eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
24.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#عاطفه 💙🤍🖤 محسن بینوا مثله بستنی آب شده وارفت.. یکم گذشت، خودشو جمع کردو گفت عیب نداره فدای سرت 😔
💙🤍🖤 جاروبرقی رو ازم گرفت، کشید و میوه ها رو شست و چید، 🍱🍎🍊🍏 منم یه لباس بلند آبی نفتی پوشیدمو کمی آرایش کردم! شام زنگ زد از بیرون کوبیده آوردن خوردیم که مهمونا رسیدن، خانواده خودم و محسن خواهراش و پسر عموهاش و کلی مهمون.. رفتم کنار سماور چایی بریزم که نفهمیدم چی شد یکی از لیوانا چپه شد و ریخت روی شکمم، 😣 خواهر شوهرم جیغ کشید و داد زد یا فاطمه زهرا همه دوییدن آشپز خونه و منم نمیتونستم دامنمو بدم بالا ببینم چی شد! محسن که از بقیه بدتر دست و گاشو گم کرده بود من میگفتم چیزی نشده ولی شکمم بدجور میسوخت😰 آبجیم یهو عصبی داد زد برین بیرون ببینم چی شده آخه 😤🤨 مردا انگار تازه به خودشون اومدن محسن برگشت گفت بفرمایید شما بفرمایید همه رفتن که دامنمو زود دادم بالا دیدم کنار نافم تا زیر شکمم قرمز شده! خداروشکر لباسم ضخیم بود و زیاد نسوخته بودم، آبجیم از کشو پماد سوختگی آوردو زد! یکمم آب قند بهم داد و گفت نترس چیزی نشده! محسن نگران یا الله گفت و اومد تو آشپزخونه گفت چی شده بریم بیمارستان😥 گفتم نه بابا چیزی نیس یکم قرمز شده! _خطر ناک نباشه، باز پاشو بریم یه معاینه من خیالم راحت شه پاشو _گفتم اخه مرد حسابی العان که با معاینه معلوم نمیشه با سونوگرافی فقط میشه دید! _باشه همون بریم سونوگرافی! بدو هر چی گفتم نمیخواد گفت نه باید بریم، منو آبجیم و محسن رفتیم بیمارستان و سونوگرافی کردن 👌مهمونام میوه خوردن و رفتن، مهمونیمون بهم خورد و ناراحت شدم! که من خیلی بد شد😔 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
توسل مجرب به حضرت زینب❤ 🥰😍عیدتون مبارک😇🥰 امشب شب ولادت خانم حضرت زینبِ، ان شاالله به حق حضرت زینب همه ی اعضای کانالمون،هرحاجتی دارن،براورده بشه💞 این توسل خیلی خیلی حاجت روایی داشتیم باتوسل به حضرت زینب.🙏🌱 پست امشبمون دستور توسل به حضرت زینبه🌹 👈به مدت ۱۴روز، 👈هرروز دورکعت نماز حاجت(مانند نمازصبح)خونده بشه. 👈و بعد نماز ۱۴مرتبه سوره توحید و 👈۶۹مرتبه صلوات گفته بشه، 👈و در روز آخر ختم ۶۹تومان(۶۹موضوعیت داره،میتونید ۶۹هزارتومان یا ۶۹۰۰تومان بدید) نذر به سادات حسینی داده شود، 👈موقع گفتن اذکار باکسی صحبت نشه. منبع:کتاب دوهزار ختم مجرب .✔دوستای گلم پست رو برای خودتون سیو کنید برای دوستانتونم بفرستید. ✅✅✅زمان خاصی نداره این نماز،بین چهارده روز نباید فاصله بیفته،پول رو میتونید بیشتر بدید بگید۶۹تومان نذر وبقیش هدیه است، ❤❤❤هرکی امشب عیدی میخواد از حضرت زینب،این پست رو بالینک کانال برای بقیه بفرسته🥰😍 ✔دعا برای سلامتی و ظهور امام زمان مهربونمون یادمون نره رفقا ❤ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🌺🍃🌸 اگر طلوع خورشید☀️ با سلامی از جنس مهربانی همراه شود💕 زیباییش چندین برابر خواهد بود، 🌱 این زیبایی تقدیم شما مهربانان💓 سلام دوستان مهربانم صبح یکشنبه تون بخیر 🌺🍃🌸  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎◍⃟🍃♥️ ‌ ‌ ‌---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥خدا نمی خواست همه جا حضور داشته باشد!! برای همین مادر را آفرید 🥰❤️❣✨ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
✍️ در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ... او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. و امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ... یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟ کفاش گفت روزی سه درهم تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ... کفاش شکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...! از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر ... تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ، کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت : بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده! ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
علّامه طباطبایی نقل می کنند: گویند که اوَیس را گفتند که: در این نزدیکى تو مردى است، سى سالست که گورى فرو کرده است و کفنى در آویخته و بر سر آن نشسته است و مى‏ گرید، و نه به شب قرار گیرد و نه به روز. اویس گفت: مرا آنجا برید تا او را ببینم. اویس را نزدیک او بردند، او را دید زرد گشته و نحیف شده و چشم از گریه در مغاک افتاده؛ بدو گفت: یا فلان! شَغَلَکَ‏ القَبرُ عَنِ اللهِ. اى مرد! سى سالست تا گور و کفن تو را از خداى مشغول کرده است، و بدین هر دو باز مانده‏ اى و این هر دو بت راه تو آمده است! ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
✅اهمیت تربیت کودکان ✍قالَ رَسول الله صَلَ الله علیه و آله: منْ قَبَّلَ وَلَدَهُ كَتَبَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَمَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّه ُ يَوْمَ الْقيامَةِ، وَمَنْ عَلَّمُهُ الْقُرآنَ دُعىَ بِالاَْبوَيْنِ فَيُكْسَيانِ حُلَّتَيْنِ يُضى ءُ مِنْ نورِهِما وُجوهُ اَهْلِ الْجَنَّةِ پيامبر صلي الله عليه و آله :هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى‌نويسد و هر كسى كه او را شاد كند، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد و هر كس قرآن به او بياموزد، پدر و مادرش دعوت مى‌شوند و دو لباس بر آنان پوشيده مى‌شود كه از نور آنها ، چهره‌هاى بهشتيان نورانى مى‌گردد. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
حضرت آیت الله : 💠اگر درست به قرآن عمل می کردیم،با اعمال خود دیگران را جذب می کردیم زیرا مردم غالباً خواهان و طالب نور هستند. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🔴 🔹با تعجب مشاهده کردم که... ✍ رفتم صفحه (کتاب اعمال) بعد. آن روز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، و مسجد، بسیج، هیئت، رضایت پدر و مادر و... فیلم تمام اعمال موجود بود، اما لازم به مشاهده نبود. خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماما برای من یاد آوری می شد. اما با تعجب دوباره مشاهده کردم: که تمام اعمال من در حال محو شدن است! گفتم: این دفعه چرا؟ من که در ایـن روز غیبـت نـکـردم!؟ جوان (مأمور الهی) گفت: یکی از رفقای مذهبی ات را مسخره کردی. این عمل زشت باعث نابودی اعمالت شد. خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و خنده و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم: اگه این طور باشه که خیلی اوضاع من خرابه! 🔺رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم. اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم، اما در این شوخی ها، بارفقا گفتیم و خندیدیم، اما به کسی اهانت نکردیم. غیبت نکرده بودم. هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین، شوخی‌ها و خنده‌های من، به عنوان کار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شکر. 📚سه دقیقه در قیامت ‌‌‌ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══