بعد از نشست خبری بدانید رئیس جمهور 4 ساله…
البته اگر رقیبها در مسئولیت و اجتماع باشند نه در سایه!
@TabaR_HagH
هدایت شده از مجموعه جهانِ جدید
حسن روح الأمین کارنامه خودش رو نشان داد و مطلب بسیار جالبی برای آن هم پیوست کرد.
بخوانید👇👇👇👇
هدایت شده از مجموعه جهانِ جدید
🔵 غافل!
نوشته حسن روحالامین
زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسهای که مدیر به اصطلاح خوشفکری داشت که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمرهی امتحانات، انضباط و کارنامهی شبانهای هر شب که توسط والدین پر میشد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب میشد) به دانشآموز درجه و رتبه میدادند.
به این صورت که دانشآموز عالی و درسخون و پسر خوب میشد (ساعی) دانشآموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیشتر میشد (کوشا) و زبالههای مدرسه هم میشدند (غافل) پس چی شد?
بهترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل .
پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل میکردی و اگر جوری قرار میگرفت که دیده نمیشد تخلف محسوب میشد! مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرسشدهی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینهش که سطح و شأن اجتماعی اش رو نشون میداد باید نگه میداشت.
من توی درجهبندی توی دستهی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانشآموزیم رو میذاشتم و میچرخوندمش به سمت کارت دانشآموزی تا کمتر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه میشدم که چرا کارتت پیدا نیست!!!...
چند هفته گذشت دیدم نمیشه باید خودم رو از این ذلت نجات بدم با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایستهی درجهی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده رتبهبندی این جوری شده بود؛
به ترتیب از عالی به نازل: (ممتاز) (ساعی) (کوشا)
باز اینجوری عملاً همون غافل محسوب میشدم.
این خاطرات رو مدتها بود میخواستم بگم. یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ A4 و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم. من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری، رفتم اونجا و گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه میرفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمیکردم. از دم در مدرسه که وارد میشدم در سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانشآموزها، همه و همه بهم با زبون بیزبون میگفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی، اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی میکنی حتی معلم هنر!!! (حتی معلم هنر😏)
حالا شماها هر چی به من بگید استاد هنرمند فلان و چنان من، همون حرفای بچیگیم رو باور دارم همون خاک بر سرت رو!
آدمها در کودکی همان آدمهای بزرگسالیان با تجربهی کمتر.
وقتی در اول دوران حیات من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم میشناسم.
تصویر پست هم کارنامه سال آخر هنرستان من هست، سال ۱۳۸۲
و حالا در سن نزدیک به چهل سالگی وقتی یه نفر تحقیرم میکنه و نادیدهام میگیره برام یادآور دوران نوجوانی و باورهای پایهای هست که توی اون دوران به مغز استخونم رسوخ کرد و به خودم میگم در گوشی راست میگه ...
#من_زنده_ام
@nojavanepishran20
🔴 زرنگها!
نعمتالله فاضلی حدود ۲ سال قبل مطلبی نوشته بود تحت عنوان #زرنگها.
خوبه اینجا گفته بشه☺️ خودی و رقیب نداره برای همه مفیده!
(کمی دستکاری در متن شده🙈)
زرنگها نیروی اصلی و گرداننده گفتمان عملگراییِ کور هستند. عملگراییِ کور فضای سازمانها و دانشگاهها را برای شکلگیری و رشد «زرنگها» باز میکند. زرنگها، منطقِ گفتمانیِ عملگراییِ کور را میشناسند و خود را با این منطق سازگار میکنند.
فرامرز رفیع پور در کتاب «دریغ است ایران که ویران شود» (۱۳۹۳) برای هشیارسازی حکومت، شرح مفصلی از ظهور و گسترش «زرنگی» و «زرنگها» در ایران پساانقلاب میدهد. رفیعپور به درستی استدلال میکند «زرنگها» لزوما افراد باهوش و خلاقی نیستند، آنها همین «میانمایهها» و متوسطالحالهایی هستند که از قضا فاقد نبوغ، درخششهای فردی و قابلیتهای ممتاز ویژهاند.
«زرنگها» توانسته اند زرنگی را به صورت یک #ارزش_اجتماعی درآورند. آنها فرصتطلبیها و سودجوییها و رانتخواریهایشان را، و این که توانستهاند سیستم را فریب دهند و بر خَـرِ مراد سوار شوند، به حساب زرنگیشان میگذارند. زرنگها میدانند سیستم از آنها «کارآیی موثر» نمیخواهد بلکه آنها باید مدام #وفاداریشان به ایدئولوژی رسمی را نشان دهند.
شیوه خاص مدیریت بدن، طرز سخن گفتن و ارائه کارنامه و تولید آمار و اطلاعات، مهارتهای زرنگهاست. زرنگها گاه خوشخلقاند، حتی زیاده از حد! زرنگها، گاه میانهرو و معتدل میشوند و گاه تندرو؛ همه چیز به #منطق_موقعیت و منافع شخصیشان بستگی دارد. (دقت کنید منافع شخصی شان!)
عملگراییِ کور از افراد #فعالیت_بیشتر میخواهد نه #کیفیت_بهتر.
زرنگها، میدانند به تعبیر خودشان «چگونه کارها را اول راه بیندازند و بعد جا بیندازند». زرنگها، میدانند به جای «رقابت» چگونه با دستهای «رفاقت» کنند و موقعیتها و فرصتها را از آن خود نمایند.
زرنگها، خلاقیت ندارند اما میکوشند نقابی از هوش و استعداد برای خود بسازند. افراد خلاق و اصیل در سیستمهای عملگراییِ کور حضور دارند اما اغلب حاشیه و دور از متن روابط قدرتاند؛ و گاه با #برچسبهای_ایدئولوژیکی که زرنگها برایشان ساختهاند کاملاً منزوی شدهاند.
جمعیت زرنگها به مرور افزایش یافته و منافع و موقعیت آنها ایجاب میکند تا گفتمان عملگراییِ کور تقویت شده و تداوم یابد.
زرنگها، مانع تأثیرگذاری در راه اصلاح سیستم و ظهور گفتمان تازه هستند!
زرنگها نیازمند ظاهرگرایی و نمادگرایی و مناسکگراییاند، زیرا اینها رویههای حافظ منافع زرنگهای میانمایه و متوسطالحال است.
شما به اینا چی میگید?!
#زرنگ
@nojavanepishran20
فعّالیّت سیاسی فقط این نیست که آدم بنشیند یک نقطهضعفی در دولت یا در دستگاههای دیگر پیدا کند، بنا کند این را در فضای مجازی با مسخره و با توهین و مانند اینها بزرگ کند.
/مقام معظم رهبری ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
@TabaR_HagH
گشت پلیس راهنمایی رانندگی
گشت ویژه پلیس
گشت امنیت اطلاعات
گشت پلیس کلانتری
گشت پلیس آگاهی
گشت شهود قضایی
گشت شهرداری سه مرحله ای
گشت راهداری
گشت جنگلبانی
#گشت_ارشاد
نظر من موافق و باید پرقدرت اجرا شوند زیرا مطابق با شرع و قانون ماست.
@TabaR_HagH
روزی هم شاید برای همین موبایل های در دستان ما اتفاق بیافتد!!!
دور اندیشی ایران اسلامی در بومی سازی وسایل حساس ولو با کیفیت کم نشان از بلوغ انقلابی ماست.
🇮🇷 @TabaR_HagH
احمدی نژاد رو مشایی از انقلاب دور کرد
پزشکیان رو الیاس حضرتی!
این خط این نشان…
حالا بعد از این خبر انفجارها
حاضر به اینترنت ضعیف هستیم ولی ملی باشد تا کم کم قوی هم می شود.
هر کسی جلوی این طرح را بگیرد به قول یکی از نماینده های فعلی مجلس نفوذی است.
نقل یک نماینده که سابقه مجلس رفتن سه دوره را قبلا هم دارد شوخی نیست.
@TabaR_HagH
کسی که دوست همه باشد
دوست هیچ کس نیست
خوش باشه منافق نباشه ولی یک فرصت طلب منفعتی هست.
@TabaR_HagH
این همه ایراد وارد شد چرا دامادش رو همراهش میبره 😅
حالا واسش حکم زدن که قانونی بشه!
داماد پزشکیان دستیار اجراییِ رئیس دفتر رئیسجمهور شد!
@TabaR_HagH