eitaa logo
تـ ع ـجیل | TaaJiL
38 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
383 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«همّتِ یک ملّت» تقدیم به شهید زندگی ام : 🌹حاج محّمد ابراهیم همّت🌹 🔹کاری از : نیلوفر صحرائی 🔸دراین کلیپ از تصویر و صدای خود شهید همّت استفاده شده است http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
7⃣1⃣ 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ✍کسانیکه همیشه، مسبب اصلی اختلافات،میان دیگران هستند؛ 🔻از جنس جهنم بوده🔻 و از یاران قدرتمند شیطانند😳 آیا ما هم،از دوستان شیطانیم؟ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_310226054725763500.mp3
5.71M
پیشنهاد میڪنم حتما گوش ڪنید👌👌 مبحثاش عالیههه http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
بهش گفتن چشات خیلے قشنگه😍😍 گفت اگر خدا بخره قشنگه👌😢 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌸🌱🌺🌿🌼 🌼🌿🌺🌱 🌱🌸 🌺 🍃 🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺 7⃣ حاجی اما پاوه نبود، رفته بود مكه. ما جا نداشتيم و اتاقی را كه ايشان كارهای اداريش را انجام ميداد، موقتی به ما دادند تا خودشان برگشتند. تا آن وقت من در مدرسه ای در پاوه مشغول شدم. بعد از يكی از عمليات ها بود كه ما در مدرسه مان برنامه ای گذاشتيم تا يكی از برادرها بيايد درباره ی نحوه ی عمليات، موقعيت ها و شرايط آن برای بچه ها صحبت كند. مدير مدرسه حاج همت را پيش نهاد كرد. من چون با او مسئله داشتم، مصر بودم به جای او فرماندار پاوه بيايد.يك ساعت به شروع برنامه تلفن زدند كه آقای فرماندار حالشان بد است، نميتوانند بيايند. مدير مدرسه هم حاجی را كه تازه از حج آمده بود و فرمانده سپاه منطقه بود، خبر كرد. من برای اين كه با ايشان برخورد پيدا نكنم، رفتم كتاب خانه ی مدرسه كه يك زيرزمين بود. پيرمرد سرايدار در را باز كرد و مثل دو دفعه ی قبل، از پله های زيرزمين كه خواست پايين بيايد، كف دستش را گذاشت روی كلاهش انگار ميترسيد از سرش بيفتد. بعد هم به اندازه ی دو دفعه ی قبل به خودش فشار آورد تا جمله اش را به فارسی و طوری كه من بفهمم ادا كند «آقای مدير گفتند بياييد، الان كه برادر همت ميخوان بيان، شما توی دفتر باشيد.» نميفهميدم چه اصراری هست که من هم بروم دفتر. به چشم های پيرمرد كه معلوم نبود چرا مدام از آن ها آب می آمد، نگاه كردم و غيظم رافروخوردم. چادرم را زدم زير بغلم و بی آن كه چيزی بگويم پله ها را دو تا يكی رفتم بالا. تقه ای به در دفتر زدم كه خودم هم نشنيدم و آن را باز كردم كه بگويم «من كار دارم، نميتونم بيام»، اما قبل از آن كه حرفی بزنم چشمم افتاد به همت. ناخودآگاه چادرم را جلوتر كشيدم. ديگر به سختی او را ميديدم. اول فكر كردم اشتباه گرفته ام. چه قدر فرق كرده بود! سرش را تراشيده بود. لاغر و آفتاب سوخته. نگاهش زير بود مثل هميشه. جلو پایم بلند شد و به قامت ايستاد. گفت «خوش اومديد. خوب كرديد دوباره تشريف آورديد پاوه.» فردا شب همون روز بود كه خانم يكی از دوستانشان را فرستادند برای خواستگاری مجدد. ظاهرا برای حاجی سنگين بود كه اين كار را بكند . چون آن خانم در اصل آمده بود با من اتمام حجت كند. گفت «فقط يك چيز رو به شما بگم، ايشون حتما شهيد ميشن، سر شهادتشون خيلی ها قسم خورده اند.» 🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱 ادامه دارد.....🍃🌸🌱🌺🌿🌼 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
۱۵ اسفند ۱۳۶۲ عملیات خیبر سالروز شهادت سردار بزرگ و دلاور سپاه اسلام قائم مقام شجاع و دریادل لشکر ۲۷ محمد رسول الله ص شهید اکبر زجاجی🌹 ولادت فروردین ۱۳۳۸ ، کاشان دیپلم هنرستان دانشجوی مقطع کارشناسی رشتۀ تکنولوژی🕹 در انستیتو تکنولوژی اصفهان شرکت فعال در راهپیمایی های ضد رژیم شاه و مجروحیت از ناحیۀ گوش و صورت در یکی از این تظاهرات عزیمت به خرمشهر ، سپس به سوسنگرد و بعد به کردستان با آغاز جنگ تحمیلی فرماندهی یکی از محورها در مریوان مسئولیت قائم مقامی لشکر۲۷ محمد رسول الله ص در اردیبهشت ۱۳۶۲ 💔شهادت پانزدهم اسفند ۱۳۶۲ ، طی عملیات خیبر ، در جزیرۀ جنوبی مجنون منبع اطلاعات کتاب شراره های خورشید ، صفحه ۱۱۳ 📚 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌼🌿🌺 🌱🌸 🌺 🍃 🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺 8⃣ من مانده بودم چه كار كنم. خسته شده بودم. احساس ميكردم فشار زيادی به من وارد ميشود. خواب هايی ميديدم كه بيش تر نگرانم ميكرد. نيت چهل روز روزه و دعای توسل كردم. با خودم گفتم بعد از اين چهل شب، اولين كسی كه آمد خواستگاری جواب ميدهم. شب سی و نهم يا چهلم بود كه حاجی مجدد خواستگاری كردند و من جواب مثبت دادم. دلم گرم بود. استخاره ام آيه ای از سوره ی كهف آمد و تفسيرش چيزی بود كه با حال و هوای من جور می آمد. «بسيار خوب است. شما برای كاری كه ميخواهيد انجام دهيد مصيبت زياد ميكشيد، اما نهايت به فوزی عظيم دست پيدا ميكنيد .به حاجی گفتم: «خانواده ی من تيپ خاص خودشون رو دارند. چندان مذهبی نيستند و از سپاهی ها هم خوششون نمی آد. احتمالا پدر و مادرم مخالفت ميكنند، صحبت با اين ها با خود شما و ديگه اين كه من ميخوام بدون مهريه ازدواج كنم. شما وقتی ميريد پدرم رو راضی كنيد، مهر تعيين نكنيد.» ايشان گفتند «من وقت اين كارها رو ندارم.» گفتم «خب، شما كه وقت اين كارها رو نداريد ازدواج نكنيد. شما رو به خير و ما رو به سلامت!» و بلند شدم. حاجی گفت «درسته كه من وقت ندارم، ولی به خدا توكل دارم.» بعد مكث كرد، گفت «فقط به شما بگم خطبه ی عقد ما جاری شده. من حج كه بودم هر بار خانه ی خدا رو طواف كردم، شما رو هم كنار خودم ميديدم. اون موقع فكر ميكردم اين نفس منه كه اين جا هم نميذاره به عبادتم برسم، ولی بعد كه برگشتم منطقه و ديدم شما اين جا هستيد، ايمان پيدا كردم كه اون، قسمت من بوده كه در طواف كنارم می اومده.» بعد ديگر چيزی نگفتند. مكثشان آن قدر طولانی شد كه من فكر كردم صحبتی نيست و بايد بروم، اما ايشان با لحن خاصی گفتند: 🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱 ادامه دارد..... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
بهش گفتن چشات خیلے قشنگه😍😍 گفت اگر خدا بخره قشنگه👌😢 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید_حاج_قاسم_سلیمانی : ‌‌ سوار بر موتور (نه سوار بر بنز ضدگلوله) به صورت ناشناس به رسید من عاشق چشمهایش بودم موقع شهادت خدا چشماشو  با قابش برداشت و برد برا خودش، خدا همیشه خوباشو برا خودش خواست. ‌   🌸🍃 با عشق سر میڪنم حیایے را  ڪہ تار و پودش دست دوز مادر است میبندم بہ سر ، سربند عشقے ڪہ آیہ اش ڪلنا فداڪ یا زینب است🥀🥀 🌷 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣ 1⃣6⃣✨ ✍ از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سؤال شد: ⁉️ آيا پس از مرگ هم احسانى براى والدين هست؟🤔 💢 فرمود: آرى، از راهِ👇 ☜نماز خواندن براى آنان ☜استغفار برايشان ☜وفا به تعهّداتشان ☜پرداخت بدهى‌هايشان ☜و احترام دوستانشان 📚 تفسیر مجمع البیان ✨✨✨✨✨ 📣 یکی از سفارشهای اسلام، زنده نگه داشتن نام و یاد پدر و مادر است. 💢 در بخشی از دعای امام سجاد(ع)آمده است: «ای خدای من! یاد پدر و مادرم را،👇 ☜ در ☜ و در شبانگاهان ☜ و در ، از خاطرم مبر. ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣ 2⃣6⃣✨ 💌 یک معادله ساده... 😰 آیا می‌دانستید خداوند در قرآن هدف از خلقت انسان را میداند⁉️ 📖 مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (ذاریات/۵۶) 👈 من جنّ و انس را نیافریدم، جز برای اینکه مرا عبادت کنند، و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند. 😰 و آیا می‌دانستید پیامبر می‌فرمایند که برترین عبادت‌ها است⁉️ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): 🌿أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ.🌿 یا در روایت دیگری می‌فرماید: 🌿أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ.🌿 از جمع کردن این آیه و روایت با هم، چه نتیجه‌ای میگیریم؟ 1. هدف از خلقت انسان 👈 عبادت 2. بالاترین عبادت 👈 انتظار فرج جواب با شما... ☝️ یادمان باشد یکی از وظایف ما این است که پیوسته منتظر باشیم، و هر لحظه خود را برای ظهور آن حضرت آماده کنیم. ☝️ انتظار فرج یعنی انتظار خوبیها... .... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
|📓•🔗| 💛|• 💚|• تا است...⚖🔗 باید ڪرد...🕊♥️ ❥︎𖦹↯𝒋𝒐𝒗𝒊𝒏 °•♥️……………………………… http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
آسمانی شدنت مبارک رفیق🕊 طلوع گرم چشمانت مرا صادق ترین نوید روز است اگر نه کار خورشید جهان عادت شده ما را... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
بـــہ مناسبت سالگرد شـــہادت شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
base.apk
8.62M
نرم افزاری مناسب برای نصب روی گوشی های اندروید جهت قرائت متن صلوات ضراب اصفهانی و گوش دادن به صوت صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانے😊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f