سکولاریسم Secularism
در اواخر قرن 16 و اوایل قرن 17، دورهی #رنسانس واژهی #سکولاریسم در پیمان وستفالی به کار رفت. واژه سکولاریسم secularism برگرفته از واژه لاتینی secularis، مشتق از seculum به معنای «نیا» یا «گیتی» در برابر «مینو» است. به معنی واقعی کلمه، سکولاریسم #عرفیگرایی مینامند. مکتب سکولاریسم، مکتبی است که حضور #الله را در ابعاد مختلف زندگی بشر نظیر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، دفاعی-امنیتی، علم، آموزش و پرورش، حکومت، اخلاق، و غیره را غائب و به مرور زمان نفی و حذف میکند.
سکولاریسم از زمانی آغاز شد که انگارهی قداستزدایی مطرح شد. با تقدسزدایی بود که سکولاریسم بوجود آمد. قداستزدایی با وارد کردن شک و شبهه بر عصمت انبیاء، ائمهی اطهار علیهمالسلام، کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم پدید میآید. در حالیکه در آیهی 2 سورهی بقره، آمده است که «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ؛ در این کتاب (قرآن کریم)، برای #هدایت متقین هیچ شک و ریبی وجود ندارد.»
سکولاریسم، دنیاسازیِ بیتوجه به عقبا است. در این تلقی، دنیا باید ساخته شود. world حاصلجمع دو واژه weor و old به معنای قدمت بشر است. یعنی همهی مدلها و قوانینی که بشرهای قبل از امروز بر جای گذاشتهاند روی هم جمع شده و مجموعه قوانینی ساخته که در نگاه انسان امروز عرف تلقی میشوند. در قرآن کریم بارها بیان شده که «هرگاه به آنها گفته شد چرا ایمان نمیآورید پاسخ میگفتند: چون نیاکان و اجداد ما به این صورت بودند.» حال نیز گفته میشود که عرف است. عرف یا دنیویت یعنی نفی حرام و نفی حلال و نفی مستحب و نفی مکروه؛ حد وسطِ مباح، باقی مانده تا همهی اعمال و رفتار انسان با آن دیده و سنجیده شود. مباح گرفتن همهچیز همان اباحیگری یا #لیبرالیسم است.
به کانال «جنبش مردمی رهایی از لیبرالیسم» بپیوندید: @NoLiberalism
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#غیرانقلابی #لیبرال #سکولار
@TahaMohajer1444
حکمت عقل / عقل از سوی الله، حباء میشود!
* الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّه
واژهی «Reason» در قرن هفدهم میلادی به کار رفت اما این واژه چه معنیای دارد؟! همانطور که گفته شد برای دسترسی به مفهوم واقعی و حقیقی یک واژه، باید آن واژه را نخست ریشهشناسی کنیم، سپس از منظر اصطلاح و مفهوم آن در دورههای متعدد، مفهومشناسی کرد:
https://eitaa.com/TahaMohajer1444/7
واژهی انگلیسی «Reason» از ریشهی لاتینی «ration» مشتق شده و در زبان یونانی معادل «Nous» بوده است. واژهی «Intellect» هم نیز معادل ریزن به کار میرود. همچنین در زبان فارسی ریزِن به «خِرَد» و «اندیشه» و در عربی به «فهم» و «تفکر» ترجمه میشود که به هیچ عنوان نمیتوان این واژهها را معادل هم دانست زیرا برداشت مفهومی از هر واژه در هر زبان منحصر به فرد است. بزرگترین انحرافی که در طول تاریخ صورت گرفت این بود که بین ریزن و #عقل خلط کردند کما اینکه واژهی #عقل یک واژهی قرآنی است که هیچ قرابتی با معادلهای ترجمهای خود در زبانهای عربی و حتی فارسی ندارد. «عقل» در لغت به معنی «بازداشتن» و «منع» است و از این رو به این نام خوانده شده است که شبیه عقالِ شتر است؛ چون همانطور که افسار شتر، وی را از بیراهه رفتن باز میدارد. عقل نیز صاحبش را از#جهل و عدول راه راست بازمیدارد.
ریشهی «عقل» در قرآن کریم، 49 بار تکرار شده است. حوزهی تعقل در قرآن کریم، به قلب انسان برمیگردد. قلب انسان، مانند قطبنمایی است که گاهی نور ایمان به آن میتابد و گاهی نیز در تاریکی کفر میماند؛ گاهی در شک است و گاهی در یقین [سوره توبه آیه 110]. در اصول کافی آمده است که: «قَالَ الرِّضَا عَلَیهِالسَّلام: الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدَدْ بِذَلِكَ إِلَّا جَهْلا ؛ امام رضا علیه اسلام میفرمایند: عقل از سوی الله، حباء (هدیه) میشود و ادب با رنج سختى به دست آيد پس كسى كه در كسب ادب زحمت كشد آن را به دست آرد و كسى كه در كسب عقل رنج برد بر نادانى خويش افزايد. [اصول کافی؛ ج1؛ ص234]» لذا حکمت عقل، مکتب حباء را برمیتابد. انسان خود نمیتواند با تلاش و کوشش آن را کسب نماید؛ در حالیکه #ادب به دست آوردنی است. فلذا باید تلاش و کوشش خود را معطوف به کسب ادب نماید هر چند که این تکلیف همراه با پذیرش رنج و سختی باشد. انسان برای تعقل به «قوام» که در لغت به غذایی گفته میشود که برای انسان کافی باشد، نیاز دارد که در اصطلاح به معنی «بنمایه» و «اساس» چیزی اطلاق میشود که آن را کفایت نماید. زیرا «قوام» انسان در «عقل» او است. قوام، به عنوان قاعدهای از #حکمت عقل مبتنی بر مکتب حباء، به تبیین چسیتی، چرایی و چگونگی برتافتن عقل به عنوان بنمایهی انسان و پایه و اساس دین است، میپردازد.
امام جعفر صادق علیهالسلام در حدیث #جنود_عقل_و_جهل، ثنویت عقل و جهل را در #توحید_جعفری میبیند؛ توحید جعفری، توحیدی است که دو ستون #عقل و #جهل را معلوم نموده و ستون جهل را میزداید؛ این زمانی محقق میشود که در ما رکن عقل باشد و با جهل به تقابل خیزد.
مکتب #رسیونالیسم یا خِرَدگراییِ شمارشگر، مکتبی است که اصالت را به خِرَد میدهند که با تکیه بر اصول منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار به کار گرفته میشود. رسیونالیسم توسط دکارت در فرانسه، مال برانش و اسپینوزا، آن را پایهگذاری کردند. به غلط در بین دانشگاهیان و کتب متعدد، رسیونالیسم را به #عقلگرایی ترجمه کردند در حالیکه معادل خردگرایی است.
بعد از فلاسفه خِرَدگرایی، تجربهگرایان انگلیسی، به این نتیجه رسیدند که منشأِ شناختِ بشر در واقع تمام از تجربهی حسی و حواس پنجگانه است نه عقل! حال اینکه آنان نه انسان را از منظر کیسیتی میشناسند و نه عقل را؛ زیرا که آنان همه چیز را مبتنی بر حس [ #امپرسیسم] و تجربه [#پوزیتیویسم] میسنجند و به دنبال اثبات آن هستند!
در نتیجه، عقل، دهنه و مهار فکر و خیال است که معیار آن برای تحدید فکر و خیال، #حدود_الهی است. به شهادت #قرآن_کریم، همه از نعمت عقل برخوردار نیستند: «أَکثَرُهُم لَایَعقِلُونَ» اگر #تقوا ورزیده و لایق شدیم، قلب ما آمادهی تعقل میشود در این صورت خدا عقل را به انسان #حباء میکند. عقل و #وحی دو روی یک سکهاند؛ زیرا هر دو با معیننمودن حدود الهی، عمل ما را تحدید و کنترل میکنند. پس عقل، حجت و رسول درون در نسبت با آوردهی حجت و رسول بیرون (وحی) است.
با نشر این #مفهوم_قرآنی، برای تبدیل شدن آن به گفتمان عمومی قدمی برداریم. إنشاءالله
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم
#کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اثباتگرایی Positivism و حسگرایی Empiricism
واژه «Positive» از ریشهی لاتینی «positivus» مشتق شده و مفهومی مدرن است که توسط آگوست کُنت وضع گردیده است. «پوزیتیو» در زبان عربی به «مثبت» در مقابل منفی، و به «محصّل» و «واقعی» در مقابل خیالی ترجمه شده و در اصطلاح «اثبات» و «تحصل» به کار میرود.
مکتب #پوزیتیویسم یا #اثباتگرایی، مکتبی است که معرفت بشری را بر پایهی #اثبات میدانند. پوزیتیو یعنی برای هر واقعیتی که مشاهده میشود، نگاتیو (فرمول) تهیه شده و آن را روش کرد؛ سپس هرگاه از این روش استفاده شد، کاری پوزیتیویستی انجام شده است. برای مثال، سیبی از درخت میافتد و بر اساس این اتفاق، فرمول سقوط کشف میشود، سپس استفاده از این فرمول برای موارد دیگر، کاری پوزیتیویستی است. صددرصد علومی که در دانشگاهها ارائه میشود، اینگونه هستند. اما آیا این روندی که در علوم نظیر فلسفه، فیزیک، ریاضی، اقتصاد، حقوق، جامعهشناسی، روانشناسی، عمران، کشاورزی و رشتههای مختلف دیگر طی شده است و به نتایجی رسیدند که آن نتایج، مستند و نگارش شده و حتی برخی از تجربهها به نتایج درستی رسیده، به معرفت نیل پیدا میکند؟ تمام معرفت تنها این علوم تجربی است؟! آیا هرکسی چنین مدارج و مراحلی را طی نمود، #انسان به عالیترین سطح #معرفت رسیده است؟
اما در مکتب #امپریسیسم Empiricism، برپایهی تجربه، دانش شکل میگیرد و معرفت بشری نمیتواند از مرزهای تجربهی حسی فراتر رود. از فیلسوفان تجربهگرا میتوان از جرج بارکلی، #جان_لاک و #دیوید_هیوم نام برد. این مکتب مقابل خردگرایی یا #رسیونالیسم است.
در #قرآن_کریم مشاهده میگردد که برخی از افراد قوم بنیاسرائیل، علم الله را محدود به ظواهر امور مادی میدانستند اما قرآن کریم با تکیه بر حاضر و ناظربودن خداوند متعال و آگاهی او بر همه امور پیدا و پنهان، بر تصور #باطل آنها که از عقیده به #ماتریالیسم (اصالت ماده) و حس ناشی میشد، خط بطلان کشیده و مبارزه خود را با این عقاید پوچ اعلام نموده است. یکی از عواملی که منجر به #حسگرایی میشود، #جهل است. قرآن کریم اشاره به این عامل میفرماید: «وقالوا ما هي إلا حياتنا الدنيا نموت ونحيا وما يهلكنا إلا الدهر وما لهم بذلك من علم إن هم إلا يظنون؛ و گفتند: زندگى جز همين زندگى دنيا نيست دستهاى مىميرند و دستهاى ديگر زنده مىشوند و ما را جز روزگار هلاك نمىكند اينان هيچ علمى به سخنان خود ندارند و جز مظنه و پندار دليلى ندارند.». خداوند در این آیات قرآن حکیم به نقل سخن «دهریون» پرداخته، که مبدأ و معاد را انکار میکنند؛ اما هیچ دلیلی بر انکار خود ندارند، بلکه #جهل، آنها را بر این عقیده واداشته است. و علت دیگری که در قرآن حکیم برای حسگرایی بیان شده، روحیهی استکباری است: «وقال الذين لا يرجون لقاءنا لولا أنزل علينا الملائكة أو نرى ربنا لقد استكبروا في أنفسهم وعتوا عتوا كبيرا؛ كسانى كه معاد را منكرند، گويند: چرا ملائکه به ما نازل نمىشوند يا چرا پروردگار خويش را نمىبينيم؟! حقا كه خويش را سخت بزرگ شمردند و زيادهروى كردند، زيادهروى کبیر! [سوره فرقان آیه 21]»؛ بیان کلی آیه این است که کفار به دلیل روحیهی استکباری از رسولالله، ایمان آوردنشان را مشروط به اینکه خدا و ملائکه را به صورت حسی مشاهده کنند!
معرفت بشری بر مبنای ایدئولوژی #پوزیتیویسم و #امپریسیسم تنها مبتنی بر «حس» و «تجربه» موضوعیت مییابد، فلذا آنچه که به واسطهی حواس و دادههای حسی «اثبات» نشود نهتنها علم نیست بلکه مهمل و بیمعنا تلقی میشود. در نهایت نیز در قرن بیستم میلادی ایدئولوژی «نئوپوزیتیویسم» در ادامهی مکتب پوزیتیویسم، حتی از برتافتن گزارههای «متافیزیکی» سرباز میزند.
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انس را جزء اینکه مرا عبادت کنند. [سوره ذاریات آیه 56]» مفسرین «لِيَعْبُدُونِ» را ناظر به «لِيَعْرِفُون» دیدند. معنای این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است یا #عبادت به معنای #معرفت است، خیر؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت امکان ندارد و عبادت نیست. جامعهای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهایی معرفت است. البته هدف قبل از آن؛ ایجاد #جامعه_اسلامی است که هدف بسیار بزرگ و بسیار والایی است.
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444
اومانیسم Humanism
ريشهی اين واژه، «Humdle» است و از واژه لاتين «Humus» به معني خاک يا زمين مشتق شده است.
مکتب #اومانیسم یا بشرگرایی، مکتبی است که #بشر را در کانون مناسبات هستی قرار میدهد، و همه چیز و همه کس با بشر تعریف میشود. حتی خدا در اومانیسم نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین میشود.
اومانیستها به یک مکتب فکری معتقدند که موجود انسانی را با سایر گونههای #حیات متمایز است. مبتنی بر این تعریف «Human Rights» (مسامحتاً #حقوق_بشر) به وجود آمد؛ اما آیا این #هیومن_رایتز همان حقوق بشر به معنی واقعی و حقیقی کلمه است؟
معنای واقعی و حقیقی هر واژه و مفهومی به این دلیل مهم است که با وجود تنوع فرهنگها در کنار بنمایههای فلسفی و عقیدتی کشورهای مختلف باعث میشود هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت حقیقی خود ترجمه شود؛ نتیجه این امر بههمریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است. براستی «Human Rights» چیست؟ آیا «Human Rights» همان «حقوق بشر» است؟
واژهی «Truth» انگلیسی، و واژهی «Veritas» لاتینی، مابهازای واژهی «درستی» در فارسی هستند، لیکن معادل واژهی «حق» و «حقیقت» قرآنی نیستند، بلکه واژهی عربی «صحیح» را میتوان نزدیکترین مفهوم به آنها در نظر گرفت. Rights به عملکردن و قضاوتکردن بر طبق آنچه Truth است گفته میشود. فلذا ایدئولوژی «راستی» در راستای تحقق آنچه «درست» است، صورت میپذیرد. مبتنی بر ایدئولوژی راستی، عبارتهایی نظیر «Human Rights»، «Political Rights» و «Civil Rights» تدوین میشود.
اومانیسم آمد تا ارزش و عاملیت انسانها را به صورت فردی و جمعی فراهم کند. آنچه که در قلب و نقطهی کانونی اومانیسم موضوعیت دارد این است که "انسان چه میخواهد؟". نیازهای انسان را مبتنی بر رفتار مطالعه نمودند اما چرا انسانِ #اومانیست، عمیقاً از زندگی و حیات خود، لذت نمیبرد؟ چرا انسانِ اومانیست، ناآرام است؟ چرا انسان با #علوم_انسانی، نمیتواند خیر و مصلحت خودش را بسنجد و تشخیص دهد؟ آیا هر چیزی انسان میخواهد، لزوماً مطلوب وی است؟ چرا در جوامع گوناگون، انسانِ اومانیست، مشکل روحی و روانی دارد؟ و سوالاتی از این دست ... .
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی | #حق و #باطل
#لیبرال #سکولار #امانیسم #مدرنیسم #مدرنیته #استکبار #سوپرپارادایم_امانیسم #ابرپارادایم_امانیسم #انسان_محوری #انسان_گرایی #بشر_گرایی #کلبه_کرامت
#Human_Rights #هیومن_رایتس
@TahaMohajer1444
@TahaMohajer_Arba'een_AliRahjoo.mp3
5.44M
🔰 الگوی معیشت #اربعین، تناقضی بزرگ در جهان #لیبرال
#کلیپ صوتی از سلسله جلسات «دورهی طرحریزی استراتژیک معیشت» توسط مدرس روشنفطر عزیز و گرانقدر «جناب آقای #علی_رهجو»
@TahaMohajer