🌀‍ علامه حسن زاده آملی نقل می فرمایند: «روزی در ایام تحصیل برف شدیدی آمده بود و برای من تردیدی در کلاس درس رفتن حاصل شد. سرانجام تصمیم به رفتن گرفتم و زمانی که خدمت استاد(علامه شعرانی) رسیدم مطلب را به عرض ایشان رساندم. ایشان فرمودند:وقتی به اینجا می آمدید آیا گدایان در خیابان مشغول گدایی بودند؟ گفتم:آری گفتند: «آقا!درس تعطیل بردار نیست.همانطور که گداهای معمولی علی رغم برف و باران دست از گدایی بر نمی دارند، طلبه علم نیز نباید بخاطر برف و باران از حضور در جلسه درس خودداری کند.» #خاطره...!💔

#خاطــره🎞 به‌نقل‌از‌همرزم‌شهید : شب‌قبل‌ازشهادت‌ #بابڪ‌ بود.💔 یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود.🚖 من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌ نیروی‌آزادادوات.‌اون‌شب‌هوا‌واقعا‌ سردبود🌬❄️ #بابڪ‌ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌⛺️جا‌نیست‌من‌بخوابم. پتوهم‌نیست🤦🏻‍♂" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌این‌پتو ؛اینم‌سوءیچ 🔑 برو‌جلو‌ماشین‌🚘بخواب،‌من‌عقب‌میخوابم🤗 ساعت‌3شب‌من‌بلند‌شدم‌رفتم‌بیرون🚶🏻‍♂ دیدم‌پتوروانداختہ‌رو‌دوش‌خودش‌ داره‌نمازمیخونہ📿 (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!)😥 گفتم: #بابڪ بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر ..حرفےنزد🖐🏻 منم‌رفتم‌خوابیدم.🚶🏻‍♂ صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد🙂💔

🔷رفیق شهید میگفت: شب شهادت آرمان که با هم بودیم ،موقع اذان آرمان به مسئول گروه گفت: اقا لطفا گردان رو بردار ببریم مسجد برای نماز... مسئول گروه گفت: آرمان نمیشه، اجازه نمیدهند، سخته و... شهید عزیز گفت: پس من با شما کاری ندارم، میخوام برم مسجد نماز اول وقت بخونم... رفت مسجد نماز اول وقتش رو خوند و برگشت. 🔶شهید آرمان علی وردی کسی بود که تو اون موقعیت #نماز_اول_وقت رو ترک نکرد... #خاطره #آرمان_عزیز #شهید_آرمان_علی_وردی #چله_آرمان

#روایت‌از‌مادر‌شهید 🌸 به این دنیا دل نبسته بود اصلا از زندگی تو دنیا دست کشیده بود از نظر اخلاقی و رفتاری نمونه بارز یه شهید زنده بود میگن کسی که میخواد شهید شه اول باید مثل شهدا زندگی کنه آرمان واقعا مثل شهدا زندگی می‌کرد. اگر شهید نمیشد جای ناراحتی داشت آرمان از همه چیزش گذشته بود ..... #خاطره #شهید‌آرمان‌علی‌وردی