eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.3هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
20.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | بابای قهرمان من 🔹️بخش‌های جذاب و دیدنی دیدار فرزندان شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله اکبر ! احسن الخالقین که میگن یعنی این !😍😍 تا حالا هیچ کلیپی با زیباییش انقدر من رو تحت تاثیر نگذاشته بود ! انقدر زیبا و چشم نواز است که هر بیننده ای را سِحر و جادو می کند ! انصافا یک بار دیدن کمه، هزار بار ببینید غرق در این زیبایی بکر خدا شوید ! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️♥️ دور کسی بگرد که در نبودت دور کسی نگرده .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌸🌺🍃 راحله گفت :ببین اینم از تربیت دخترت!!! اینم از خودتون که دخترتون جلوی شما به تک عروستون این همه
🌸🌺🍃 چنگی آروم به لپم زدم و گفتم :یواش ننه چخبرته…خوبیت نداره صداتو انداختی تو سرت جلو درو همسایه!😰 اما امیر همچنان داد میزد: اِ…خوبیت نداره تو درو همسایه؟! سر زمین جلوی اون همه آدم چی؟!اونجا خوبیت داره؟! رفتم و بازوش رو گرفتم و سعی میکردم با خودم ببرمش توی هال _امیر ننه من که نمیدونم چیشده!!! نمیدونم تو چرا اینطوری عصبانی شدی، درست درمون تعریف کن ببینم امروز چه اتفاقی افتاده که اینطوری کفری شدی! امیر وسط هال دست به کمر ایستاده بود و داد میزد: اون زنیکه‌ی دیووانه راحله امروز اومده بود سرِ زمین؛جلو اون همه کارگر؛ جلو دوست و دشمن شروع کرده داد و بیداد !!! که خواهرت اِل که فلانت بِل ،بهش میگم نمیخوامت دست از سرم بردار پرو پرو میگه چه بخوای چه نخوای من دیگه زنِ شرعی و قانونیتم!!!🤨 تازه اینجا هم نمیمونم باید توی شهر برام خونه اجاره کنی! به اینجا که رسید بغض کرد🥺☹️ پشتش رو بمن کرد و دستش رو به سرش گرفت، خیلی عصبی بود و ترجیح میدادم چیزی نگم فعلا تا یکم آروم بشه با صدای آرومی گفت :بی وجدانا این چه لقمه‌ای بود که واسه من گرفتین!! من عقلم نرسید…من بچه بودم شماها چی؟! دختربس که تازه از چشمه برگشته بود و نصف حرف های امیرو شنیده بود اومد‌ پیش ما میخواست حرف بزنه که اشاره کردم بهش و گفتم ساکت باشه،!! یهو درِ هال با شدت باز شد! فکر کردم بیوک اومده و از سرو صدامون عصبیه اما با دیدن راحله توی چهارچوب در چشم‌هام چهارتا شد!!😳😳 این دختر چش شده بود امروز!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌸🍃🍃🍃🍃 💫 ذکرهای ماه مبارک رجب 💫 1⃣ ۱۰۰۰ مرتبه لااله الاالله 2⃣۱۰۰۰ مرتبه استغفِرُاللهَ ذَا الجلالِ و الاِ‌کرامِ منْ‌جمیعِ الذُّنوُبَ‌وَالاٰثٰام ِ 3⃣۱۰۰۰ مرتبه سوره توحید  4⃣۱۰۰۰مرتبه استغفِرُاللهَ و اسئلُهُ‌ التَّوبَة 5⃣۱۰۰ مرتبه استغفِرُاللهَ الذی لااله الّٰاهوَ وحْدَهُ لاشریکَ لهُ واَتوُبُ الیهِ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💕✨🕊💕 🌸🍃 نظر یکی از خانومای کانالمون🩷🤍 سلام میخواستم درموردداستان دلبر نظرم روبگم .متاسفانه عمه خورشید باعث و بانی اصلی خراب شدن زندگی دلبر هست ،دلبر بایدبعدازبدنیا اومدن مهتاب ازبیوک جدامیشدکه این بدبختی پشت بدبختی هاادامه پیدانکنه .درکل زندگی خودمم شبیه به دلبر هست به همین خاطر خیلی ناراحت هستم 😭😭 نظر یکی از خانومای کانالمون🩷🤍 سلام ادمین عزیز پیامم روتو گروه لطفاً بذار. میخواستم به خانمهایی که دلبر رو سرزنش میکنن بگم تاکفش کسی و نپوشیدین بجاش نظر ندین ما تو زندگی بیوک ودلبر نبودیم که درسته بیوک ودلبر اشتباهاتی داشتن هممون اشتباه داریم قضاوت با خداست موتظب باشیم خودمون چوب ندونم کاریهامون رو نخوریم نظریه پردازی که همه بلدن ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓🤍اگه میخوای رزق و روزیت زیاد شه اینکارو بکن!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💕✨🕊💕 🌸🍃 نظر یکی از خانومای کانالمون🩷🤍 سلام نازگل بانوی عزیز. در مورد داستان دلبر: در اولین برخوردش در مورد رفتار عروسش با چه جدیت و قاطعیتی بهش گوشزد کرد که (حق بی احترامی نداره وگرنه زبونش رو از حلقومش میکشه بیرون). پس بانو دلبر می تونست خیلی راحت بیوک و کل زندگیش رو مدیریت بکنه و قاطع جلوی همسرش بایسته ولی خودش رو به بیخیالی زد و بچه هاش رو قربانی کرد.اگر واقعا ساده و بی سر و زبون بود چطور به عروسش که رسید اینهمه جذبه و جدیت پیدا کرد😊!! زهرا از اصفهان🌹🌹 نظر یکی از خانومای کانالمون🩷🤍 سلام.وقت به خیر. داشتم قسمت عروسی امیر پسر دلبرو میخوندم.این چه گلی بود ببخشید سر امیر بدبخت گرفت.بیوک چه آشی بود که دلبر امیر ؛امید شو فدا کرد.وای وای 😔😔از کارای بیوک ودلبر.دختراهم بدون فکر وتلاش .امیر زودتر طلاق بده‌ راحله رو ... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌸🌺🍃 چنگی آروم به لپم زدم و گفتم :یواش ننه چخبرته…خوبیت نداره صداتو انداختی تو سرت جلو درو همسایه!😰
🌸🌺🍃 راحله از صبح که برگشته بود فقط گند زده بود، اومد توی هال و گفت :خوب کردم اومدم سر زمین… خوب کردم جلو مردم بهت گفتم تا همه بدونن چقدر دارید در حق من ظلم میکنید! داداشِ من آبجی تورو گذاشته لای پرِ قو، اونوقت تو با آبجی داداشِ من اینطور رفتار میکنی!🤨😤 دختربس به راحله توپید:بیا برو جمع کن خودتو…این لاف هاتو ببر پیش کسی که ندونه توی خونه‌اتون چخبره!! اینا نمیدونن من که میدونم خواهرمو چقدر اذیت میکردید، لیلای بیچاره کم مونده بود توی این چند ماه بمیره از گرسنگی گداها احمد داداشت زورش بهتون نچربید آخرش مجبور شد زنش رو برداره ببره تا نکشتینش! امروز همگی دست به دست هم داده بودن تا من رو سکته بدن!!!😨 دهنم خشک شده بود هر طوری که بود زبونم چرخید و گفتم :چی داری میگی دختربس؟!چرا الان داری میگی اصلا؟! دختر بس با ناراحتی گفت :خب ننه میگفتم که بیشتر ناراحت میشدی؟! چیکار میخواستی بکنی؟! این گندِ آقا جونه با هیچی پاک نمیشه!!... زانوهام دیگه تحمل وزنم رو نداشت نشستم روی زمین و لب زدم : باید میگفتی دختر باید میگفتی!!! ای بمیری دلبر که خودت سیر بودی و دخترت همین بغلِ گوشت سر گرسنه گذاشته رو بالش و خوابیده، ! دختر بس خدا نکنه‌ای گفت و ادامه داد: خودم حواسم بهش بود که…چند باری که قایمکی براش بقچه‌ی خوراکی پیچیدم و دادم دستش همین راحله خانوم و ننه‌اش یه قشقرقی به پا کرده بود که بیا و ببین!☹️😤 نگاهم رفت پی راحله که حق به جانب وایساده بود و نگاهش رو به زمین دوخته بود، ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرماندهٔ عشق، یار محبوب تویی ✨معبود تویی، کمال مطلوب تویی 🌸ای نام تو بهترین سرآغاز مرا ✨آرامش جان هر دل ‌آشوب تویی 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
💕✨🕊💕 🌸🍃 نظر یکی از خانومای کانالمون🩷🤍 سلام و خسته نباشید💐 دوستان نظراتی دارن در رابطه با داستان دلبر ک قضاوت نکنید .قضاوت نمیکنیم چیزی ک خودش تعریف میکنه تحلیل میکنیم . از نظر من بیوک بی تقصیر بود درسته کم کاری داشت در جوانی میتونس دلبر برداره از اون روستا بره ک کسی زنش رو اذیت نکنه . ولی اون زمان اکثرا با قوم شوهر بودن و این مشکلات بوده . میخوام بگم بیوک دلبر رو واقعا دوسداشت بخاطرش خواهر ش رو داد ب عموی روشن دل و سن دار دلبر تا ب دلبر برسه . ولی دلبر واسه بیوک چکار کرد. حتی اون نیاز جنسی بیوک رو نتونست برطرف کنه .همش ناله نفرین خوب اونم مرده نیاز داره .درست دلبر تو رابطه اذیت میشد ولی میتونس اگ براش لذت نداره جدا ش یا اجازه بده مجدد بیوک ازدواج کنه با ب نیازش برسه .نه ک بمونه و عذابش بده .همش بد گویی ناله نفرین کاری کرده پدرشون از چشم بچه هاام بیوفته . اینم از امیر ک فدای خودش کرد زندگی بچه رو . دلبر زن خودخواهی هست . بیوک ام ک هیچی براش مهم نیست فقط میخواد با لجبازی جواب بی‌مهری ها ی دلبر رو تلافی کنه ،لابد میخواد بگه طلاق اون زمان بد بوده.! ولی کار خدیجه ب نظرم بهتر از کار دلبر بود .اون شوهرشو نخواست رفت نموند در حق خودش شوهرش و بچش ظلم کنه با بی مهری . دلبر موند و شد سوهان روح .آخه مگ مردا نون خور میخوان .ازدواج میکنن ک نیاز جنسیشون برطرف کنن ب گناه نیوفتن دلبر نه خودش روی خوش داد نه گزاشت با نصیب کسی دیگش دوستداری برو مگ جلوتو گرفته!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°