یادش بخیر
آب انبار بزرگ و کوچه ها و دکانهای اطراف اون که عطر #کاهگل دیوارهایی که منتهی می شد به امامزاده و مسجد جامع ، روح انسان رو جلا می داد
🕌 سمت راست کوچه مغازه #عطاری مرحوم حاج سلطان احمدی طاهری که هر وقت از اونجا رد می شدی زمزمه دعاهاش گوش رو نوازش میداد و تو کاسبیش به انصاف زبانزد بود
🏘 سمت چپ،مغازه مرحوم حسن عسگری طاهری (پدر شهید) که #رنگ_قالی میفروخت و مرحوم محمد معلم طاهری که #چای جعبه ایش زبانزد همه بود ومرحوم شیخ مهدی مهدیزاده طاهری(پدر شهید) که همیشه در حال خواندن قرآن بود و حاج محمد نطقی طاهری که مغازه #قصابی اون هرچند کوچک بود اما خودش دلی داشت به اندازه یک دریا
🍢🔥 و حاج رمضان خادم که کباب زغالیش در کل شهر و اطراف طاهرآباد شهره خاص و عام بود و تو زمستون آتیش منقلش گرما بخش وجود رهگذران
🍧 و در آخر روبروی حمام یعنی مغازه استاد ماشاالله صفاری طاهری که دل خیلیها برای #فالوده های یخی و خش خش قاشق مسی استاد که توی گرمای تابستون،سرمای زمستون رو تداعی میکرد تنگ شده
😔 ای کاش دیوارها رنگ نمی باختند،ای کاش آب انبار هنوز هم تشنگان تاریخ را سیراب می کرد
📻 یک کوچه و هزار خاطره....
@Taheriha_ir