eitaa logo
طبع و مزاج غذاها
25.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
25 فایل
🥣کانال تخصصی طبع و مزاج مواد غذایی🍁 ✨زیر نظر استاد سید روح الله حسینی🔅 🔸️مدرس،مشاور،درمانگر در مسائل تخصصی طبع و مزاج💫 ایدی جهت ارتباط با 👇 🆔 @Rahnama_Javaher 💠کانال اصلی(جواهرالحیاة): 💠 @Javaher_Alhayat تبادل تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
🕎 تاریخ یهود؛ از آغاز تا امروز! 📜 آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که یهودیت چگونه شکل گرفت؟ از حضرت ابراهیم تا زمان معاصر، داستانی پر از چالش، پیروزی و تحولات عظیم! 🚀 👁‍🗨 در این سفر تاریخی، ما شما را از ورود حضرت ابراهیم (ع) به سرزمین کنعان، خروج یهودیان از مصر به رهبری حضرت موسی (ع)، و تأسیس معبد سلیمان همراهی می‌کنیم. به وقایعی همچون تخریب معبدها، تبعید به بابل، پراکنده شدن یهودیان در سراسر جهان و بازگشت آنها به فلسطین در دوران صهیونیسم می‌پردازیم. 📆 این تاریخ پرماجرا، روایتی است که هر لحظه آن پر از فراز و نشیب است. شما با خواندن این مطالب، نگاهی عمیق‌تر به نقش تاریخی یهودیان در جهان خواهید داشت. 🌟 هر شب یک پست تاریخی در این کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 👆همراه ما باشید تا با هم تاریخ پر فراز و نشیب یهود را از آغاز تا به امروز مرور کنیم! 📚
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
🕎 تاریخ یهود؛ از آغاز تا امروز! 📜 آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که یهودیت چگونه شکل گرفت؟ از حضرت ابراهیم تا زمان معاصر، داستانی پر از چالش، پیروزی و تحولات عظیم! 🚀 👁‍🗨 در این سفر تاریخی، ما شما را از ورود حضرت ابراهیم (ع) به سرزمین کنعان، خروج یهودیان از مصر به رهبری حضرت موسی (ع)، و تأسیس معبد سلیمان همراهی می‌کنیم. به وقایعی همچون تخریب معبدها، تبعید به بابل، پراکنده شدن یهودیان در سراسر جهان و بازگشت آنها به فلسطین در دوران صهیونیسم می‌پردازیم. 📆 این تاریخ پرماجرا، روایتی است که هر لحظه آن پر از فراز و نشیب است. شما با خواندن این مطالب، نگاهی عمیق‌تر به نقش تاریخی یهودیان در جهان خواهید داشت. 🌟 هر شب یک پست تاریخی در این کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 👆همراه ما باشید تا با هم تاریخ پر فراز و نشیب یهود را از آغاز تا به امروز مرور کنیم! 📚
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
. 🍱غذاهای مرسوم بین یهود در جشن ها و مناسبت های مهم: ۱. چالاه : آرد گندم، آب، شکر، نمک، تخم‌مرغ، روغن زیتون، مخمر. ۲. ماتزاه : آرد گندم و آب. ۳. جَغَن (Gefilte Fish) : ماهی، پیاز، تخم‌مرغ، نمک، فلفل، شکر، ادویه‌جات. ۴. سلطانی: آرد گندم، تخم‌مرغ، شکر، شیر، مایه خمیر، مربا. ۵. پوتیتا (Latkes): سیب‌زمینی رنده شده، پیاز، تخم‌مرغ، آرد، روغن. ۶. تِفِل (Tzimmes): هویج، آلو، عسل یا شکر، دارچین. ۷. خورشت گوشت و سبزیجات ۸. سالاد سبزیجات تازه ۹. کیک پنیر: پنیر خامه‌ای، شکر، تخم‌مرغ، وانیل. ۱۰. خرما و مغزها (بادام یا گردو). ۱۱. نان و خون مظلومان غزه و فلسطین و لبنان و...🩸 🍃 کانال رسمی طبیب جان 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
🕎 حنوکا، جشنی با ظاهر ساده و پشت پرده‌ای شیطانی هر سال یهودیان معمولاً از ۲۵ ماه کیسلو כִּסְלֵו توی تقویم عبری، جشن حنوکا رو شروع می‌کنن که به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۴، حنوکا از ۲۵ دسامبر تا ۲ ژانویه برگزار می‌شود. این جشن هشت روز طول می‌کشه و ظاهراً به یاد پیروزی مکابیان و بازگشایی معبد دوم اورشلیم گرفته می‌شه. تو مراسمش شمع روشن می‌کنن، دعا می‌خونن و غذاهای خاص می‌خورن. اما این فقط ظاهر ماجراست!!! 🔺ابعاد پنهان حنوکا: پشت پرده این جشن، یه سری مراسم مخفی انجام می‌شه که مخصوص جوامع کابالیستی و گروه‌هایی هست که تو علوم غریبه و شیطانی تخصص دارن. اینا معمولاً با قربانی‌های انسانی و حیوانی، خون‌ریزی و اعمال عجیب و غریب، به‌دنبال جذب نیروهای تاریکی و شیطانی هستن. این مراسم بیشتر تو مناطقی مثل فلسطین اشغالی، ترکیه، قبرس و حتی برخی کشورهای خاورمیانه مثل امارات و عربستان برگزار می‌شه. 🌗امسال این جشن دقیقاً با ایام قمر در عقرب هم‌زمان شده؛ تو روایات اسلامی توصیه شده در قمر عقرب از شروع کارهای مهم و تصمیمات بزرگ دوری کنیم. البته این تقارن می‌تونه اثرات منفی مراسم‌های مخفی این گروه‌ها رو بیشتر کنه. 🌟تو این ایام خاص، برای دفع بلاها و اثرات منفی، این چند تا کار رو حتماً انجام بدین:👇👇👇 ۱. دعای جوشن صغیر رو بخونین و نیت کنین که نیروهای شیطانی نابود بشن. ۲.دعای سلامتی امام زمان علیه السلام بخونید. ۳.سوره احقاف رو تلاوت کنین. ۴.صدقه بدین، چون بلاها رو دفع می‌کنه. ۵.دل‌هاتون رو با یاد اهل‌بیت علیهم‌السلام و اشک بر مصائبشون زنده نگه دارین. اللهم عجل لولیک الفرج 🌸 ✍ سید روح الله حسینی طبیب جان 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
از فتح خیبر تا فتح تل‌آویو 🔥🚀 🔸داستانی جذاب و خواندنی درباره تاریخ یهود از ابتدای شکل گیری تاکنون به صورت صوتی و متنی. یک دور یهود شناسی کامل که به صورت رایگان تقدیم شما مخاطبان محترم میشود👇 قسمت اول قسمت دوم قسمت سوم قسمت چهارم قسمت پنجم قسمت ششم ♻️در حال بروزرسانی لیست ... روی پیوستن بزنید تا عضو همیشگی کانال بمونید: https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
از فتح خیبر تا فتح تل‌آویو 🔥🚀 🔸داستانی جذاب و خواندنی درباره تاریخ یهود از ابتدای شکل گیری تاکنون به صورت صوتی و متنی. یک دور یهود شناسی کامل که به صورت رایگان تقدیم شما مخاطبان محترم میشود👇 💠 برای شنیدین هر قسمت روی متن آبی بزنید 🎙قسمت اول 🎙قسمت دوم 🎙قسمت سوم 🎙قسمت چهارم 🎙قسمت پنجم 🎙قسمت ششم 🎙قسمت هفتم 🎙قسمت هشتم 🎙قسمت نهم 🎙قسمت دهم 🎙قسمت يازدهم 🎙قسمت دوازدهم 🎙قسمت سیزدهم 🎙قسمت چهاردهم 🎙قسمت پانزدهم 🎙قسمت شانزدهم 🎙قسمت هفدهم 🎙قسمت هجدهم 🎙قسمت نوزدهم 🎙قسمت بیستم 🎙قسمت ۲۱ 🎙قسمت ۲۲ ... بقیه قسمتها (تا قسمت 40) بارگذاری میشود ♻️در حال بروزرسانی لیست ... 💥 روی پیوستن بزنید تا عضو همیشگی کانال بمونید: 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
🔰 כ״א قسمت بیست‌ویکم: «فتح خیبر، ضربه سهمگین بر پیکره یهود» 🔺من ابن أخطب هستم؛ نگهبان گنجینه‌های طلا و نقره خیبر، خزانه‌دار قلعه قموص، شاهد شبی که زمین خیبر لرزید و آسمان آن تغییر رنگ داد. شبی که صدای بادی از سمت مدینه می‌آمد، بویی از آینده‌ای ناشناخته، بویی از روزی که اجداد ما در تورات از آن خبر داده بودند: روزی که پیامبری از نسل اسماعیل خواهد آمد و با ما را در سرزمین‌مان رو به رو خواهد شد. من با دست‌های خودم صندوقچه‌های زر و زره‌های فولادین اجدادم را شمارش می‌کردم، لمسشان می‌کردم و انگشتانم روی خطوط نقش‌ونگار شمشیرها می‌لغزید، اما قلبم آرام نمی‌گرفت. در دل تاریکی، آسمان پر از ستاره بود و هر ستاره برای من انگار تیری از غیب بود که به سمت خیبر پرتاب می‌شد. 🔸ما با خودمان می‌گفتیم قلعه‌های ما، نطاة و شق و قموص، شکست‌ناپذیرند. دیوارهایی از سنگ و خندقی عمیق و انبارهای خرما و آب کافی... چه کسی می‌تواند این قلعه‌ها را بشکند؟ اما من می‌دانستم که این‌ها کافی نیستند... آن شب، مرحب آمد. مردی که بلندی قامتش سایه‌ای بر دیوارهای قموص می‌انداخت، با زرهی از آهن و کلاهخودی که در آفتاب برق می‌زد. گفت: «فردا، من دروازه قموص را نگاه می‌دارم. هیچ عرب و عجمی تاب شمشیر من را ندارد.» لبخند تلخی زدم. مرحب نمی‌دانست که در تورات خوانده‌ام: > «یک مرد از بنی اسماعیل خواهد آمد، در قلعه‌ها نفوذ خواهد کرد و حِصن‌ها را فتح خواهد نمود.» اما غرور، آخرین دژی بود که نمی‌گذاشت این حقیقت را بپذیرم. 🌄 صبح روز موعود رسید. سپاه محمد ص در فاصله‌ای نه چندان دور از قلعه‌ها، منظم ایستادند. از سوراخی در برج دیده‌بانی، صف‌هایشان را نگاه می‌کردم. دیدم پرچم سفید در دست محمد ص بود و نوری خاص در نگاهش بود. شنیده بودم شب قبل به سربازانش گفته است: > «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و پیامبرش او را دوست دارند و او نیز خدا و پیامبرش را دوست دارد.» فرماندهان سپاهش دل‌شاد بودند و خیال می‌کردند شاید نامشان برده شود. اما این دروازه‌های آهنین مرد می‌خواست، نه شعار و ترس و گریختنی همچون بز کوهی! 🗡️ و آن مرد آمد... نام او «علی» بود. چشم‌هایم از پشت دیوارها، او را دنبال می‌کرد. محمد دستش را بر چشمان علی گذاشت، زمزمه‌ای کرد و دعا خواند: > «اللهم اذْهِبْ عَنْهُ الْوَجَعَ وَاصْلِحْ لَهُ بَصَرَهُ.» و ناگهان علی چشمانش را گشود، نوری در نگاهش بود که من هرگز در چشمان هیچ جنگاوری ندیده بودم. با صدور فرمان فتح خیبر، او پشت سرش را نگاه نکرد... با قدم‌هایی استوار، دستانی محکم و سری برافراشته، به سمت قلعه دوید. گویی لشکری از فرشتگان او را همراهی می‌کرد. گرد و خاک زیر قدم‌هایش می‌رقصید و شمشیرش در غلاف، در انتظار آزادی بود. 💥 مرحب، فرمانده و قهرمان شکست‌ناپذیر ما، از قلعه بیرون آمد. شمشیرش چون برق می‌درخشید. صدایش همانند غرش رعد بود: > «من مرحب هستم، نگهبان خیبر، شیر دژهای حجاز...» اما علی، آرام و متین با نگاهی نافذ، گفت: > «أنا الذی سَمّتنی أمی حیدره… من همان شیری هستم که مادرم مرا حیدر نامید.» لحظه‌ای باد ایستاد. خورشید پشت ابر پنهان شد. صدای برخورد شمشیرها، استخوان‌های مرا لرزاند. و بعد... مرحب، قهرمان خیبر، در میان سنگ و خاک، دو نیم افتاد. 🔓 علی به سمت دروازه قموص آمد. دروازه‌ای که ۴۰ مرد جنگی باید حرکتش می‌دادند، با دستان او از جای کنده شد. گرد و خاکی بلند شد، صدایی که تا عمق جان ما نفوذ کرد. علی، دروازه را چون سپر به دست گرفت و در میدان جنگ، همچون شیر می‌غرید. قلعه‌ها یکی پس از دیگری سقوط کردند. قلعه نطاة، شق، ناعم، صعب بن معاذ، الزبیر... هرکدام به نوبت تسلیم شدند. ما از درون دژها صدای گریه کودکان و زنان را می‌شنیدیم. شعله‌های آتش، انبارهای خرما را می‌سوزاند و دود تا آسمان بالا می‌رفت. آری... خیبر شکست خورد... و البته محمد ص، پیامبر رحمت، خون ما (تسلیم شدگان) را نریخت. پیمانی بست تا ما نیمی از محصولات خرما را به مسلمانان بدهیم (جزیه) و در زمین‌هایمان بمانیم. اما غرور ما شکست. آن شب، من، در برابر صندوقچه‌های طلا زانو زدم. دستم را بر خاک خیبر گذاشتم و اشک از چشمانم جاری شد. فهمیدم آنچه اجداد ما در تورات گفته بودند، حقیقت بود: > «پیامبری از نسل اسماعیل خواهد آمد و قلعه‌های ما را فتح خواهد کرد.» و من دیدم که خیبر با شمشیر فتح نشد، با ایمان فتح شد. و نام این ایمان، علی بود. ✍ نویسنده: [سید روح‌الله حسینی] 🍃 کانال رسمی طبیب جان 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
⁉️در غزه چه خبر است؟! قحطی شدید در غزه باعث مرگ روزانه دهها تن از زنان و کودکان می‌شود... یابن الحسن... اللهم عجل لولیک الفرج💔 🍃 کانال رسمی طبیب جان 👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba