تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
◾️حاجیه خانم «نصرت همت» مادر سردار شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) دارفانی را
نصرت خانم همینکه شنیده بود
کاروانی از، شهر رضا به سمت کربلا
در حال رفتن است اصرار پشت اصرار
که باید برود . آن هم با آن اوضاع بارداری
هرچه پدر و شوهرش گفتندقانع نشد
و گفت :
دیگه نمیتونم بمونم دست خودم
نیست آقا خودش مرا طلبیده .
وبعد دستی به شکم کشید وگفت
شایدهم بخاطر این بچه است .
اشک در چشم هایش حلقه زد
وگفت :
-السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع
هزار فرسخ راه آمده بود ، چند روز
بیحال ومریض ، حالا هم دکترگفته
بچه ات تکان نمیخورد ومرده است!
بی رمق وخسته سوار درشکه شدند
وبه سمت حرم برای زیارت رفتند ...
میچرخید و زیارت میکرد و در
عطر خنکای وصال با اباعبدالله ع
غرق شده بود . شروع به دعا کرد
ازخود بیخود شد ، خود را در
مزرعه ای دید که بانویی بلند بالا و
سراسر نور ایستاده طفل کوچکی
روی دستهایش بود که آن را به نصرت
خانم داد . بوی یاس میداد آن طفل
ماه رو .
وقتی به خودش آمد دید توی حرم
نشسته و شوهرش کنارش و طفلی
که درجان او دوباره زنده شده بود
#شهیدهمترامیگویم
جَزیرھِ_مَجنون
-----------♡♡{❤}♡♡-----------
@ReyhaneYeKhelghat
-----------♡♡{❤}♡♡-----------