eitaa logo
طلبه در تراز انقلاب اسلامی | جامع
648 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
997 ویدیو
61 فایل
📭📬📫👌برای نظرات، پاسخ‌ها و پیشنهادات ارزشمندتان لطفا با شناسه کاربری زیر در ارتباط باشید: @Talabem ادمین تبلیغات و تبادل: 👈 @Tabadol_VA
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 در غاری در زیر زمین افرادی زندگی می‌کنند؛ پشت این افراد به دهانه غار است. این غار چندان بزرگ نیست. دست و پای این افراد طوری بسته شده که فقط دیوار روبرویشان را می‌بینند. پشت سرشان هم دیواری قرار دارد که از پشت این دیوار افرادی عبور می‌کنند. این افراد اشکالی را بالای سرشان حمل می‌کنند که از بالای دیوار مشخصه داخل غار آتشی روشنه که باعث میشه سایه‌های لرزان و سیاه و سفید بر روی دیوار غار بیفته، تنها چیزی که غارنشینان می‌تونند ببینند حرکت این سایه هاست آن‌ها از روزی که به دنیا آمدند همینطور نشسته‌اند و فکر می‌کنند هرچیزی که در جهان هست همین سایه های روی دیواره ولی ناگهان یکی از اونها از خودش می‌پرسه این سایه ها از کجا نشات می‌گیرند؟! 🔓 اینقدر تلاش می‌کنه تا بالاخره خودش رو از بند آزاد می‌کنه یک لحظه برمی‌گرده و اشکال روی دیوار رو می‌بینه. در ابتدای ورود به دنیای واقعی و شفاف نور چشمانش رو اذیت می‌کنه و احساس تنهایی می‌کنه. از دیوار بالا می‌ره از آتش می‌گذره و به جهان بیرون از غار پا می‌ذاره. 🖼 مدتی از تماشای رنگ‌ها و شکل‌ها شگفت زده میشه و حالا می‌تونه تمام درختی که قبلا فقط سایه‌ای لرزان و سیاه و سفیدِ گوشه یکی از شاخه هایش رو میدید را به خوبی و با رنگ اصلی تماشا کنه. ناگهان به فکر کسانی می‌افته که هنوز در غار هستند، برمی‌گرده تا به غارنشینان بگه که انعکاس روی دیوار تنها انعکاس ضعیفی از حقایق هستند اما اونها حرفش رو باور نمی‌کنند؛ به دیوار اشاره می‌کنند و می‌گویند: "جز آنچه با چشم می‌بینیم حقیقت دیگری وجود ندارد" 🔪 و آخر آن فرد را به قتل می‌رسانند. ⚠️ اگر سعی می‌کنید مردم را از شگردهای رسانه‌ مطلع کنید و فحش می‌خورید، اگر سعی می‌کنید ذهن تنبلشان را تکانی بدهید و آن‌ها را از سفید و سیاه بینی بیدار کنید و رنگ‌های واقعی را به آنها نشان دهید تهدید به قتل می‌شوید. پ.ن: افلاطون در ۲۳۰۰ سال پیش دقیقا همین گرفتاری را داشته که اینها رو نوشته! 🔅 وارثان انبیاء | کانال جامع 🔰 @VaresaneAnbiaa
▪️ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺗﻨﮕﺪﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺷﻨﯿﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ... ▪️ﺧﻮﺍﺟﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻧﺬﺭِ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ ...! ▪️ﭘﺲ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺗﺎﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺧﻮﺍﺟﻪ ، ﮐﻮﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩِ ﺧﺪﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﺪﺍﺋﯽ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ...! ▪️ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪ ... ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻭﯼ ﺷﺘﺎﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﻫﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ ... ▪️ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ می‌خواهدﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ... ☑️ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﻧﺼﺎﺭﯼ 🔅 وارثان انبیاء | کانال جامع 🔰 @VaresaneAnbiaa