمیدم یعنی چه. شاید پنج دقیقه هم با هم حرف نزدیم؛ ولی انگار آنها از جوابهایم قانع نشده بودند.
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🏮نیایش شبانگاهی🏮
خدای" مهربانم 🤲
به ذکر نام زیبایت و نیایش لحظه هایت
وجودمان را ملکوتی گردان 🤲
تا آنچه تو می خواهی باشیم 🤲
و از آنچه هستیم رها شویم 🤲
که تو بی نیاز و ما غرق نیازیم 🤲
ای مهربان ترین مهربانان 🤲
آرامش شب نصیب کسانی باد... ✨🌙✨
که دعا دارندادعا ندارند✨
نیایش دارند نمایش ندارند✨
حیا دارند ریا ندارند✨
رسم دارنداسم ندارند...✨
شبتون درپناه حضرت حق 🪐✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨ویژگیهای شهید علیزاده ،اخلاص در تمامی اعمال و انفاق در راه خدا و همّت والا و شجاعت و شهامت کمنظیر و ایثار و از خود گذشتگی در راه هدف و حریت و آزادمنشی و آزادیخواهی و شهادتطلبی و عدم ترس از مرگ و پاسداری از قداست و ارزش شهادت و ترویج فرهنگ شهادتطلبی در خانواده و دوستان و داشتن روحیه بسیجی بود.
✨و بزرگترین آرزویش شهادت در راه خدا بود تا جایی که عشق به شهادت تمام اعمال و رفتارش را تحت الشعاع قرارداده بود و پیوسته زیارت قبور شهدا و تجدید پیمان با ایشان را داشت
✨همچنین دعای دایمی قنوتش «اللّهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک» و دعای عهد و… نشان از روح بلند شهید و دغدغههای او در این عرصه بود.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_امیر_رضا_علیزاده
#بهشت_نشین
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید امیررضا علیزاده 🌹🍃
🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
سلام_امام_زمانم♥
آغاز می شود روزی دیگر
دل من اما بی تاب تر از همیشه
حسرت دیدار روی ماهتان را می کشد
قرار دل های بی قرار
آرامش زمین و زمان!
دریاب مرا مولای مهربان
✨دل هزاران درد دارد یک دوا آن هم تویی
💫صدهزاران غصه دارد یک شفا آن هم تویی
✨سفره دل را نکردم باز، من بهر کسی
💫یک نفر با درد من هست آشنا آن هم تویی
🌹صلی الله علیک یا بقیةالله الاعظم
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹♥️🌹
🌺🌺🌺
🌼#حدیث_روز
🌺حضرت زهرا(س):
🔹هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد، خداوند عزوجل بهترين چيزى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد.
📚 (تنبيه الخواطر : ج۲ ، ص۱۰۸)
🌺🌺🌺