eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امیرالمؤمنین علیه السلام: 📩بدى را از سينه ديگران، با كندن آن از سينه خود، ريشه كن نما ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حذف شدن عذاب قبر با قرائت این سوره 💥حجت‌الاسلام رفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا ظالم‌ها سالم‌ترند و مشکلات کمتری در زندگی دارند؟! 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق من حسینه❤️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان تکان دهنده جوانی که عاق والدین شده بود ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف دستخط امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه ⭕️ یک پژوهشگر خطوط و اسناد و کتیبه‌‌های تاریخی به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن می‌کرد با یادگار نوشته‌ای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن دریافت که این یادگار نوشته می‌تواند به احتمال قوی دستخط علی‌ابن موسی‌الرضا علیه‌السلام، امام هشتم شیعیان است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❄️🍃🍃 آریا با چشم های معصومانه اش که پراز عشق بود نگاهم کرد ،من عشق رو میدیدم من معنی دوست داشته شد
❄️🍃🍃 با صدای آرومی گفتم ؛اره مامان منم بگیر بخواب وبه سمت اتاقم رفتم و لباس هام رو با یه دست لباس راحتی عوض کردم روی تخت دراز کشیدم و چشم هام رو بستم 🥱😴 به شدت استرس داشتم می دونستم پریسا مخالفت می کنه و هرکاری از دستش بر بیاد برای به هم زدن این رابطه انجام می ده دوباره بین مون به هم می خوره و با شناختی که از پریسا داشتم تقریبا مطمئن بودم!! مامان و بابا رو هم تحت تاثیر میذاره، از اول هم همین طور بود مامان و بابا که آدم های به شدت سختگیری بودند اما در برابر پریساکوتاه می اومدن ،! تو همین افکار درهم بودم که صدای گوشیم اومد آریا بود 📩 نوشته بود عشقم من رسیدم با آرامش بخواب که فردا خیلی کار داریم ! جوابش رو نوشتم وگوشی رو روی حالت پرواز گذاشتم و چشم هام رو بستم! تو خواب دیدم کنار یه ساحل بودم و چند خرس سیاه و قهو ه ای از هر سمتی به من حمله کردن به هر طرف می دویدم نمیتونستم از دستشون نجات پیدا کنم! نفس هام به شماره افتاده بود و نفس کم آورده بودم راه فراری نبود دیگه ناامید شده بودم که آریا رو دیدم ! خرس هاهم زمان به سمتش هجوم بردن با وحشت جیغ می کشیدم با ترس از خواب پریدم شوکه بودم به شدت استرس داشتم😰 برشانس بدم لعنت فرستادم دیشب شب فوق العاده ای داشتم به جای این که خواب های خوب ورویای می دیدم خیال های لذت بخش خواب گل و باغ و بهارباید چنین خواب های وحشتناکی روانم را به هم می ریخت!😣😮‍💨 از جا بلند شدم و به سمت دستشویی رفتم چند مشت آب به صورتم پاشیدم تا کمی حالم سر جا بیاد !! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️هر روز صبح بعدِ بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌹میفرستم من سلامی بر شاهنشاهم حسـ❤️ـین ❤️السلام علی الحسین 🤍وعلی علی‌ابن الحسین ❤️وعلی اولاد الحسین 🤍وعلی اصحاب الحسین ‌‌‍‌‌‌‍‌┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر این کلیپ بی نظیره👌🏻 تو مرا آزردی که خودم کوچ کنم از شهرت... تو خیالت راحت ؛ میروم از قلبت... میشوم‌ دورترین خاطره در شبهایت تو به من میخندی و به خود میگویی باز می‌آید و میسوزد از این عشق ولی برنمیگردم ؛ نه ... میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد عشق زیباست و حرمت دارد ... ‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❄️🍃🍃 با صدای آرومی گفتم ؛اره مامان منم بگیر بخواب وبه سمت اتاقم رفتم و لباس هام رو با یه دست لباس ر
❄️🍃🍃 به شدت استرس داشتم تصمیم داشتم در مورد این موضوع به پریسا حرفی نزنم و تو عمل انجام شده قرارش بدم! دلیلی نداشت که اورا در جریان کارها بذارم این بار اجازه نمی دادم پریسا مانع خوشبختی ام بشه😤🤔 با آریا در ارتباط بودم و آریا که یه دل نه صد دل عاشق من شده بود از آینده درخشانی که پیش رو داشتیم می گفت از سفرهای خارجی از بریز و بپاش ها از بچه های قد و نیم قدی که قرار بود داشته باشیم !😅 آریا به شوخی می گفت من از تو هشت تا بچه می خوام و من با حرفاش تو رویا و خیالات می رفتم و تو ذهنم روزهای زیبای آینده رو تصور میکردم مدتی گذشت و یه روز مادر آریا زنگ زد و با مامان حرف زدن و قرار مدارهای خواستگاری رو گذاشتن مامان برای جلسه اول خواستگاری💐 پریسا و مهران رو هم دعوت کرد و من هرکاری کردم که تو جلسه اول نباشن مامان قبول نکرد و گفت ؛ خواهر بزرگ‌ترت و باید باشه! پریسا که شنید من یه خواستگار خوب دارم خیلی خوشحال شد و برام آرزوی خوشبختی کرد اما من اون لحظه هم هیچ حرفی راجع به این که خواستگارم دوست پسر قبلی پریسا بود نزدم! چند باری می خواستم همه چی رو بگم و خودم رو خلاص کنم و از این استرس لعنتی رها بشم اما می ترسیدم حرفی بزنم نمی خواستم پریسا بازهم مانع بشه و مامان رو قانع کنه که جلسه خواستگاری رو به هم بزنه..🤦‍♀ خلاصه‌ روز موعود فرا رسید همه کارها رو انجام داده بودیم خونه از تمیزی برق میزد توی اتاقم بودم با یه لباس کوتاه گلبهی دخترانه و شلوار و شال به رنگ صورتی پوشیده بودم! موهام رو سشوار کشیده بودم و دورم ریخته بودم و مشغول آرایش شدم! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🖼 ۷۶ نهج البلاغه 🌸امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: وَ قَالَ [علیه السلام] : إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ، اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا. و درود خدا بر او، فرمود: حوادث اگر همانند يكديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابى مى كنند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°