فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕فضائل مولا امیرالمومنین امام علی علیه السلام
#استاد_هاشمی_نژاد
🔘پست تر از شیطان کیست ؟؟
#عید_غدیر
#بزرگترین_عید
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
1_3194365612.mp3
3.74M
🦋💖
💖
✅ #فرصت_زندگی_مصرف_زندگی
#انگیزشی
حال دلتون عالی💗
التماس دعای فرج🤲
اگر فکر میکنید کسی حالش با شنیدن این پاکدست خوب میشه، براش ارسال کن
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
💠اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام:
🖤❤️
💢با هوا و هوس خود جهاد کن، بر خشمت مسلط شو و با عادتهای بد خود مخالفت کن تا نفست پاکیزه شود، عقلت به کمال برسد و از پاداش پرودگارت بهره کامل ببری.
📚تصنیف غرر ص۲۴۳ ح۴۹۱۹
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
27.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#کلیپ_تصویری
🔅ماجرای شفای دختر سنی و شیعه شدن پدرش
🔰 #استاد_عالی
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
دلم میخواست برم خونه بابام، چند روزی شوهرمو نبینم ولی میترسیدم نزاره پویان رو ببرم ناچار مونده بودم،
سعی کردم خودمو بزنم به اون راه که خانوادم نگران نشن ولی نمیتونستم..
مامانم همش میپرسید چی شده که طاقت نیاوردمو همه چیزو بهش گفتم،
اخماش رفت رو هم و گفت غلط کرده مرتیکه بتو تهمت میزنه فلان فلان شده..
دیگه حق نداری پاتو بزاری تو خونش،، توله شم میندازیم روش تا جونش دربیاد
داد زدم نه مامان😳
من بدون پویان میمیرم 😭😭😭
مامانم راضی شدو موندم،
چند روز گذشت که شوهرم با دسته گل و شیرینی اومد خونمون😒
بابام که از هیچی خبر نداشت با خنده گفت چخبره مگه اومدی خواستگاری😁😆
شوهرمم خودشو لوس کرد که آره ستاره همیشه برای من عزیزه☺️
یه نگاه معنی دار بمن کرد که رومو کردم اونطرف
پسرم دویید تو بغل باباش و مجتبی هم اونو گرفت و بوسید،
اونشب شام رو تو سکوت خوردیم!
نمیدونستم چیکار کنم،
اگر بابام میفهمید چی میگفت چیکار میکرد..! مامانم منو کشوند تو آشپزخونه و گفت میخوای چیکار کنی ستاره میخوای بشورمش بندازمش تو آفتاب آبروش بره جلو بابات‼️
لحن مادرم جوری بود که رفتار محبت آمیز مجتبی روش اثر گذاشته بود!
ادامه داد :
ببین اگه بابات بفهمه ها هیچجوره کوتاه نمیادو دعوای بدی میشه، نمیخواد بیای بشین همینجا و فکراتو بکن!
مامانم چایی برد و من تنها نشستم و دو زانومو بغل کردم، خیلی فکر کردم چاره ای نداشتم انگار
غرق فکر بودم که مجتبی دستشو گذاشت رو شونم گفت :
ستاره جانم نمیای بریم خونمون 😕
مظلوم نگاهم کرد..!
نمیدونم چرا یرمو تکون دادم که لبخند زدو رفت.
رفتم ساکمو برداشتمو پویان رو بغل کردم راه افتادم بیرون که...
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
14001015_42666_1281k.mp3
14.79M
#استاد_رفیعی
♦️موضوع 👇
💠 عرصه های اجتماعی زن و مرزهای اجتماعی زن 💠 رسالت زن در جامعه
🔖پنج ویژگی خانواده فاطمی
▪️جلسه دوم
🕌 بیت رهبری/ فاطمیه ۱۴۰۰
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
❣اگر برای شکرگزاری وقت صرف نکنی، هرگز نعمت بیشتری نخواهی داشت و تمامی نعماتی را هم که داری از دست خواهی داد.
وعده معجزه که با شکرگزاری رخ میدهد در این عبارت نهفته است: اگرشاکر باشی نعمت بیشتری به تو داده میشود.🍃🍃
📕 راز
✍🏻 #راندا_برن
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃امام علی علیه السلام در حدیثی زیبا فرمودند :
🔸حق به شخصیتها شناخته نمیشود، خود حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی
🔸نجات و رستگارى در سه چيز است:
پايبندى به حق ، دورى از باطل
و سوار شدن بر مركب جدّيت
📚میزان الحکمه جلد ۳ صفحه ۱۵۶
📚غررالحکم
⚜
🌼
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
✍امام صادق علیه السلام فرمودند:
"هنگامی که انسان به #نماز ایستاد، رحمت خدا ازآسمان بر او نازل می شود و ملائکه اطرافش را احاطه می کنند و فرشته ای می گوید: اگراین #نماز_گزار ارزش نماز را می دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمی شد."
📚اصول کافی ، ج ۳، ص ۲۶۵
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🦋💖
💖
#قانون_5_به_5 ؛
✅ اگر موضوعى؛
۵ سالِ آينده برايت
اهميتى نخواهد داشت،
✅ بيشتر از ۵ دقيقه برايش
ناراحت نباش...
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
با اشاره سر گفتم اره گفت بابات انقدر دوستت داره که نمیخاد با کسی ببینتت حتی شوهرت وقتی ازش بازجویی ک
حواسم به ساعت بود ممکنه ببرنشون تند تند خلاصه گفتم و بدون توجه به عمم سوار تاکسی شدم برگشتم کلانتری سرباز دم در گفت بردنشون
از خودم بدم اومد اصلا زمان شناس نبودم رفتیم دادگاه روز جمعه بود چه افتابی هم زده بود رفتم داخل و پرسیدم گفتن توی اتاق قاضی هستن،.!
یک ساعت نشستم توی حیاط که دیدم جفتشون اوردن هر دو دستبند زده
تمام تنم لرزید😔
پدرم انگار پشیمون شده بود ولی فایده نداشت به مامور گفتم میشه چند دقیقه با شوهرم تنها باشم گفت اره🙏🙏
بغلش کردم خم شدم پاشو بوسیدم دستشو بوسیدم موهاشو
پدرم داشت همینجوری نگاهم میکرد،
هیچی نگفتم نگاهم رو دزدیدم،
به شوهرم گفتم قاضی چی گفت چی پرسید زود بگو اونم گفت
گفت من انکار کردم اما قانون میگه یکی باید به گردن بگیره!!
گفتم من پیش عمه رفتم حالا چی میشه ؟!گفت تا آخر که نگه نمیدارن فقط دعا کن شروع کردم به گریه😭😭
هر دو رو سوارماشین بدرقه کردن و بردن زندان
دیگه هییییچ جونی برای جنگیدن نداشتم قاضی اومد بیرون رفتم پیشش و گفت فقط وثیقه چند صد میلیونی!
سوار ماشین شد و رفت
من فقط ۶۰۰ هزار تومن داشتم هیچ امیدی نداشتم حس مرگ میکردم😣
تاکسی گرفتم رفتم خونه عمم هرچی زنگ زدم نبود نشستم توی کوچه و خاک ها رو روی سرم ریختم با یک بچه توی شکم بدون پشتوانه چه میکردم بین هوشیاری و بیهوشی بودم که دیدم صدای موتور میاد عمم و پسرعمم دستامو گرفتن منو بردن توی خونه
تا جون داشتم گریه کردم و خودمو زدم عمه بیچاره م گفت میدونم حق داری ولی بچه توی شکمت گناه داره گفتم نمیخامش میندازمش من شوهرمو میخام عشقمو میخام💔
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
از همان دست که دادی به تو برخواهد گشت🌿
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══