eitaa logo
⸤ طلبه نوشت‌ ⸣
265 دنبال‌کننده
385 عکس
32 ویدیو
2 فایل
ا﷽ا 📝کونوا نقاد الکلام...🔍 🔻مسائل تاریخی و فقهی و اعتقادی و سیاسی و طنز و شعر، نقد و تحلیل 🔶ناشناس برای ارسال نظرات و انتقادات و سوالات 🌐https://harfeto.timefriend.net/16739583446503 💠آیدی ارتباطی: @tabrizi_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 (۱) 🟢عصر فترت را معمولا به دوران انقطاع بین رسولین تعبیر می کنند، همانند ۶٠٠ سال فاصله میان حضرت عیسی علیه السلام و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) که در این مدت معتقدند پیامبری نبوده است. بنظر ما در این مورد نظری که شیخ صدوق(ره) دارد اقرب به صواب است و شیخ صدوق (ره) فترت را تعریف می کند به: دورانی که در آن حجت (رسول و نبی و امام) ظاهر مشهور نباشد و حجت خدا در آن دوران خائف و مستور و در غیبت باشد. بخلاف باوری که مشهور از فترت دارد که نتیجه آن مخالفت با روایات متواتره ای می شود که تصریح کردند «زمین هیچ گاه خالی از حجت نمی شود» و حتی در آن ۶٠٠ سال فاصله نیز انبیای تبلیغی و اوصیاء نیز بودند و زمین از حجت خدا خالی نبوده است. 🔹سوالی که می شود اینکه: 1⃣آیا می توان از غیبت امام عصر(عج) تعبیر به «دوران فترت» کرد؟ اصلا فترت در امامت اهل بیت امکان دارد؟ و به چه معنا ممکن و مقبول است؟ 2⃣افرادی که در این فترت واقع شده و معمولا گمراه می شوند معذور اند؟! حکم خداوند نسبت به آخرت آنان چگونه خواهد بود؟ @Talabeh_nevesht110
🔍 7⃣ 📸اسکن از وسائل الشیعه موسسه آل البیت(ع)، ج ۱۵، باب ۱۳، ح ۷ 📝ترجمه: عمر بن حنظله گويد: شنيدم امام صادق (عليه السّلام) مي فرمود: پيش از ظهور قائم (عليه السّلام) پنج علامت است: ۱-صيحه آسمانى ۲-خروج سفيانى ۳-خسف ۴-قتل نفس زكيه ۵-خروج يمانى. من گفتم قربانت اگر يكى از اهل بیت شما پيش از بروز اين علامتها خارج شد آيا ما با او خارج شویم؟ فرمود: نه! @Talabeh_nevesht110
🔍 7⃣ ⛔️این روایت هیچ دلالتی بر حرمت جهاد دفاعی و تشکیل حکومت ندارد: 👈 ۱. اساسا روایت در رابطه با «مدعیان مهدویت و قائمیت» از خروج کنندگان است، لذا امام علیه السلام علامات قیام «مهدی حقیقی و قائم موعود» را بیان می کند تا شیعیان فریب مهدی های دروغین خروج کننده را نخورند. 👈 ۲. جواز شمشیر کشیدن بلکه وجوب آن برای دفاع از نفس و مال و اراضی مسلمین در مقابل حملات کفار، من جمله از واضحات عقلی و شرعی است و همچنین از واضحات است که تشکیل حکومت و داشتن لشکر نظامی مقدمه برای دفاع از مال و جان و اراضی مسلمین است که در جای خود واجب می شود، مضافا بر عمومات کتاب و سنت می گوییم که دعوت های به حق و رأیات هدی که به دنبال غرض شخصی نیستند و به خودشان دعوت نمی کنند بلکه به اهل بیت و حق و هدایت دعوت می کنند به هیچ وجه چنین قیام هایی مبغوض در نزد شارع و عقلاء نیستند. چیزی که موجب مبغوضیت و حرمت قیام می شود و میزان است «هدف و دعوت و صداقت قیام ها» می باشد، لذا به هیچ وجه مختار و زید و شهید فخّ و حسنی و رأیات سود و دیگر خروج کنندگان از مشرق که ظالمین به اهل بیت را به قتل می رسانند و قیام شان قبل از قیام قائم خواهد بود، طاغوت و مبغوض نیستند. همانطور که امام صادق علیه السلام به عبد الله بن حسن که فرزندش میخواست قیام کند، فرمود: اگر چنین پنداشتی که فرزندت همان مهدی است، در اشتباهی! الان زمان قیام مهدی نیست. اما اگر هدف تو از تشویق فرزندت به قیام برای امر به معروف و نهی از منکر است، در این صورت ما تو را تنها نمی گذاریم و با قیام فرزندت در این حالت همراه هستیم. (الإرشاد ج ۲، ص ۱۹۰) و در روایت دیگر است: قائم (عج) خروج نخواهد کرد تا اینکه ۱۲ نفر از بنی هاشم قیام کنند و دعوت به خودشان کنند.(الغيبة للطوسی ج ۱، ص ۴۳۷) و در روایت دیگر فرمود: إِنْ أَتَاكُمْ آتٍ مِنَّا فَانْظُرُوا عَلَى أَيِّ شَيْءٍ تَخْرُجُونَ وَ لاَ تَقُولُوا خَرَجَ زَيْدٌ فَإِنَّ زَيْداً كَانَ عَالِماً وَ كَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ يَدْعُكُمْ إِلَى نَفْسِهِ إِنَّمَا دَعَاكُمْ إِلَى اَلرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ؛ اگر فردی از ما اهل بیت به سراغتان آمد و به قیامش دعوت کرد، ببینید بر اساس چه (دعوت و هدفی و گروهی) خروج می کنید! صرفا نگویید چون زید خروج کرد ما نیز خروج کنیم! چرا که زید عالم و صدوق بود و مانند دیگر افراد و رهبران نهضت ها شما را به خودش نخواند! بلکه به سوی امامتان از آل محمد دعوت کرد.(الکافي ج ۸، ص ۲۶۴) و همانا امام رضا علیه السلام در رابطه با قیام دو زید (زید پسر امام سجاد و زید پسر امام کاظم علیه السلام) فرموده است که نباید بین این دو مقایسه شود چرا که زید فرزند امام سجاد بخلاف زید فرزند امام کاظم از علماء بود برای خدا خشمگین شد و با دشمنانش جهاد کرد و شهید شد. (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۲۴۸)ناگفته نماند که امام علیه السلام در علت مشروعیت قیام زید و در تأیید آن «عالم و فقیه بودن زید» را عنوان می کند که نشان می دهد علماء در مورد قیام با عوام که از فقه جهادی و حکومتی اهل بیت علیهم السلام اطلاعی ندارند، حکم شان فرق دارد. زید عالم صدوق را مقایسه با زید النار جاهل نکن! گرچه هر دو فرزند امام معصوم باشند. @Talabeh_nevesht110
🔺 📋حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَفْصٍ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ عَنْ أَخِيهِ سُفْيَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَا سُفْيَانُ إِيَّاكَ وَ اَلرِّئَاسَةَ فَمَا طَلَبَهَا أَحَدٌ إِلاَّ هَلَكَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ هَلَكْنَا إِذْ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَّا إِلاَّ وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يُذْكَرَ وَ يُقْصَدَ وَ يُؤْخَذَ عَنْهُ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْهِ إِنَّمَا ذَلِكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلاً دُونَ اَلْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ وَ تَدْعُوَ اَلنَّاسَ إِلَى قَوْلِهِ. 🔹أبو حفص از برادرش سفيان بن خالد روايت نموده كه امام صادق عليه السّلام فرمود:اى سفيان هوشيار باش،و از رفتن در پى رياست بپرهيز! كه هيچ كس در جستجوى آن بر نيامد مگر اينكه تباه شد. عرض كردم: فدايت گردم، پس در اینصورت همه ما تباه‌شده‌ايم! زيرا هيچ يك از ما نيست مگر آنكه دوست دارد كه نامدار باشد، و مردم او را در نظر گرفته و به او مراجعه كنند، و از او شنوندگى داشته باشند! فرمود: اين گونه نيست كه تو پنداشته‌اى! بلكه رياست آن است كه: تو غير از حجّت خدا شخص ديگرى را بدون دليل نصب کنی و هر چه گويد تصديقش نمائى، و مردم را براى شنيدن و پذيرفتن گفتار او دعوت كنى. 📕📖معاني الأخبار ج ۱، ص ۱۷۹ ⬅️ریاست به معنای رهبری و رئیس شدن و جلو افتادن و مرجعیت و قیادت و سیادت قوم و یا جامعه ای است، بحمد الله در این روایت معنای «طلب ریاست» و آن ریاستی که مذموم و هلاکت می باشد، آمده است لکن در بعضی روایات بصورت مطلق بدون هیچ توضیحی وارد شده است: مَنْ طَلَبَ اَلرِّئَاسَةَ هَلَكَ. (الکافي ج ۲، ص ۲۹۷) باید توجه داشت که این فقیه است که باید امر تفریع از اصول را انجام دهد و معانی و مقاصد حضرات اهل بیت را اصطیاد کند و با اتکاء به حسن و قبح عقلی بگوید هر ریاستی مذموم نیست، ولو حتی روایتی ریاست را بصورت مطلق مذمت کرده باشد چرا که عقل در این موارد حکم می کند که ریاست های ممدوحی نیز وجود دارند و از اساس در حسن یا قبح ریاست و طالب آن، معیار اصلی نیت و هدف است، لذا علامه مجلسی(ره) ذیل خبری که در مذمت ریاست و عهده گرفتن منصب اجتماعی است اینطور بیان می کند که هر ریاستی مذموم نیست و ممدوح نیز داریم و ممدوح و مذموم بودن آن بستگی به نیت و حالات طرف دارد. در آخر علامه در رابطه با ریاست فقیه جامع الشرائط در زمان غیبت امام معصوم(ع) می نویسد: مشهور میان فقهای شیعه این است که بر فقیه واجب عینی یا کفایی است عهده دار منصب قضائی شود و ریاست به عهده بگیرد و اگر هدف و نیت او، اطاعت امام معصومش و خیر خواهی شیعیان و احقاق حقوق و حفظ ناموس و اموال و جان مردمان باشد ریاست اش کاملا بر حق است.(مرآه العقول ج ۱٠ ص ۱۱۸) @Talabeh_nevesht110
🔺شیخ صدوق(ره) و حجیت ظواهر کتاب(۳) 🟠شیخ صدوق در کتاب «الخصال» روایتی را بر اساس ظواهر آیات قرآنی تفسیر می کند (دقت کنید روایت را به وسیله آیات قرآن تفسیر می کند) و آن روایت این است که: 🔹عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِّ بِإِسْنَادِهِ یَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: ثَلَاثٌ لَمْ یَعْرَ مِنْهَا نَبِیٌّ فَمَنْ دُونَهُ الطِّیَرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ التَّفَکُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ. ⬅️امام صادق علیه السّلام فرمود: سه چیز است که هیچ پیامبری و افراد پایین تر از او، از آن خالی نیستند: تطیر (فال بد زدن) و حسد و اندیشیدن وسوسه آمیز در آفرینش. 💠ظاهر این روایت بطوریست که خواننده فکر می کند پیامبران اهل فال بد زدن و حسد و تفکرات وسوسی در خلقت بودند، در اینجاست که محدث فقیه صدوق(علیه الرحمة) این توهم را رد می کند و می نویسد: 🔹معنی الطیرة فی هذا الموضع هو أن یتطیر منهم قومهم فأما هم علیهم السّلام فلا یتطیرون و ذلک کما قال الله عز و جل عن قوم صالح قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ و کما قال آخرون لأنبیائهم علیهم السّلام إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ الآیة و أما الحسد فإنه فی هذا الموضع هو أن یحسدوا لا أنهم یحسدون غیرهم. و ذلک کما قال الله عز و جل أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً و أما التفکر فی الوسوسة فی الخلق فهو بلواهم علیهم السّلام بأهل الوسوسة لا غیر ذلک و ذلک کما حکی الله عز و جل عنهم عن الولید بن المغیرة المخزومی إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ یعنی قال للقرآن إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ. ⬅️ترجمه: 🔸تطیر و فال بد زدن را پیامبران نمی کنند، بلکه در اینجا منظور این است که قوم پیامبران به پیامبرشان تطیر می زنند و می گویند مصائبی که به ما می رسد بخاطر شومی وجود فلان پیامبر است. همانطور که خداوند همین را در قرآن از قوم صالح و از اقوام دیگر پیامبران حکایت کرده است:«قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ» گفتند ما به تو و کسانی که با تو هستند فال بد می‌زنیم، گفت: فال بد زدن شما نزد خداوند است. (نمل ۴۷) و «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ» ما به شما فال بد می‌زنیم اگر دست برندارید شما را سنگسار می‌کنیم. (یس ۱۸) 🔸اما حسد نیز مانند تطیر است یعنی خود پیامبران حسد نمی ورزند بلکه مورد حسد قرار می گیرند کما اینکه خداوند در قرآن فرموده است «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» آیا آنان به مردم - انبیاء و اوصیاء - به سبب آنچه خدا از فضل خود به آنان داده، حسد می‌ورزند؟ ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان ملکی بزرگ دادیم. (النساء ۵۴) 🔸اما تفکرات وسوسه آمیز در آفرینش نیز ابتلای پیامبران است یعنی آنان به افراد وسوسه آمیز مبتلا می شوند همانطور که خداوند از ولید بن مغیره مخزومی نقل می کند «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ» یعنی: او اندیشید و حساب کرد، پس کشته شده باد، چگونه حساب کرد! - یعنی در باره قرآن فکر های وسوسه آمیز کرد - گفت: این چیز جز یک سحر که انتخاب شده نیست، این چیزی جز سخن بشر نیست. (المدثر ۱۸ - ۲۴) 📚الخصال المجلد ۱، الصفحة ۸۹ (باب الثلاثة) 📌🔍نکته: همانطور که شیخ الاسلام محمد باقر مجلسی (ره) فرموده است، این تفسیر شیخ صدوق(ره) از روایت با قیاس به آیات قرآنی، توجیهی پسندیده است لکن در کافی شیخ کلینی (ره) همین روایت بطوری دیگر وارد شده است که در آخر آن می فرماید: إِلاَّ أَنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ (الکافي ج ۸، ص ۱۰۸) که تفسیر شیخ صدوق را نقض می کند، سپس علامه خود توجیهاتی برای وجود تطیر و حسد و تفکر وسوسی در انبیاء می آورد و می فرماید استبعادی ندارد که این موارد در انبیاء باشند. (بحارالانوار ج ۱۱ ص ۷۶) @Talabeh_nevesht110
🔺 (۲) 🟢روایاتی که مثبت «فترت» برای «امر امامت و امام» هستند: 🔸عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يُصِيبُهُمْ فِيهِ سَبْطَةٌ يَأْرِزُ اَلْعِلْمُ فِيهَا بَيْنَ اَلْمَسْجِدَيْنِ كَمَا تَأْرِزُ اَلْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا يَعْنِي بَيْنَ مَكَّةَ وَ اَلْمَدِينَةِ فَبَيْنَمَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَطْلَعَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ نَجْمَهُمْ قَالَ قُلْتُ وَ مَا اَلسَّبْطَةُ قَالَ اَلْفَتْرَةُ وَ اَلْغَيْبَةُ لِإِمَامِكُمْ قَالَ قُلْتُ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ فَقَالَ كُونُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يُطْلِعَ اَللَّهُ لَكُمْ نَجْمَكُمْ. 🔹ابان بن تغلب گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: زمانى بر مردم در آيد كه گداخته شوند و علم در بين اين دو مسجد در هم پيچيده شود همچنان كه مار در لانه‌اش نهان شود،يعنى بين مكّه و مدينه،و در اين بين كه چنين باشند به ناگاه خداى تعالى ستارۀ آنها را آشكار سازد، گويد:گفتم:مقصود از«گداخته شدن»چيست‌؟ فرمود: دوران فترت و غيبت امامتان! گويد:گفتم:در اين ميانه چه كنيم‌؟فرمود:بر آنچه هستيد استوار باشيد تا آنكه خداوند ستارۀ شما را آشكار سازد. 📚کمال الدين ج ۲، ص ۳۴۹ 🔸عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ اَلصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ يَعْنِي أَعْدَاءَنَا إِلاَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا يَعْنِي بِآيَاتِنَا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ يَعْنِي بِمُوَاسَاةِ اَلْإِخْوَانِ وَ تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ يَعْنِي بِالْإِمَامَةِ وَ تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ يَعْنِي فِي اَلْفَتْرَةِ. 🔹مفضّل بن عمر گويد:از امام صادق عليه السّلام از معناى قول خداى تعالى كه مى‌فرمايد:« وَ اَلْعَصْرِإِنَّ‌ اَلْإِنْسٰانَ‌ لَفِي خُسْرٍ »پرسيدم.گفت:(العصر)عصر خروج قائم عليه السّلام است« إِنَّ‌ اَلْإِنْسٰانَ‌ لَفِي خُسْرٍ »يعنى دشمنان ما.« إِلاَّ اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا » يعنى به آيات ما ائمّه،« وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ »يعنى همراهى با برادران « وَ تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ‌ »يعنى به امامت،« وَ تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ »يعنى در دوران فترت و غيبت امام. 📚کمال الدين ج ۲، ص ۶۵۶ 🔸مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يُصِيبُهُمْ فِيهَا سَبْطَةٌ يَأْرِزُ اَلْعِلْمُ فِيهَا كَمَا تَأْرِزُ اَلْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا فَبَيْنَمَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ طَلَعَ عَلَيْهِمْ نَجْمٌ قُلْتُ فَمَا اَلسَّبْطَةُ قَالَ اَلْفَتْرَةُ قُلْتُ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ فَقَالَ كُونُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يُطْلِعَ اَللَّهُ لَكُمْ نَجْمَكُمْ. 🔹ابان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام روايت مى‌كند كه آن حضرت فرمود: زمانى بر مردم بيايد كه در آن دچار(سبطه) شوند و علم جمع گردد همچنان كه مار در سوراخ خويش خود را گرد مى‌كند و به هم مى‌آورد، و در اين حال كه آنان چنين به سر مى‌برند ناگاه ستاره‌اى بر آنان مى‌دمد،عرض كردم:سبطه چيست‌؟ فرمود: دوران فتّرت است،عرض كردم،پس در آن ميان ما چه كنيم‌؟فرمود:بر همان چيزى كه بوديد باقى باشيد،تا خداوند ستارۀ شما (امام شما) را برايتان برآورد. 📚الغيبة للنعمانی ج ۱، ص ۱۵۹ ✳️همانطور که گفته شد برای فترت دو معنی گفته شده است: 1⃣انقطاع امر ارسال رسل و بعث حجج الهیه (به گونه ای که هیچ پیامبری و امامی از جانب خداوند برای هدایت مردم نباشد) 2⃣به غیبت رفتن حجت زمان و پنهان شدن او از چشمان مردم (با این حال زمین از حجت الهی خالی نیست و امر ارسال رسل و بعث حجج الهیه منقطع نشده است) 💠گفته شد که تنها معنای مقبول از فترت همان معنای دوم است که شیخ صدوق علیه الرحمة بیان کرده است، چرا که معنای اول در تعارض با روایات متواتره ای است که فرمودند زمین از زمانی که خلق شده است، خالی از حجت خدا نبوده است. لذا می گوییم در زمان فاصله بعثت رسول خدا با عیسی بن مریم نیز انبیاء و اوصیائی وجود داشتند هر چند مستور و غیر مشهور و خائف بودند. 💢محصل کلام این می شود که معنای دوم از فترت در امامت نیز واقع شده است و روایات نیز بر این دلالت دارند. @Talabeh_nevesht110
📜 🔵حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که این سوره را هر شب در منزلش بخواند، از جنّ و وسواس (وسوسه گر) در امان باشد و هر که آن را بنویسد و بر خردسالان بیاویزد، آنان به اذن خداوند عزّ و جلّ از جنّ، محفوظ و در امان باشند. 📚البرهان في تفسير القرآن ج ۵، ص ۸۱۷ 🔵علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش می نویسد: قول خدای عزّ و جلّ: «أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ* مَلِکِ النَّاسِ* إِلَهِ النَّاسِ* مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» اسم شیطانی است که در سینه مردمان است و در آن وسوسه می‌انگیزد و از خیر ناامیدشان می‌کند و آنان را از فقر می‌ترساند و به نافرمانی خدا و بدکاری می‌کشاند. 📚تفسير القمّي ج ۲، ص ۴۵۰ 🔵حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر قلبی دو گوش دارد که بر یکی فرشته ای راهنما و بر دیگری شیطانی است فتنه گر، یکی فرمانش می‌دهد و دیگری او را باز می‌دارد، هم چنان که برخی از مردم نیز شیطانی هستند که مردم دیگر را به انجام نافرمانی‌های خدا می‌کشانند، همان طور که شیاطینی از اجنّه چنین می‌کنند. 📚تفسير القمّي ج ۲، ص ۴۵۰ 🔵از فضیل بن یسار روایت شده است که وی گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از بیماری شدید و دردی سخت در رنج بود که جبرئیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام آمدند و جبرئیل بالای سر حضرت صلی الله علیه و آله و سلم نشست و میکائیل کنار پای ایشان. آن گاه جبرئیل با « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و میکائیل با « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» ایشان را تعویذ کردند. 📚مجمع البیان، ج۱۰، ص ۴۹۵ 🔵از صابر غلام بسّام روایت شده است که گفت: حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پیشاپیش ما نماز مغرب را امامت کرد و معوّذتان (ناس و فلق) را قرائت نمود و فرمود: آن دو (سوره) از قرآن هستند. 📚کافی، ج ۳، ص ۳۱۷، ح ۲۶ 🆔 @mohadesin_marefat_110
👥اختلافات معرفتی در میان مسلمانان 🔻به جرئت می گویم که دو فرد مسلمانی (اعم از آن دسته از اهل سنتی که مستضعف واقع شدند و شیعیان اهل بیت علیهم السلام) پیدا نمی شوند مگر اینکه در اعتقادات و مسائل معرفتی اختلافاتی با یکدیگر خواهند داشت. اما چیزی که شارع روی آن تاکید دارد اینکه نباید بخاطر این اختلافات معرفتی، مسلمانان و مومنین به جان هم بیفتند و جدایی و دشمنی بین شان صورت بگیرد! (البته ما دامی که اعتقاد مسلمانی بصورتی نباشد که موجب کفر و خروج او از دین و مذهب شود و آن مسأله منکر او از ضروریات باشد) چرا که هر فردی از معرفت و سعه وجودی و مقدار عقل و فهم و ایمان مختلفی برخوردار است و درجات ایمان شان تفاوت دارد. 💠در این روایت نیز سخن از شیعه ای است که خدمت امام صادق علیه السلام آمده و می گوید نزد ما افرادی هستند که به آنچه که ما اعتقاد داریم، معتقد نیستند! بنابراین ما با آن ها دوستی نخواهیم کرد و بلکه از آنان بیزاری نیز می جوییم! امام فرمود: ما نیز به مسائلی اعتقاد داریم که شما شیعیان از آن خبر ندارید! پس ما هم بیاییم از شما بیزار بشیم؟! راوی جواب داد: نه! سپس امام فرمود: آنان را با اینکه اختلاف معرفتی دارید دوست بدارید! از هم بیزار نباشید که مسلمانان در مسائل معرفتی از درجات مختلفی برخوردار اند و بعضی سهم شان بیشتر است و بعضی کمتر است. @Talabeh_nevesht110
💢💠خلفای عباسی شیعه⁉️ ⬅️همانطور که می بینید ملا محمد تقی مجلسی(ره) در لوامع صاحبقرانی، از منصور و هارون و مأمون به سلاطین شیعه مذهب تعبیر می کند که بخاطر حبّ ملک و پادشاهی دنیا، مذهب خود را کتمان می کردند. 🔻این نظریه را چند چیز تقویت می کند: 1⃣سخنانی که امام رضا علیه السلام با مأمون لعین دارد که در آن سخن از ضروریات اعتقادی و فقهی مذهب شیعه است (امامت ۱۲ امام شیعه و افضلیت آنان و رجعت و متعه و تقیه و طلاق بدعت سه طلاقه و بدعت بودن تراویح و اینکه زکات را فقط به شیعه می دهند و و پنچ تکبیر بودن نماز میت و رد جبر و تفویض و تبری و برائت از خلفای گذشته و معاویه و عائشه و خوارج و محاربین امیرالمومنین و...) 2⃣سخن مأمون که گفت من تشیع را از هارون یاد گرفتم و هارون با اینکه معترف بود امام بر حق حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است ولی بخاطر ملک دنیوی خاندان اهل بیت علیهم السلام را می کشت چرا که ملک عقیم است و به خود من که فرزند او هستم نیز رحم نمی کند. (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۸۸) 3⃣سخن بعضی از مورخین که مأمون را از اهل تشیع دانستند و اقداماتی که او برای حلیت قانونی متعه (جرم نبودن متعه) انجام داد را نقل کردند. ❇️نکته: ظاهرا تعریف افرادی مانند علامه مجلسی از تشیع «اعتقاد قلبی به عقاید شیعه» است هر چند در مقام عمل اهل فسق و فجور و کبائر تا حد کشتن امام زمان بخاطر حبّ دنیا باشد!! @Talabeh_nevesht110
⬅️مظلومیت آیات قرآن 🔻امام المشککین فخر رازی تمام سعی و تلاش خود را می کند تا به وجه و تفسیری، با آیه شریفه «اولی الامر» اثبات کند که اجماع امت و استعمال قیاس حجت می باشند(از فخر رازی چنین چیزی اصلا بعید نیست کما اینکه او در کتب کلامیه خود ادعای نص از قرآن بر خلافت ابوبکر می کند). 💠توجه شما را به دو روایت جلب می کنم: 1⃣منصور بن حازم به امام صادق علیه السلام گفت: من در قرآن تأمل كردم و ديدم اهل سنت و قدریه و حتى زنديقى كه به آن ايمان ندارد به آن استشهاد و استدلال مي كنند تا بر طرف مقابل خود غلبه كنند و عقیده و مسلک خود را اثبات کنند! پس فهميدم كه قرآن بدون قيم (و سرپرستى كه معنى واقعى آن را بيان كند) حجت نباشد و آن قيم هر چه نسبت به قرآن بگويد حق است و آن قیم امیرالمومنین علی علیه السلام است که به تمامی قرآن علم دارد، امام نیز کلام منصور را تأیید کرد. (الکافي ج ۱، ص ۱۸۸) 2⃣امیرالمومنین علیه السلام به ابن عباس که می خواست با خوارج مناظره کند، فرمود: با آنان بوسیله قرآن مناظره نکن! چرا که قرآن محتمل صورت ها و احتمالات مختلفه است، تو چیزی خواهی گفت و آنان چیز دیگر بر اساس آیات اش خواهند گفت! بلکه با آنان بوسیله سنت (قول و فعل محکم و قطعی رسول خدا که هیچ توجیهی نتوان کرد) مناظره کن که اگر چنین کنی، راه فراری نخواهند داشت! (نهج البلاغه نامه ۷۷) @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔍❌کلیپ تقطیع شده از آیت الله کمال حیدری که در آن ادعاء می شود آقای حیدری گفتند صحابه و خلفای غاصب اجتهاد کردند و خطاء کردند و منافق نبودند و فردای قیامت جلوی شیعیان را می گیرند و بخاطر تهمت نفاق شکایت می کنند. @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️توضیحات جناب آقای کمال حیدری در رابطه با مسأله نفاق و اجتهاد صحابه @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️کلام آقای کمال حیدری در رابطه با اینکه نظریه «اجتهد فأخطأ» از مجعولات مخالفین برای توجیه اختلافات بین صحابه است تا بگویند هم ظالم و هم مظلوم (چه حق چه نا حق) که از عشره مبشره (حدیث اهل سنت در بشارت ده نفر از صحابه به بهشت) ساختگی شان اند اجتهاد کردند و اجتهاد به خطاء هم هیچ اشکالی نداردـ @Talabeh_nevesht110
سلام علیکم و رحمة الله ◀️بزرگواری پیام دادند که از این پست «اختلاف بین نقل حدیث و نقل تاریخ» چیزی متوجه نشدند، اگر می شود توضیحی دهید. 🔻باید عرض کنم پست هایی که در کانال گذاشته می شود با نگاه به اینکه اکثر اعضای کانال طلاب و محققین آشنا به این فضا هستند، قرار میدیم. 🟢اما مقصود ما از این پست این بود که بگوییم گاهی می شود حدیث صحیح السند با نقل تاریخی مشهور در تعارض باشد، برای مثال چند مورد را توضیح می دهیم: 1⃣حدیث گفته است که امام صادق (علیه السلام) و حجاج ثقفی (علیه اللعنة) یکدیگر را درک کردند در حالی که مشهور میان مورخین این است که گفتند حجاج قبل از ولادت امام صادق علیه السلام از دنیا رفت. 2⃣حدیث گفته است اصحاب حجاج ثقفی خواستند کعبه را تخریب کنند که خداوند مانند اصحاب فیل پرنده هایی را روان کرد و آن پرندگان سنگ هایی کشنده ریختند و آنان به هلاکت رسیدند، در حالی که هیچ یک از مورخین چنین حادثه ای را ثبت نکردند. (مانند جریان حدیث خیط جابر و زلزله در مدینه) 3⃣حدیث گفته است یزید (علیه اللعنة و العذاب) بعد از شهادت امام حسین علیه السلام به حج آمد و با امام سجاد علیه السلام دیداری کرد و سخنانی بین شان رد و بدل شد. در حالی که مورخین گفتند یزید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از شام خارج نشد و همانجا هم به هلاکت رسید. 4⃣حدیث گفته است پیامبر بعد از جریان غدیر به ابطح در مکه رفت. در حالی که مورخین گفته اند پیامبر بعد از جریان غدیر در مدینه بود و از آن خارج نشد تا به مکه برود. 5⃣حدیث گفته است جابر بن عبد الله انصاری در زمان حیات امام سجاد علیه السلام خدمت امام باقر علیه السلام رفت و آمد می کرد و همچنین بعد از شهادت امام سجاد علیه السلام نیز خدمت امام باقر علیه السلام می رسید، که این حدیث می رساند امام سجاد علیه السلام قبل از جابر از دنیا رفته بوده است. در حالی که مورخین اتفاق نظر دارند که جابر قبل از ۸٠ هـ ق از دنیا رفت و امام سجاد تا ۹٠ هـ ق زنده بوده است. @Talabeh_nevesht110
⬅️شرکت فضیل بن یسار از خواص اصحاب ائمه (علیهم السلام) در جهاد و قتال به همراه زید (ره) 🔹فضيل بن يسار (ره) گويد: 🔻صبح همان روزى كه زيد در كوفه خروج كرد،نزد او رفتم،شنيدم كه ميگفت:چه كسى از بين شما مرا در جنگ با انباط‍‌ شام كمك مى‌دهد؟ قسم بخداوندى كه محمّد را به حقّ‌ مبعوث نمود،و او را بشير و نذير قرار داد،هر كس از شما مرا در جنگ با آنان يارى دهد،روز قيامت دستش را گرفته و با اذن خداوند عزّ و جلّ‌ به بهشت واردش خواهم كرد. وقتى زید كشته شد،مركبى كرايه كرده و رهسپار مدينه شدم و در آنجا به خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم،با خود گفتم: نبايد خبر كشته شدن زيد را به حضرت بدهم،چون ممكن است بيتابى كند،وقتى به حضرت وارد شدم،فرمود:عمويم زيد چه كرد؟بغض،گلويم را گرفت،فرمود:او را كشتند؟ گفتم:بله! فرمود:آيا جنازه‌اش را هم بر دار كردند؟ گفتم بله! حضرت به گريه افتاد و اشكهايش همچون دانه‌هاى درّ از دو طرف صورت مباركش مى‌ريخت، سپس فرمود: ای فضيل! آيا در جنگ با اهل شام همراه عمويم زيد حضور داشتى‌؟ گفتم: بله،فرمود: چند نفر از آنان را كشتى‌؟ عرض كردم:شش نفر،فرمود: آيا در اين جنگ شكّ‌ و شبهه‌اى دارى‌؟ عرض كردم:اگر شكّ‌ داشتم آنان را نمى‌كشتم،در اين موقع شنيدم كه ميفرمود: خداوندا مرا نيز در ثواب اين جنگ شريك گردان! قسم به خدا كه عمويم و يارانش شهيد از دنيا رفتند همچون علىّ‌ بن ابى طالب عليه السّلام و يارانش. 🔍نکته: فضیل بدون اطلاع دادن و اعلام به امام صادق علیه السلام، در قیام زید(ره) شرکت کرده و شمشیر زده است. ❓اما فضیل کیست❓⬇️ @Talabeh_nevesht110
🔍منزلت مجاهد بالسیف «فضیل بن یسار ره» در نزد اهل بیت علیهم السلام 1⃣🔸امام صادق علیه السلام هر زمان که فضیل بن یسار را می دید، می فرمود: مخبتین (متواضعان) را به بهشت بشارت ده! هر کس دوست دارد به مردی از اهل بهشت بنگرد به فضیل نظر کند! 2⃣🔸زمانی که فضیل خدمت امام باقر علیه السلام می رسید، امام می فرمود: بح بح! مخبتین را بشارت ده به بهشت! مرحبا به آن کسی که زمین به وجود او آرام می گیرد. 3⃣🔸کسی که فضیل را بعد از وفاتش غسل می داد نقل می کند که به هنگام غسل دست فضیل از من سبقت می گرفت و عورتش را می پوشاند، این جریان را با امام صادق علیه السلام در میان گذاشتم و امام فرمود: رحمت خدا بر فضیل بن یسار که حقیقتا مردی از ما اهل بیت بود. @Talabeh_nevesht110
🔰استحباب روزه یوم الشک (روزی که نمی دانیم از ماه شعبان است یا از ماه رمضان) 1⃣أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ أَبِي اَلصُّهْبَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَكْرِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ شَجَرَةَ عَنْ بَشِيرٍ اَلنَّبَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صَوْمِ يَوْمِ اَلشَّكِّ فَقَالَ صُمْهُ فَإِنْ يَكُ مِنْ شَعْبَانَ كَانَ تَطَوُّعاً وَ إِنْ يَكُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَيَوْمٌ وُفِّقْتَ لَهُ. 💠به سند صحیح بشير نبّال گويد: از امام صادق عليه السّلام از روزۀ یوم الشک پرسيدم‌؟ فرمود: آن روز را روزه بدار اگر از شعبان باشد روزه مستحبى محسوب مى‌شود و اگر از ماه رمضان باشد پس روزى است كه به آن موفّق شده‌اى. 2⃣عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ يَعْلَى عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ عَنِ اَلْكَاهِلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَعْبَانَ قَالَ لَأَنْ أَصُومَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُفْطِرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ . 💠به سند صحیح كاهلى گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد روزى كه مورد شك قرار مى‌گيرد كه از شعبان است، پرسيدم. فرمود: اگر روزى از ماه شعبان را روزه بدارم در نزد من بهتر است از اين‌كه روزى از ماه رمضان را افطار نمايم. 3⃣عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لاَ يَدْرِي أَ هُوَ مِنْ شَعْبَانَ أَوْ مِنْ رَمَضَانَ فَصَامَهُ فَكَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ هُوَ يَوْمٌ وُفِّقَ لَهُ وَ لاَ قَضَاءَ عَلَيْهِ . 💠به سند صحیح سماعه گويد: از امام عليه السّلام در مورد روزى كه مورد شك قرار مى‌گيرد كه از ماه شعبان است يا از ماه رمضان، پس فردى آن روز را روزه گرفت بعد معلوم شد كه از ماه رمضان بود پرسيدم‌؟ فرمود: آن روزى است كه به آن موفق شده است و قضا ندارد. 4⃣عَنِ الزُّهْرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: یَنْوِی لَیْلَةَ الشَّکِّ أَنَّهُ صَائِمٌ مِنْ شَعْبَانَ- فَإِنْ کَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَجْزَأَ عَنْهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ شَعْبَانَ لَمْ يَضُرَّهُ. 💠امام سجاد علیه السلام فرمود: در ليلة الشّك نيّت مى‌كند كه او از ماه شعبان روزه مى‌گيرد. پس اگر آن روز از ماه رمضان بوده، از او كفايت كند و اگر معلوم شد كه از ماه شعبان است به او ضررى نداشته است. 📚تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، المجلد ۱٠ الصفحة ۲٠ (بَابُ اسْتِحْبَابِ صَوْمِ یَوْمِ الشَّکِّ بِنِیَّةِ النَّدْبِ عَلَی أَنَّهُ مِنْ شَعْبَانَ إِذَا کَانَتْ عِلَّةٌ أَوْ شُبْهَةٌ وَ لَوْ بَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَجْزَأَهُ) 🆔 @mohadesin_marefat_110
🟡آیا اجبار بر فروعات اسلامی، جایگاهی در دین دارد؟ (۱) ☑️شیخ کلینی در «بَابُ اَلْإِجْبَارِ عَلَى اَلْحَجِّ» به سند حسن یا صحیح (علی التحقیق) از امام صادق علیه السلام نقل می کند: 🔸لَوْ أَنَّ اَلنَّاسَ تَرَكُوا اَلْحَجَّ لَكَانَ عَلَى اَلْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى اَلْمُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَكُوا زِيَارَةَ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَكَانَ عَلَى اَلْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى اَلْمُقَامِ عِنْدَهُ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْتِ مَالِ اَلْمُسْلِمِينَ. 🔹اگر مردم حجّ را ترك كنند، حاکم وظيفه دارد كه آنها را به انجام آن و اقامت در حرم اجبار کند، و اگر زيارت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را ترك كنند، بر حاکم لازم است كه آنها را به اين كار و اقامت در حرم آن حضرت اجبار كند، در صورتى كه مالى نداشته باشند، بايد از بيت المال مسلمانان به آنان انفاق كند تا اين كارها صورت پذيرد. 📘الکافي ج ۴، ص ۲۷۲، ح ۱ @Talabeh_nevesht110
🔺 (۳) 🟢توضیح شیخ صدوق در رابطه با معنای فترت و فترت در امامت و رسل و انبیاء ⬅️شیخ بعد از نقل روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام در تفسیر سوره عصر، می نویسد: 🔹إن قوما قالوا بالفترة واحتجوا بها وزعموا أن الإمامة منقطعة. 🔹إن هذاالقول مخالف للحق لكثرة الروايات التي وردت أن الأرض لاتخلو من حجة إلي يوم القيامة و لم تخل من لدن آدم ع إلي هذا الوقت. 🔹أن الأرض لاتخلو من إمام حي معروف إما ظاهر مشهور أوخاف مستور و لم يزل إجماعهم عليه إلي زماننا هذا فالإمامة لاتنقطع. 🔹والفترات بين الرسل ع كانت جائزة لأن الرسل مبعوثة بشرائع الملة وتجديدها ونسخ بعضها بعضا و ليس الأنبياء والأئمة ع كذلك. 🔹قدعلمنا أنه كان بين نوح و ابراهيم و بين ابراهيم و موسي و بين موسي وعيسي و بين عيسي و محمد ع أنبياء وأوصياء كثيرون وإنما كانوا مذكرين لأمر الله. 🔹مع أنا لاندفع الأخبار التي رويت أنه كان بين عيسي و محمد ص فترة لم يكن فيهانبي و لاوصي و لاننكرها ونقول إنها أخبار صحيحة ولكن تأويلها غير ماذهب إليه مخالفونا من انقطاع الأنبياء والأئمة والرسل ع. وإنما معني الفترة أنه لم يكن بينهما رسول و لانبي و لاوصي ظاهر مشهور كمن كان قبله. 🔹قد كان بينه و بين عيسي ع أنبياء وأئمة مستورون خائفون منهم خالد بن سنان العبسي نبي لايدفعه دافع و لاينكره منكر لتواطئ الأخبار بذلك عن الخاص والعام وشهرته عندهم و أن ابنته أدركت رسول الله ص ودخلت عليه فقال النبي هذه ابنة نبي ضيعه قومه خالد بن سنان العبسي. 🔹فقد دل ذلك علي أن الفترة هي الاختفاء والسر والامتناع من الظهور وإعلان الدعوة لاذهاب شخص وارتفاع عين الذات والإنية. 📌ترجمه: 🔘بعضی بر اساس این روایت مفضل بن عمر قائل به فترت در امامت(فترت به معنای انقطاع) شدند! این سخن مخالف حق است چرا که روایات زیادی وارد شده است مبنی بر اینکه زمین از حجت خدا از زمان آدم(ع) خالی نبوده و تا روز قیامت خالی نخواهد بود. باید در زمین حجت خدا باشد و از امام زنده ای که ظاهر مشهور یا خائف مستور باشد خالی نمی شود، طائفه شیعه نیز از اول تا به امروز بر همین مسأله اجماع دارند و معتقدند امامت منقطع نمی شود. 🔘فترت (به معنای انقطاع و فاصله) در پیامبران صاحب شریعت که با مبعوث شدن شان، احکام شریعت قبلی نسخ می شود، ممکن است. در حالی که انبیاء (پیامبران تبلیغی بدون شریعت) و ائمه علیهم السلام اینطور نیستند. همانا فاصله بین نوح و ابراهیم و ابراهیم و موسی و موسی و عیسی و عیسی و محمّد صلی الله علیه و آله، انبیاء و اوصیاء زیادی بودند که امر الهی را یادآوری و تبلیغ می کردند. 🔘با این حال ما روایاتی که گفتند «بین عیسی و محمّد صلی الله علیه و آله فترت بود و پیامبر و وصیی نبود» را منکر نمی شویم، بلکه این ها روایات صحیحه هستند، لکن فترت در این روایات به معنای انقطاع نیست بلکه در اینجا مراد از فترت این است که بین عیسی و محمد انبیاء و اوصیاء ظاهر و مشهور نبودند با اینکه انبیاء و اوصیاء خائف و مستور وجود داشتند. از جمله پیامبران خائف و مستور بین عیسی و محمد (ص و آله)«خالد بن سنان عبسی» است که احدی این را انکار نکرده و شیعه و سنی روایات متواطئ متوافق در این مسأله نقل کردند و مشهور است، دختر خالد بن سنان نیز رسول خدا را درک کرد و پیامبر در حقش فرمود: این دختر پیامبری است که قومش او را ضایع کردند که او خالد بن سنان است. پس همین وجود انبیائی چون خالد بن سنان بین عیسی و محمد (ص و آله) نشان می دهد که معنای فترت در این روایات با معنای مخفی شدن و ظاهر نبودن و اعلان نکردن دعوت بوده، نه اینکه شخص نبی یا وصیی در آن فاصله از اساس در زمین نبوده باشد. 📚کمال الدین مجلد ۲ ص ۶۵۷ باب ۵۸ (في نوادر الكتاب) @Talabeh_nevesht110
🔷شرکت در چهارشنبه سوری مساویست با: ❌تجلیل آیین مجوسی ❌تقدیس آتش ❌تشابه به کفار ❌عمل جاهلانه ❌هدر دادن وقت ❌آسیب دیدن خود و دیگران
🟡آیا اجبار بر فروعات اسلامی، جایگاهی در دین دارد؟ (۲) ☑️شیخ برقی و شیخ صدوق و شیخ طوسی (علیهم الرحمة) به اسانید متعدده نقل کردند: 🔸عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اِشْتَرَطَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى جِيرَانِ اَلْمَسْجِدِ شُهُودَ اَلصَّلاَةِ وَ قَالَ لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ لاَ يَشْهَدُونَ اَلصَّلاَةَ أَوْ لآَمُرَنَّ مُؤَذِّناً يُؤَذِّنُ ثُمَّ يُقِيمُ ثُمَّ آمُرُ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَلَيُحْرِقَنَّ عَلَى أَقْوَامٍ بُيُوتَهُمْ بِحَزْمِ اَلْحَطَبَ لاَ يَأْتُونَ اَلصَّلاَةَ. 📚المحاسن ج ۱، ص ۸۴ 🔸فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص هَمَّ بِأَنْ یُحْرِقَ قَوْماً فِی مَنَازِلِهِمْ لِتَرْکِهِمُ الْحُضُورَ لِجَمَاعَةِ الْمُسْلِمِینَ وَ قَدْ کَانَ فِیهِمْ مَنْ یُصَلِّی فِی بَیْتِهِ فَلَمْ یَقْبَلْ مِنْهُ ذَلِکَ. 📚من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۳۸ 🔸قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِقَوْمٍ: « لَتَحْضُرُنَّ اَلْمَسْجِدَ أَوْ لَأُحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ مَنَازِلَكُمْ». 📚من لا يحضره الفقيه ج ۱، ص ۳۷۶ 🔸عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ أُنَاساً کَانُوا عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص- أَبْطَئُوا عَنِ الصَّلَاةِ فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیُوشِکُ قَوْمٌ یَدَعُونَ الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ أَنْ نَأْمُرَ بِحَطَبٍ فَیُوضَعَ عَلَی أَبْوَابِهِمْ فَتُوقَدَ عَلَیْهِمْ نَارٌ فَتُحْرَقَ عَلَیْهِمْ بُیُوتُهُمْ. 📚تهذيب الأحکام ج ۳، ص ۲۵ 🔸عَنِ اِبْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: هَمَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِإِحْرَاقِ قَوْمٍ فِي مَنَازِلِهِمْ كَانُوا يُصَلُّونَ فِي مَنَازِلِهِمْ وَ لاَ يُصَلُّونَ اَلْجَمَاعَةَ. 📚تهذيب الأحکام ج ۳، ص ۲۶۶ 🔸قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ صَلاَةَ لِمَنْ لَمْ يُصَلِّ فِي اَلْمَسْجِدِ مَعَ اَلْمُسْلِمِينَ إِلاَّ مِنْ عِلَّةٍ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ غِيبَةَ إِلاَّ لِمَنْ صَلَّى فِي جَوْفِ بَيْتِهِ وَ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَتِنَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَةِ اَلْمُسْلِمِينَ وَجَبَتْ غِيبَتُهُ وَ سَقَطَتْ بَيْنَهُمْ عَدَالَتُهُ وَ وَجَبَ هِجْرَانُهُ وَ إِذَا رُفِعَ إِلَى إِمَامِ اَلْمُسْلِمِينَ أَنْذَرَهُ وَ حَذَّرَهُ فَإِنْ حَضَرَ جَمَاعَةَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ إِلاَّ أَحْرَقَ عَلَيْهِ بَيْتَهُ. 📚الإستبصار ج ۳، ص ۱۲ 🔸عَنْ رُزَيْقٍ ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، يَقُولُ: إِنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) بَلَغَهُ أَنَّ قَوْماً لاَ يَحْضُرُونَ اَلصَّلاَةَ فِي اَلْمَسْجِدِ، فَخَطَبَ فَقَالَ: إِنَّ قَوْماً لاَ يَحْضُرُونَ اَلصَّلاَةَ مَعَنَا فِي مَسَاجِدِنَا، فَلاَ يُؤَاكِلُونَّا، وَ لاَ يُشَارِبُونَّا، وَ لاَ يُشَاوِرُونَّا، وَ لاَ يُنَاكِحُونَّا، وَ لاَ يَأْخُذُوا مِنْ فَيْئِنَا شَيْئاً، أَوْ يَحْضُرُوا مَعَنَا صَلاَتَنَا جَمَاعَةً، وَ إِنِّي لَأَوْشَكَ أَنْ آمُرَ لَهُمْ بِنَارٍ تُشْعَلُ فِي دُورِهِمْ فَأُحْرِقَهَا عَلَيْهِمْ أَوْ يَنْتَهُونَ. 📚الأمالي للطوسی ج ۱، ص ۶۹۶ 🔺روایات فوق نشان می دهد حاکم جامعه اسلامی (امام معصوم) می تواند از باب حکم ولایی شرکت در نماز جماعت در مسجد (که عملی مستحب است) را اجبار کند و در صورت تخلف و عدم شرکت، مجازاتی مانند «آتش زدن خانه متخلفین» تعیین کند، همانطور که رسول خدا و امیرالمومنین (صلوات الله علیهما و آلهما) چنین متخلفینی را ملزم و مجبور به شرکت کردند و فرمودند در صورت عدم شرکت خانه تان را آتش خواهیم زد. @Talabeh_nevesht110
🟡آیا اجبار بر فروعات اسلامی، جایگاهی در دین دارد؟ (۳) ☑️در رابطه با مسأله طلاق سنت و طلاق بدعت، روایاتی از اهل بیت علیهم السلام در اجبار مردم بر طلاق سنت است، تا جایی که شیخ حرّ عاملی(ره) بابی را در اجبار مردم بر طلاق سنت توسط حاکم جامعه اسلامی منعقد ساخته است: «بَابُ أَنَّهُ یَجِبُ عَلَی الْوَالِی تَأْدِیبُ النَّاسِ وَ جَبْرُهُمْ بِالسَّوْطِ وَ السَّیْفِ عَلَی مُوَافَقَةِ الطَّلَاقِ لِلسُّنَّةِ وَ تَرْکِ مُخَالَفَتِهَا» که از نام باب معلوم است که حاکم اسلامی در راستای تحقق بخشیدن به سنت و محو کردن بدعت می تواند با تازیانه و شمشیر مردم را بر سنت در طلاق اجبار کند. ➖چند روایت از این باب نقل می کنیم: 🔸عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ وَ اللَّهِ لَوْ مَلَکْتُ مِنْ أَمْرِ النَّاسِ شَیْئاً لَأَقَمْتُهُمْ بِالسَّیْفِ وَ السَّوْطِ حَتَّی یُطَلِّقُوا لِلْعِدَّةِ کَمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. 🔹ابو بصير گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: به خدا سوگند اگر چیزی از زمام امور مردم را به دست مى‌گرفتم، آنان را با شمشير و تازيانه وادار مى‌كردم كه با عدّه زنان را طلاق دهند، آن‌سان كه خداوند متعال فرمان داده است. 📚الکافي ج ۶، ص ۵۷ 🔸عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ: لَوْ وَلِیتُ أَمْرَ النَّاسِ لَعَلَّمْتُهُمُ الطَّلَاقَ ثُمَّ لَمْ أُوتَ بِأَحَدٍ خَالَفَ إِلَّا أَوْجَعْتُهُ ضَرْباً. 🔹ابو بصير گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمود: اگر زمام امور مردم را در دست بگيرم به طور حتم طلاق را به آنان مى‌آموختم آن‌گاه هر متخلفى را كه می آوردند با ضربه های دردناک ادب اش مى‌كردم. 📚الکافي ج ۶، ص ۵۷ ⬅️این روایت در دعائم الاسلام از «امام جعفر صادق علیه السلام» نقل شده است. 📚دعائم الإسلام ج ۲، ص ۲۵۸ @Talabeh_nevesht110
🔻هدف از مطرح کردن این روایات صرفا گوشزد به بعضی مدعیان اجتهاد و مرجعیت است که خودش را آیت الله العظمی می نامد! تازگی ها دیدم با کانال یک آمریکا مصاحبه کرده و با تفسیر به رأی آیات قرآنی از قبیل جریان گوساله پرستی بنی اسرائیل و عدم اقدام هارون و خشم موسی و با استناد به خانه نشینی امیرالمومنین و عدم اقدام عملی برای گرفتن خلافت غصب شده، نتیجه گیری می کند که در دین الهی و سنت پیامبران مفهوم اجبار اصلا جایگاهی ندارد و مردم اگر بت پرست و گوساله پرست هم شدند کسی حق ندارد مانع شان شود و اجبارشان بر توحید یا احکام اسلامی کند، متاسفانه اکثریت این افراد خارج نشین خودشان را به این شبکه های آمریکایی سلطنت طلب به عنوان مرجع اعلی شیعه معرفی می کنند و از اسم مراجعی مانند آیت الله سید محمد صادق روحانی ره که خود قائل به حجاب اجباری بود، سوء استفاده می کنند و دو روز شرکت در درس خارج این مراجع را به عنوان شاگردی جا می زنند. @Talabeh_nevesht110
📌وضعیت حکومت شیعیان در عصر غیبت امام معصوم ⬅️نقد های اساسی که ما داریم مربوط به عقیده فاسد «خانه نشینی و سکولار شیعی و تسلیم زمام مردم شیعه به کفار و فجار» است، صاحبان این عقیده می گویند شیعیان در عصر غیبت ول و رها گذاشته شدند و موظف هستند حکومت و زمام امور خود را به غیر خود - از قبیل کفار و سنیان تحویل دهند - و خودشان اگر حکومتی داشته باشند حرام است و جالب این است که تصریح دارند که حکومت کردن سنی ها فسادش کمتر از حکومت شیعی است، چنین شیعه های بی فکری اگر در زمان امام صادق علیه السلام نیز بودند قطعا به حضرت می گفتند چه نیازی به رجوع به قاضی شیعی داریم؟! دستگاه های قضائی سنیان بهتر از شیعیان است!!! 💠این علامه محمد تقی مجلسی (ره) از فقهای اخباری مسلک است که در رابطه با وضعیت اجتماعی سیاسی شیعی و حکومت در عصر غیبت می فرماید که باید سلاطین عادل شیعی با تبعیت از سخنان علمای شیعه، حکومت را اداره کنند و احکام دینی را اجراء کرده و عدالت را برقرار کنند تا اجتماع منتظم شود و از ثواب عظیم بهره ور باشند. @Talabeh_nevesht110