eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.3هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.3هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3 🌹داستان هایمان براساس واقعیت می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#بانو🌷 منم ماجراروگفتم بعدقسمم دادکه بکسی چیزی نگمو گفت همونروزمن میخواستم بیام پیش تو دیدم که زهرا
🌷 گذشت.. تا اینکه برادرشوهر کوچیکم همسرش روعقدکرد، خواهرشوهرم که مدتی بود با نامزدش عقدکرده بودن وباکارکردن همسرمن جهیزیه اش جورشدورفت سرخونه زندگیش.. و برادرشوهر بزرگم عروسیشوگرفت ودوتا اتاق هم کناراتاقای مابرای اونها درست کردن واومدن وزندگی میکردیم، تااینکه موقع فروش محصولات باغ شدپدرشوهرم گفت امسال میخواستم سهم شما ازمحصول روبدم! اما بیاییدو همکاری کنید، تا برای حسین خونه بخریم سال آینده انشالله سهمتون رومیدم انگارکه داشتن آتیشم میزدن آخه ما با یک بچه با اینهمه کمک چرابرای حسین خونه بگیرن!! 😡😡 لااقل اونم چندسال مثل مازندگی کنه این ازروی حسادت نبودآخه بی انصافی بود ناداوری بود😔🥺 یک سال جهیزیه دخترشون! یکسال خونه برای پسرشون وسال بعدهم عروسی برادرشوهرکوچیکم این بودزندگی ماتااینکه بالاخره دیگه یکروزبخودم گفتم شوهرم عرضه نداره، 😤 اما تو چرا ازحقت دفاع نمیکنی تابستون بودمادرشوهرم صدام کردگفت بیابریم باغ بایدعلف دروکنیم گفتم من نمیام بچه ام گریه میکنه گناه داره شب شد. شوهرم گفت بیابریم شام گفتم من بعدازاین توخونه خودم غذادرست میکنم، خسته شدم دیگه آخرشب شوهرم اومدوبرای منم یکظرف ابگوشت آوردمنم دست بهش نزدم!! صبح شدو شوهرمو بیدار کردم وگفتم برونون بگیروکمی کره وپنیر، 😒 دیگه نمیخوام برم پایین شوهرم باکلی غرولوندبیدارشدودست وصورتشوشست ورفت هنوزده دقیقه نشده بودکه دیدم یکی صدام میکنه!! معصومه کجایی مادربی بی بود اومد ونشست و شروع کردبه نصیحت کردن، که مادرجان چراباغ نرفتی وکلی حرف وحدیث.. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
💠نحوه برخورد انسان‌ها با دنیا و آخرت در قرآن 🙏پروردگارا ما را جزو دسته اول قرار بده و عاقبت بخیرمان گردان 🔸دسته اول: انسان‌هایی هستند که دنیا و آخرت را با هم می‌خواهند. خداوند می‌فرماید مؤمنان این گونه هستند: و گروهی از آنان مى‌گویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش نگاه دار.(بقره، آیه ۱۰۲) 🔸دسته دوم انسان‌ها نه دنیا را طلب می‌کنند و نه آخرت را؛ که چنین چیزی بی‌معنا و محال است. فردی با این شرایط خودکشی می‌کند.خدا به انسان‌ها هشدار می‌دهد که به هیچ وجه خودکشی نکنند و خود را در هلاکت و شرایط آن قرار ندهند (بقره، آیه ۱۹۵)  🔸دسته سوم انسان‌ها فقط دنیا را می‌خواهند و نه آخرت را؛ چون اعتقادی به آن ندارند و مى‌گویند: پروردگارا! به ما در دنیا کالای زندگی عطا کن و آنان را در آخرت هیچ بهره‌ای نیست. این گروه نیز بهره‌ای از دنیا خواهند و در آخرت چیزی ندارند. (زخرف، آیات ۳۲ تا ۳۵) 🔸گروه چهارم از انسان‌ها به دنیا تمایلی ندارند و تنها به آخرت گرایش داشته و آن را می‌خواهند. از نظرقرآن این هم معقول نیست؛ در برخی از آیات به کسانی که نوعی کم‌توجهی افراطی نسبت به دنیا و گرایش افراطی به آخرت دارند هشدار می‌دهد و آن را از آموزه‌های وحیانی اسلام در هیچ یک از شرایع آن نمی‌داند؛ ‌(حدید آیه ۲۷) ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃پیامبر صلی الله فرمودند 🔸همراه شما همواره دو شیطان از جانب ابلیس هستند که شما را گمراه کنند. هرگاه آن دو شیطان در دل شما وسوسه کنند خدا را یاد کرده و بگویید:(( لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةً إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِهِ)) آن دو شیطان در بند شوند؛ سپس نزد ابلیس رفته و شکوه کنند و گویند: «کار او ما را درمانده کرده است؛ ما را با شیاطین سرکش کمک کن». ابلیس نیز پیوسته آن دو را کمک کند تا در نهایت با هزار شیطان سرکش یاریشان کند و آن‌ها جملگی سراغ آن انسان روند 🔸خداوند متعال به فرشته‌ها فرماید: «این ابلیس است که با لشکرش آهنگ فلان بنده یا کنیز مرا کرده؛ به جنگ او بروید»! و پیوسته با آن سلاح‌هایشان که از آتش است شیاطین را بیرون می رانند 🔸و شیطان پیوسته بر خود و فرزندان کشته‌شده‌اش گریان باشد و برای زخم‌های او مرهمی نیست جز شنیدن صداهای کفرآلود مشرکان. پس اگر این انسان مؤمن بر طاعت و یاد خدا و صلوات بر محمّد و خاندانش پابرجا بماند آن زخم‌ها بر تن ابلیس باقی بماند و جرات نزدیک شدن ندارد... 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۹۸ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🔸روزی حضرت موسی‌ علیه السلام سه بار به خدا عرض کرد: پروردگارا! به من توصیه‌ای کن، حق‌تعالی در هر سه بار فرمود: تو را به(اطاعت) خودم سفارش می‌کنم. 🔸دوباره حضرت موسی عرض کرد:‌ پروردگارا! مرا سفارش کن! فرمود: تو را به مادرت سفارش می‌کنم. مجددا عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن. خداوند فرمود: تو را به مادرت سفارش می‌کنم. باز گفت: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به پدرت سفارش می‌کنم. 🔸امام باقر علیه السلام افزود: از همین رو گفته می‌شود که حق مادر از نیکی، دو سوم و برای پدر یک سوم است. 📚امالی صدوق ص ۵۱۱ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃دلت را با خداوند آشنا كن 🍃زعمق جان خدايت را صدا كن 🔸وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا اَللّٰهَ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَِ (٥) بینه 🍃دلت غفلت زده مانند سنگ است 🍃مس دل را ز ياد او طلا كن 🔸ثمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجٰارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً َ (٧٤) بقره 🍃شكوه بندگي در خاكساري است 🍃خضوع و بندگي پيش خدا كن 🔸اُسْجُدْ وَ اِقْتَرِبْ (١٩) علق 🍃تو غرق نعمت پروردگاري 🍃بيا و حقّ نعمت را ادا كن 🔸اُشْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ (١١٤) نحل 🍃نشان حق شناسي در نماز است 🍃جفا تا كي؟ بيا قدري وفا كن 🔸وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ أَعْمىٰ (١٢٤) طه 🍃ركوعي، سجده‌اي، اشكي، خضوعي 🍃به پيش آن يكي، قامت دو تا كن 🔸وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً (٢٦) انسان ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃امام على عليه السلام فرمودند 🔸خداوند تبارك و تعالى به موسى عليه السلام فرمود اى موسى! سفارش من به تو درباره چهار چيز را به گوش گير 💠 اوّل اينكه تا زمانى كه نمى دانى گناهانت آمرزيده شده است به عيب هاى ديگران مپرداز 💠 دوم این که تا زمانى كه نمى دانى گنجينه هاى من تمام شده است، غم روزيت را مخور 💠 سوم این که تا زمانى كه به سر آمدن مُلك و پادشاهى مرا نديدى به هيچ كس جز من اميد مبند 💠چهارم این که تا زمانى كه شيطان را مُرده نديدى از مكر و فريب او آسوده خاطر مباش 📚الخصال : 217/41 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
صبح شد🍃 دست خدا بر سرمان سایه شود بر سـتون دل ما کاش خدا پایه شود✨ صبح ما گر شود آغاز به دستان خدا🌺 دستِ پر مهر خدا روزی و سرمایه شود سلام صبحتون بخیر، روزتون عالی🌺 •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🍃🌹 ✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
‼️ 🍃آیت‌الله معصومی همدانی:همواره این دعا را در سجده بـخوانید:«أللّهم أخرِج حُبَّ الدّنیا من قلوبِنا و زِد فی قلوبِنا مَحَبَّةَ أمیرِالمؤمنین» ‌‌‌‌ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
نوجوانی پدر را گفت: پدرم! آیا تحصیل نان کنم‌، یا تحصیل دین؟! 📿پدر گفت: هردو لازم است، اما تحصیل دین لازم‌تر!!! پسر نزد کوزه‌گری رفت تا حرفه کوزه‌گری بیاموزد. 🕌شبی پدر به پسر گفت: برخیز به مسجد رویم که عالِم بر منبر از کلام خدا می‌گوید. پسر گفت: خسته‌ام! و پدر تنها به مسجد رفت. 🌏چهل روز پدر، پسر را گفت: نصیحت پدر را گوش کن! بدان کسبِ علم‌ از کسبِ نان واجب‌تر است. 💎خداوند مقرر فرموده است حتی اگر برای کسبِ نان تلاش نکنی، تو را مسکین نام نهاده و کسی را واجب کرده زکاتش را که همان سهمِ دنیا و نان‌ِ توست، بر درب منزل تو آورد تا تو از گرسنگی نمیری! 📚ولی اگر برای طلبِ علم، از منزل خود خارج نشوی، هیچ کس را زکاتی واجب نفرموده است درب منزل تو را بکوبد و آن را بر تو تقدیم نماید. ‌‌‌‌ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مراحل آماده سازی خادمان موکب بنی‌عامر، برای حرکت نمادین 👊 حمایت از قرآن در بین الحرمین😍🌷 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
✍امام_على عليه السلام: نياز عاقلان به ادب، همانند نياز كشتزار به باران است. 📚 غررالحكم ح۳۴۷۵ ‌‌‌‌☘ 🌸 🌼☘ 🍀🌻🌾 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══