تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و چهارم ۱۴۰۳/۲/٢٢ قسمت دوم - تغییر ناگهان لحن قرآن پس از آیه ی آمادگی جنگی: اگر «آنان» به سازش گرایش یافتند تو نیز به سازش روی آور! وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا - توکل در صلح و سازش با کافران ! با توکل بر خدا به صلح گرای که او شنوایی داناست وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ - عدم توجه به فرمان صریح قرآن به سازش با کفار و کوبیدن بر طبل جهاد و مبارزه با کفار توسط بسیاری از فقها - نقد جهادگرایی عصر جدید در میان مسلمانان - جهاد در قرآن در مقابل کافرانی است که با «دین» و مسلمانی مخالفند نه هر مخالفت اقتصادی ،سیاسی و... - اختلافات سرزمینی بین مسلمانان و غیر مسلمانان ارتباطی به آیات جهاد در قرآن ندارد - امکان سازش و عدم وجود جهاد با غیر مسلمانانی که بخشی از سرزمین مسلمانان را اشغال کرده اند - مجاز بودن مسلمانان در کوتاه آمدن در مواضع سیاسی در برابر غیر مسلمانان @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و پنجم ۱۴۰۳/۲/٢٩ قسمت اول - تفاوت جنگ در دین با جنگ بر سر سرزمین - لزوم پایبندی به پیمان با کافران حتی در صورت جنگ آنان با مسلمانان خارج از عضویت جامعه اسلامی - دعوت قرآن به تلاش اولیه برای ایجاد صلح بین طرفین درگیر جنگ - جنگ با طرف ستمکار و دفاع از ستم دیده - تشخیص ستمکار و ستم دیده نه وظیفه فقیه است نه حق فقیه - لزوم رجوع به کارشناسان و افراد خبره در تشخیص ستمکار و ستم دیده در جنگ ها @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و پنجم ۱۴۰۳/۲/٢٩ قسمت دوم - منازعات سرزمینی بسیار پیچیده است و ریشه های عمیق تاریخی دارد - مسلمانان حق دارند در منازعات بر سر سرزمین سازش کنند و از حق خود بگذرند - موارد قتال و جنگ در قرآن عمدتا ناظر به جنگ بر سر دین و عقیده است نه سرزمین یا اموال - جنگ های امیرالمومنین ع همه دفاع از جان مردم بود نه تهاجم - پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی حتی در موارد لزوم جنگ - مسأله توازن قوا در جنگ در آیه ۶۶ سوره انفال فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ پس اگر از شما صد نفر شكيبا باشند بر دويست نفر غلبه مى كنند، و اگر از شما هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به اذن خدا پيروز مى شوند، و خدا با شكيبايان است - عدم وجوب جنگ و جواز سازش و تسلیم در صورت کمتر بودن توان نظامی از نصف توان دشمن - مشروط بودن دفاع از مظلوم به توان دفاع و موثر بودن آن - مدارا و سازش با کافران و رعایت «تقیه» در آیه ۲۸ سوره آل عمران لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ مؤمنان نبايد كفّار را به جاى مؤمنان دوست و ياور و سرپرست بگيرند، و هر كس چنين كند در هيچ رابطه اى با خدا نيست، مگر آنكه بخواهيد از آنان به نوعی «تقيه» نماييد. @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و ششم ۱۴۰۳/٣/۵ قسمت اول - مسأله ی توازن قوا در جهاد - حکم اولیه ی جهاد توازن یک به ده سوره انفال آیه ۶۵ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا اگر از [ميان ] شما بيست تن، شكيبا باشند بر دويست تن چيره مى شوند، و اگر از شما يكصد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مى گردند - نسخ حکم اولیه و توازن یک به دو سوره انفال آیه ۶۶ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ اكنون خدا بر شما تخفيف داده و معلوم داشت كه در شما ضعفى هست. پس اگر از [ميان ] شما يكصد تن شكيبا باشند بر دويست تن پيروز گردند، و اگر از شما هزار تن باشند، به توفيق الهى بر دو هزار تن غلبه كنند، و خدا با شكيبايان است - ارکان و پایه های اصلی عملی در اسلام : نماز ، زکات ، حج ، روزه ، ولایت - جهاد از ارکان اصلی اسلام نیست! - جهاد و جنگ بر خلاف نماز و زکات و... یک حکم خاص ، مشروط به شرایط مختلف و متعدد است @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و ششم ۱۴۰۳/٣/۵ قسمت دوم - اصرار و درخواست مسلمانان دوران پیامبر برای جهاد و تاخیر در نزول حکم جهاد - احتمال مشروط بودن جهاد به درخواست خود مسلمانان - وجوب جهاد مشروط به قدرت و وسع است - عدم «وجوب» دفاع از مال و سرزمین - «جواز» دفاع از اموال و سرزمین @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و هفتم ۱۴۰۳/٣/١٢ قسمت اول - بررسی مساله «آزادی» در قرآن کریم - اهمیت و ارزش آزادی در چند قرن اخیر - عدم توجه به موضوع آزادی توسط علما و فقها در قرون گذشته - نگاه منفی به مقوله آزادی توسط دینداران - آزادی همان عدم اجبار است. - آیا قرآن با اجبار در دین موافق است؟ - استدلال مخالفان آزادی : آزادی دادن به مردم موجب انحراف و تباهی آنان میشود و خیرخواهان باید با زور هم که شده مردم را از انحراف و نابودی حفظ کنند. - مقایسه سلب آزادی در امور دینی با سلب آزادی در امور بهداشتی (واکسیناسیون ، درمان و...) و آموزش و سواد آموزی اجباری @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و هفتم ۱۴۰۳/٣/١٢ قسمت دوم - بررسی ماهیت رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و نسبت آن با آزادی - دسته اول آیات قرآن کریم : رسالت پیامبر تلاوت آیات ، تزکیه و تعلیم است يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ سوره بقره آیه ۱۲۹ سوره آل عمران آیه ۱۶۴ سوره جمعه آیه ۲ - دسته دوم آیات قرآن کریم : پیامبر بیم دهنده و هشدار دهنده است إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا سوره بقره آیه ۱۱۹ سوره مائده آیه ۱۹ سوره اعراف آیه ۱۸۸ و آیات متعدد دیگر - دسته سوم آیات قرآن کریم : ماموریت پیامبر تنها «ابلاغ» و رساندن پیام است فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ سوره آل عمران آیه ۲۰ سوره مائده آیه ۹۲ و ۹۹ سوره رعد آیه ۴۰ و آیات متعدد دیگر @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و هشتم ۱۴۰۳/۳/۱۹ قسمت اول ادامه بررسی ماهیت رسالت پیامبر ص و نسبت آن با آزادی - نفی «وکیل» بودن پیامبر از جانب خداوند برای مسلمان نمودن مردم وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ سوره انعام آیه ۶۶ و قوم تو قرآن را دروغ شمردند، در حالى كه آن بر حق است. بگو: من بر هدایت شما گماشته شده نيستم. - مَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ سوره انعام آیه ۱۰۷ - قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ (۱۰۸) بگو: اى مردم، حق از جانب پروردگارتان براى شما آمده است. پس هر كه هدايت يابد به سود خويش هدايت مى يابد، و هر كه گمراه گردد به زيان خود گمراه مى شود، و من بر شما گماشته شده نيستم. - پیامبر «نگهبان» مردم نیست مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا سوره نساء آیه ۸۰ هر كس از پيامبر فرمان بَرد، در حقيقت، خدا را فرمان برده؛ و هر كس رويگردان شود، ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ سوره انعام آیه ۱۰۴ به راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است. پس هر كه چشم بگشاید و بنگرد به سود خود او، و هر كس نابینایی پیشه کند به زيان خود اوست، و من بر شما نگهبان نيستم. @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و هشتم ۱۴۰۳/۳/۱۹ - بررسی حکم مجازات ارتداد و نسبت آن با آزادی - نقد دیدگاه رایج پیرامون مجازات ارتداد - عدم پرداختن فقهاء به موضوع آزادی و نفی اجبار - در قرآن مسأله اعدام و مجازات ارتداد مطرح نشده است - اعدام به صرف تغییر عقیده و تغییر دین با رویکرد کلی قرآن سازگار نیست - ظاهرا ارتداد در صدر اسلام توام با شورش و اقدام شدید بر ضد نظم عمومی جامعه بوده است نه صرف تغییر عقیده @Tadabor_roozamad

تدبر روزآمد در قرآن کریم جلسه بیست و نهم ۱۴۰۳/۳/۲۶ قسمت اول - بررسی نسبت آزادی و دین داری - دقت و تأمل در جمله «لا اکراه فی الدین » - نظریه اول : این حکم منسوخ شده است با آیات قتال و جهاد ابتدایی - نقد نظریه نسخ - قتال برای اجبار و اکراه به دین نیست بلکه برای دفاع با کفار جنگ طلب است - پیامبر اسلام کافران و غیر مسلمانان را اجبار نمی‌کردند بلکه حاضر به صلح و سازش بودند و آزاد گذاشتن آنان در کفرشان - به طور کلی تعبیر «لا اکراه فی الدین » نسخ پذیر و تغییر پذیر نیست چرا که بیان کننده حقیقت دین و هویت کلی دین است نه یک حکم جزئی و خاص @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه بیست و نهم ۱۴۰۳/۳/۲۶ قسمت دوم - ادامه بررسی جمله «لا اکراه فی الدین » - تفسیر دوم : در اصل دین و در قبول دین اجبار نیست اما پس از قبول دین اجبار هست - نقد این تفسیر -معنای واژگانی و دقیق : هیچ اجباری در دین نیست نه اینکه در قبول یا اصل دین اخبار نیست - کلمه «الدین» مطلق و کلی است نه محدود به یک مسأله یا یک بعد دین - اشکال: پس واجبات و محرمات در دین چگونه توجیه میشود - پاسخ : لزوم و و‌جوب و بایستگی به معنی اجبار نیست بلکه نتیجه انتخاب خود اوست - کسی که هدفش دانایی است لازم است به باید ها و نبایدهای مسیر دانایی تن بدهد اما اگر تن نداد دانا نمیشود و کسی هم او را وادار نمیکند @Tadabor_roozamad

تدبّر روزآمد در قرآن کریم جلسه سی ام قسمت اول ۱۴۰۳/۴/۲ - رابطه با اکراه فی الدین با حدود و مجازات ها در اسلام - مسأله بیعت و پذیرش شریعت به عنوان قانون اجتماع - بدون بیعت عمومی، حدود و شریعت با اجبار اجرا نمیشود - رابطه امر به معروف و نهی از منکر با لا اکراه فی الدین - معروف و منکر به معنای واجب و حرام شرعی نیست - معروف یعنی آنچه پسندیده و خوب است و منکر یعنی ناپسند و بد - امر به معروف و نهی از منکر در آیات مکی و قبل از تسریع واجبات و محرمات هم مطرح شده است @Tadabor_roozamad

تدبّر روزآمد در قرآن کریم جلسه سی ام قسمت دوم ۱۴۰۳/۴/۲ - امر به معروف و نهی از منکر به معنی وادار کردن نیست - امر به معروف یعنی فرمان دادن به خوبی و نهی از منکر یعنی فرمان دادن به ترک بدی - در امر و نهی اجبار و وادار سازی وجود ندارد - تلقی نادرست از فقه سنتی - ظرفیت های فقه سنتی برای دنیای امروز @Tadabor_roozamad

تدبّر روزآمد در قرآن کریم جلسه سی ام قسمت سوم ۱۴۰۳/۴/۲ - آزادی های اقتصادی در فقه سنتی - نقد نهاد دولت در سلب آزادی تجارت - در فقه سنتی قیمت گذاری و محدود سازی واردات و صادرات وجود ندارد - آزادی آباد کردن و تملک زمینهای موات برای عموم مردم @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه سی و یکم قسمت اول ۱۴۰۳/۴/۹ - آزادی و ولایت - نقد نظریه ولایت سیاسی و سلب آزادی مردم - دلیل محکمی بر ولایت «سیاسی» پیامبر و امامان هم در دست نداریم - ولایت پیامبر به معنی سلب آزادی و تشخیص مردم نبود - پیامبر با خواست و بیعت مردم حکومت تشکیل داد - امامت با حکومت دو مقوله جداگانه اند - امامت ارتباطی به خواست مردم ندارد اما حکومت بدون خواست مردم جایز نیست - ولایت فقیه در حقیقت مانند سرپرستی کودکان توسط پدران است @Tadabor_roozamad

تدبر روز آمد در قرآن کریم جلسه سی و یکم قسمت دوم ۱۴۰۳/۴/۹ - اگر ولایت به معنی جواز الزام باشد با آیات متعددی که ماموریت پیامبر را تنها «تبلیغ» ، «انذار» و «تبشیر» معرفی میکنند، تعارض دارد - تفاوت بین لزوم اطاعت از پیامبر و الزام کردن مردم توسط پیامبر - پیامبر بر خلاف خواست اکثریت مسلمانان و مردم عمل نمی‌کرد - پیامبر حتی پس از بیعت مردم آنان را وادار به اطاعت نمی‌کردند - نظریه های خلافت، ولایت،امارت همه ریشه های یکسان آزادی ستیزانه دارند - هسته سخت اندیشه استبداد دینی ، احساس تکلیف است برای اجرای احکام دینی و تشکیل حکومت دینی حتی بدون خواست مردم @Tadabor_roozamad

آزادی در سیره اهل بیت علیهم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمان حکومتشان اینقدر آزادی به شهروندان داده بودند که میفرمودند : وَلَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِها، وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتي. مردمان جهان از ستم فرمانروایان خود در هراسند و من از ستم شهروندان بر خود بیمناکم نهج البلاغه خطبه ۹۷ @Tadabor_roozamad

◀️ فرق اسلام قراردادی با اسلام جهادی ✍ مرحوم حجت الاسلام والمسلمین دکتر فیرحی 📝فرق اسلام جهادی با اسلام قراردادی این است که قرارداد در دل‌ها جاری می‌شود اما در اسلام جهادی، کسانی که مغلوب می‌شوند، دچار نفاق می‌شوند. دلشان با اسلام نیست. به ضرب شمشیر مسلمان شده‌اند و هر روز این شمشیر نباشد، اعتراض‌ها شروع خواهد شد. این منطق تاریخ است: دین را نمی‌شود با زور به کسی تحمیل کرد و هر کسی هم تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است. 📌در آیات قرآن و روایات، پیامبر رحمت را به‌عنوان خلق عظیم و به‌عنوان پیامبر صلح معرفی کرده‌اند. پیامبر دو معجزه بزرگ دارد؛ یکی قرآن و دیگری که برای ما کمتر شناخته شده است، نظام گفتگو، قرارداد و صلح است. او از ذره‌ذره فرصت‌ها برای برقراری صلح استفاده می‌کرد. 📌در قرآن و روایات ما، بیش از بحث از جنگ و دفاع، بحث از صلح است. 📌کسی که تفنگ در دست دارد، ذهن دموکراتیک و حوصله‌ای برای گفتگو ندارد. این در علم سیاست تجربه شده است که هر کجا نظامیان در قدرت یا در نفوذ بوده‌اند، ما شاهد شکل‌گیری اقتدارگرایی و تخاصم بوده‌ایم. 📌شیعیان گشودگی به جهان را از دست دادند و نتوانستند جهانی فکر کنند و چون نتوانستند جهانی فکر کنند، چند تکه شدند. هر فرقه‌ای دیگری را تکفیر و علیه آن شمشیر کشید. 📌چنین شد که ما پیامبر اسلام را که پیامبر رحمت بود، پیامبر جنگ معرفی کردیم و آن‌قدر تکرار کردیم که خودمان هم باورمان ‌شد که اسلام دین جنگ است و پیامبر، رسول شمشیر. نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم. 📌پیامبر؛ آزادی مذهبی غیرمسلمانان را به رسمیت می شناخت و بالای ۱۳۰ پیمان و قرارداد دارد که سه تای آن بسیار مشهور است، یکی از آن‌ها قرارداد تأسیس دولت مدینه است. 📌قراردادی ۴۸ ماده‌ای که اساس دولت مدینه را به‌صورت دموکراتیک شکل می‌دهد.  اولین نکته این بود که این قراردادی است بین مهاجرین مسلمان قریش و مردم یثرب و کسانی که هم‌پیمان مردم یثرب‌اند. 📌در بند دوم آمده، چه مسلمان و غیرمسلمان که قرارداد بسته‌اند امت واحد هستند.  پیامبر نه‌تنها اصرار نمی‌کرد که آن‌ها مسلمان شوند، بلکه آزادی مذهبی آن‌ها را به رسمیت می‌شناخت.  📌در بند ۲۵ این قرارداد می‌گوید: یهود امتی هستند به همراه مؤمنان؛ یعنی آن‌ها شهروندان مدینه هستند و تفاوت مذهب آن‌ها هیچ ربطی به حقوق شهروندی آن‌ها ندارد. آزادند که عرف و دین خودشان را داشته باشند. پیامبر می‌گوید هیچ‌کس حق ندارد به دین دیگری تعرض کند. هیچ‌کس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند و باید از طریق داوری حل کند.  📌اگر مسیحیان چنین قراردادی از عیسی مسیح داشتند، ذوق می‌کردند. ولی ما هرگز به این قرارداد عمل نکردیم. 📌دومین قرارداد مهم پیامبر قرارداد حدیبیه است. ما هیچ گاه به این قرارداد به عنوان معیار زندگی خودمان و روابطمان با جهانیان توجه نکردیم. دستگاه‌های فقه و سیاست خارجی ما هم از آن استفاده نکرده است.  📌پیامبر همواره از هر شرایطی برای ایجاد گفتگو و برقراری شرایط صلح استفاده می کرد، اکنون وظیفه ما است که دوباره پیامبر را از نو بخوانیم. پیامبری که به‌عنوان اسوه حسنه است. مسلمان‌ها به‌رغم سیره و سنت پیامبر، مسیر متفاوتی را طی کردند.  📌هرکس دین را تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است. هیچ قومی نیست که نیروی مسلح احتیاج نداشته باشد، اما داشتن نیروی مسلح با جهادی کردن اسلام تفاوت دارد. داشتن نیروی دفاعی با اینکه جهان را انسان خصم خودش بداند متفاوت است.  📌پیامبر در ۱۳۲ قراردادی که بسته به هیچ‌کس اصرار نکرده مسلمان شوند. می‌توانست اصرار کند، اما مخیر کرد و گفت اگر مسلمانی، مکلفی و وظایفی داری و اگر مسلمان نیستی باید بر اساس قرارداد عمل کنی. @Tadabor_roozamad

🔸بزرگترین ضربه به دین توسط پیشوایان دینی! هر وقت و هر زمان که پيشوايان مذهبي مردم - که مردم در هر حال آنها را نماينده واقعي مذهب تصوّر مي‌‌‌‌‌کنند - پوست پلنگ مي‌‌‌‌‌پوشند و دندان ببر نشان مي‌‌‌‌‌دهند و متوسّل به تکفير و تفسيق مي‌‌‌‌‌شوند، مخصوصاً هنگامي که اغراض خصوصي به اين صورت در مي‌‌‌‌‌آيد، بزرگترين ضربت بر پيکر دين و مذهب به سود مادّيگري وارد مي‌‌‌‌‌شود. 📚علل گرایش به مادیگری ص۷۲ مصلح شهید استاد مطهری ره @Tadabor_roozamad

آزادی در سیره اهل بیت علیهم السلام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمان حکومتشان اینقدر آزادی به شهروندان داده بودند که میفرمودند : لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيراً، فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَأْمُوراً، وَ كُنْتُ أَمْسِ نَاهِياً، فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَنْهِيّاً، وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُونَ! دیروز فرمانروا بودم امروز فرمانبردار شده ام ، دیروز نهی میکردم امروز مردم مرا نهی میکنند، شما زنده ماندن را دوست دارید (و حاضر به جنگ با دشمن نیستید) و مرا نرسد که شما را وادار به چیزی کنم که نمی خواهید نهج البلاغه خطبه ۲۰۸ @Tadabor_roozamad

🔹اشکال یکی از مخاطبین عزیز سلام مجدد و عرض ادب مجددتر قرآن پر است از آیاتی که کثرت و قلت را به عنوان معیار تشخیص حق و باطل نفی می کند. خوب دقت کنید اگر این، معیار باشد حکومت علی علیه السلام حکومت ننگین بود و نیز حکومت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله چون هر دو حکومت پس از مدتی اقبال عمومی را از دست داده اند (ارتد الناس بعد النبی... و مللتهم و ملّونی...) بله برای حکومت هایی که تمام هویت و مشروعیت خودشان را از مردم می گیرند مثل حکومت های لیبرال دموکراسی این ننگ خواهد بود همچنین اگر ادبار عمومی به خاطر کم خردی یا فساد حاکم باشد این ننگ خواهد بود لکن این ها تمام عوامل پشت کردن مردم نیست عوامل دیگری هم هست که خودتان که در میدان هستید بهتر از بنده می دانید. در مورد آزادی هم باید عرض کنم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هشتاد و چند جنگ کردند و در آنها هم انسان‌هایی در مسیر هدایت کشته شده اند هم اسیر گرفته اند هم جزیه مقرر کرده اند هم الزامات منافی با آزادی بسیاری وضع نموده اند حالا رابعا تان را یک بار دیگر بخوانید. بحث تفصیلی بین امور جوارحی و جوانحی هم وجود دارد که در فرصت مقتضی اگر گوش شنوایی باشد، عرض خواهم کرد. بخش زیادی از فقهی که خوانده اید الزامات سخت گیرانه اجتماعی با وضع عقوبت ها تعزیرات حدود و .... برای ترویج دین داری در مردم است. کاری که تمام حکومت های دنیا در تثبیت ارزش ها و نظام مطلوب خود انجام می دهند و نفی مطلق آن غیر عاقلانه است. شما خودتان هم در خانه حتما قواعد جدی و سخت گیرانه دارید به ویژه اگر عزیزان شما بخواهند به خودشان یا دیگری آسیب بزنند. @Tadabor_roozamad

🔸جواب استاد سلام علیکم نکاتی پیرامون متن ارسالی دوست عزیز ۱- از نظر علمی مقایسه و قیاس روشی پر خطا در شناخت حقایق اجتماعی است. از این رو مقایسه کردن مردم امروز ایران با مردم کوفه در زمان حضرت علی امکان پذیر نیست چرا که اطلاعات دقیق و جامع و همه جانبه ای از شرایط مختلف اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی ، و سیاسی آنها در دست نیست تا بتوان بر اساس آن اطلاعات و داده ها جامعه امروز ایران را با آنها مقایسه کرد. مثلا مردم کوفه چند درصد فاقد مسکن شخصی بودند؟ چند درصد از جوانان بالای ۲۰ سال فاقد همسر بودند؟ چند درصد از مردم فاقد مرکب و وسیله نقلیه بودند؟ چند درصد با سواد بودند؟ چند درصد در نماز جماعت شرکت میکردند ؟ چند درصد زنان خانه دار بودند و چند درصد در خارج از خانه کار میکردند؟ چند درصد تاجر بودند؟ چند درصد کشاورز بودند؟ چند درصد عجم بودند چند درصد عرب بودند؟ چند درصد تابع ابوموسی اشعری بودند؟ چند درصد حافظ و قاری قرآن بودند؟ چند درصد تابع عمر و ابوبکر بودند ؟ چند درصد دوستدار عثمان بودند؟ چند درصد عدالت خواه بودند؟ و... سوی دیگر این قیاس هم مقایسه رهبران این نظام با علی علیه‌السلام است علم و دانش اینها چه نسبتی با علم و دانش علی ع دارد؟ عبادت و سلوک اینها چه نسبتی با عبادت و سلوک علی ع دارد؟ عقل و تدبیر اینها چه نسبتی با عقل و تدبیر علی ع دارد؟ حلم و بردباری اینها چه نسبتی با حلم علی ع دارد؟ شجاعت اینها چه نسبتی با شجاعت علی ع دارد؟ تقوای اینها چه نسبتی با تقوای علی ع دارد؟ قدرت گریزی اینها چه نسبتی با قدرت گریزی علی ع دارد؟ آزادی دادن اینها به مردم چه نسبتی با آزادی دادن علی ع به مردم دارد؟ ارتباط مستقیم و بی واسطه اینها با مردم چه نسبتی با ارتباط مستقیم علی ع با مردم دارد؟ جاه طلبی اینها چه نسبتی با جاه طلبی علی ع دارد؟ صبر و شکیبایی اینها چه نسبتی با صبر و شکیبایی علی ع دارد؟ مدارای اینها چه نسبتی با مدارای علی ع دارد؟ پیش قدمی اینها در جنگ و... چه نسبتی با پیش قدمی علی ع دارد؟ شهرت طلبی اینها چه نسبتی با گمنامی طلبی علی ع دارد؟ خود محوری اینها چه نسبتی با خود محوری علی ع دارد؟و... از طرف دیگر مقایسه دشمنان و مخالفان حکومت علی ع هم با دشمنان این حکومت امکان ندارد. و نمیتوان معاویه و طلحه و زبیر را با سران احزاب و جریان های داخلی مقایسه کرد و امپراطور چین و روم و ... را با سران کشورهای غربی و شرقی امروز تا چه رسد به سایر مولفه های راهبری در طرف مقابل در این قیاس تاریخی. مثلا تعداد سربازان روم چند برابر سربازان حکومت علی ع بود؟ نوع و تعداد جنگ افزار های آنها چه نسبتی با هم داشت ؟ روابط بین الملل آنروز با روابط بین الملل امروز چه نسبتی دارد؟ ماجرای کشته شدن عثمان و بهانه های مخالفان چه نسبتی با شرایط بعد از انقلاب ایران دارد؟ و... بگذریم که قیاس انسان معصوم با انسان عادی و غیر معصوم از بیخ و بن و یکسره نادرست و بی پایه است. لايُقاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله و سلم هذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ، وَ لا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً: هُمْ أَسَاسُ الدينِ، وَ عِمَادُ الْيَقِينِ. إِلَيْهِمْ يَفِيُ الْغَالي، وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقّ الْوِلايَةِ، وَ فِيهِمْ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ؛ احدى از اين امّت را با آل محمّد ص مقايسه نمی توان كرد. آنان كه ريزه خوار خوان نعمت آل محمّدند با آنها برابر نخواهند بود. آنها اساس دينند و اركان يقين. غلو كننده بايد به سوى آنان بازگردد، و عقب مانده بايد به آنان ملحق شود. ويژگيهاى ولايت و حكومت از آن آنهاست، و وصيّت پيغمبر ص و وراثت او در ميان آنان! نهج‌البلاغه خطبه ۲

۲- اگر فرض کنیم که مردم ایران در سال ۱۴۴۶ قمری با مردم سال ۱۱ یا ۴۰ قمری کاملا یکسان هستند و رهبر ایران هم دقیقاً با پیامبر ص و علی ع یکسان است پس همان گونه که با مرگ پیامبر ص مردم علی را نخواستند و علی ع کنار رفت و از حق خودش کوتاه آمد و دست به استبداد و انقلاب و... نزد و امام مجتبی ع هم بعد از شهادت مولی ع وقتی اکثریت مردم او را نخواستند خلافت را به معاویه واگذار کرد و بقیه امامان هم تا به امروز به دلیل عدم خواست و همراهی و آمادگی مردم حکومتی تشکیل نداده اند پس رهبر ایران هم با توجه به عدم خواست اکثریت باید کنار برود و زمینه را برای حکومت مورد خواست اکثریت (حکومت بدون ولایت فقیه) فراهم کند. مجموع سالهای حکومت پیامبر اکرم ص و دوازده امام ۱۵ سال و ۲ ماه بوده است در حالی که آقای خامنه ای به تنهایی ۳۵ سال و ۱ ماه است که دارد حکومت میکند یعنی یک نفر حدود ۲ و نیم برابر ۱۳ معصوم حکومت کرده است! @Tadabor_roozamad

۳- اما آیات مرتبط با اقلیت و اکثریت در قرآن هیچ ارتباطی با اقلیت و اکثریت در امور سیاسی و نظریه دموکراسی (مردم سالاری) ندارد. چرا که اولا: در قرآن موضوع بر سر پذیرش دین حق و دین باطل است ، اختلاف بین شرک و توحید است و قرآن اکثریتی را که حاضر به پذیرش دین حق و توحید و دعوت انبیا نیستند مذمت و سرزنش میکند و هیچ ارتباطی به نوع نظام سیاسی و تصمیم گیری برای امور سیاسی و عمومی اجتماع ندارد ثانیا: اکثریت مردم در زمان نوح و هود و ابراهیم چه ارتباطی دارد با اکثریت مردم در جهان امروز ؟ مگر قرآن گفته است اکثریت مردم تا قیامت اهل باطلند و اقلیت اهل حق؟! به عبارت دیگر این گزاره های قرآنی تاریخی هستند نه فرا تاریخی و ابدی و همیشگی چرا که اگر اینگونه باشد در زمان حضرت حجت هم باید اکثریت اهل باطل باشند. رابعاً: اکثریت انسان های حجاز در اوایل دعوت پیامبر مشرک بودند اما در اواخر بعثت اکثریت مردم حجاز مسلمان شدند و هیچ کدام از آیات سرزنش اکثریت مربوط به اکثریت مسلمانان نیست. خامسا: خداوند در قرآن پیامبر را از پیروی اکثریت نهی میکند اما کی و کجا به پیامبر حق می‌دهد که نظرش را بر اکثریت تحمیل کند؟! و بگوید چون من و اقلیت بر حقیم و شما بر باطل من از طرف خدا حق دارم شما را با تشکیل حکومت وبا تکیه بر زور و قدرت اقلیت به راه اسلام و حق ببرم؟! سادسا: پیامبر ص و امامان ع بدون بیعت و خواست و پیمان همکاری و تبعیت اکثریت نه حکومت تشکیل دادند نه احکام اسلامی را در جامعه اجرا کردند و هر گاه اکثریت از بیعت با آنان سر باز زدند به تعلیم و تربیت و تبلیغ پرداختند و به سمت تشکیل حکومت نرفتند سابعا: وقتی در اصل دین و پذیرش توحید و نبوت اجبار و اکراه وجود ندارد و نمیتوان اکثریت غیر مسلمانان را وادار به پذیرش اصل اسلام مرد چگونه میتوان اکثریت مسلمانان را بدون خواست خودشان وادار به پذیرش حکومت یک شخص کرد آن هم شخص عادی و غیر معصوم؟! ثامنا: در اداره یک شهر یا کشور یا حتی یک خانواده وقتی بین افراد اختلاف نظر وجود دارد باید چکار کرد؟ آیا باید گفت چون در قرآن آمده است که اقلیت بر حقند و اکثریت بر باطل پس رای گیری میکنیم و هر چه را اقلیت رای داد عمل میکنیم؟!! اگر اینگونه است در جامعه ایران اقلیت با بهایی ها یا کمونیست هاست و اکثریت با شیعیان یا در خاورمیانه اقلیت با یهودی هاست و اکثریت با مسلمانان پس باید به نظر آنها عمل کرد!!! آری یک برداشت کاملا سطحی ، شتاب زده و کلیشه ای از برخی آیات قرآن ما را به تن دادن به شرک و کفر می‌کشاند @Tadabor_roozamad

تدبر روزآمد در قرآن کریم جلسه سی و دوم قسمت اول ١۴٠٣/۴/۱۶ - تبیین جایگاه بیعت در مشروعیت اعمال قدرت - قبل از بیعت پیامبر نه حکومتی تشکیل داد و نه هیچ حکم اجتماعی را اجرا کرد - تشکیل حکومت در مدینه با خواست و بیعت عموم مردم اتفاق افتاد - حکومت بدون بیعت همان استبداد است هر چند حاکم حقیقتا خیرخواه و درستکار باشد(استبداد صالحان) - بررسی آیه ۳۶ سوره احزاب وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده اش به كارى فرمان دهند، براى آنان در كارشان اختيارى باشد؛ و هر كس خدا و فرستاده اش را نافرمانى كند قطعاً دچار گمراهى آشكارى گرديده است. - اختیار نداشتن به معنی الزام و اجبار توسط پیامبر نیست -آیه در مورد احکام الهی است نه موضوعات سیاسی و حکومتی - عدم اختیار یعنی عدم چانه زنی و رد کردن حکم خدا - آیه بیانگر «لزوم» اطاعت مسلمانان از احکام الهی است نه مجوز «الزام» و تحمیل احکام بدون خواست آنها @Tadabor_roozamad