گشایش_امورات و کارها و رفع_گره_ها و گرفتاریها
دعای شریف ذیل برای کارگشایی و گشایش تمام گره ها و امورات و کارها و انجام شدن عمل و یا پیروزی در هر کاری میباشد ،هر روز خوانذه شود،اثرات بسیار دارد
و آن دعا چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم: یا مُفَتِّحَ الاَبواب ،یا مُقَلِّبَ القُلوبِ وَالاَبصار، یا دَلیلَ المُتَحَیِّرین، یا غِیاثَ المُستَغیثین، تَوَکَّلتُ عَلَیک، یا رَبِّ اِقضِ حاجَتی وَلاحَولَ وَلاقُوَّهَ اِلّآ بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجمَعین.
📚مهج الدعوات
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
┉•••:࿐❁💖࿐❁༅••┅┄
💮 حضرت امام صادق علیہ السلام فرمودند : هر ڪس هنگامے ڪـہ بہ بستر خواب مے رود سہ مرتبہ این دعا را بخواند از گناهان بیرون آید مانند روزے ڪـہ از مادر متولد شدہ باشد :
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا فَقَهَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَطَنَ فَخَبَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَلَكَ فَقَدَرَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُحْيِ الْمَوْتى وَ يُمِيتُ الْأَحْيَاءَ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ✨
📚 اصول کافی ج ۴ کتاب الدعا ح ۳۳۰۳
__________________________
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
رفـــع بیـــکارے
◆~چنـــانچه شـــخص بیـــکار آیـــه زیررا بر کاغذ نوشـــته و با خـــود همـــراه داشته باشـــد ،ان شالله که کـــار پیدا نماید
↓↓(آل عـــمران آیـــات ۷۳و۷۴)↓↓
◇~قُل اِنَّ الفَضلَ بِیَدِاللهِ یُؤتیهِ مَن یَّشاءُ وَاللهُ واسِعٌ عَلیمٌ.
◆~ یَختَصُّ برَحمَةِ مَن یَّشاءُ وَاللهُ ذُوالفَضلِ العَظیمِ.
🔄خواص آیـــات قـــرآن کـــریم
# در خواستی:
دعــا برای رفــع غــم
شیخ بهایی در کشکول آورده که حضرت رسول صل الله علیه و آله به امیر المومنین علی علیه السلام فرمود : یا علی بخوان در هموم و احزان و غصه ها و طلب حاجات
⭕️يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ فَاغْفِرلی و أَصْلِحْ شَأْنِي و فرِّجْ هَمّی بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ⭕️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#اعصاب_آرام
🌸✨ جهت رفع بیحوصلگے
و آرامش اعصاب و روان و نیز
بردباری در برابر مشکلات روزانه
۸۸ بار گفتن «یا حَلیم» نافع است
📚 اقتباس از نجاتبخش گرفتاران
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#اجابت_هر_حاجت #سریع
✨هرڪس آیه۹حجر را
هزار بار خالص بخواند هر حاجتی
که داشته باشد ازخدابخواهد
به زودی رواشود✨
📚خواص آیات قرآن۹۸
#رنگتروخداااایےکن☝️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔥لباس شهرت
✍امام صادق علیه السلام:قالَ عليه السلام: مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، کَساهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.
فرمودند: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ، دوخت، مد و... - بپوشد، روز قيامت خداوند، او را لباس آتشين خواهد پوشاند.
📗مستدرک الوسائل ج ۳ ص۲۴۵
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌✨هر که دارد به دلش آرزوی مشهد الرضا
🕌✨هرکه خواهد در گدائی توانگر شود و غنا
🕌✨هرکه خواهد که شود گره کار شیعه باز
🕌✨بر غریب الغربا شاه خراسان فرستد صلوات
✨🕌الّلهُمَّ
✨🕌صلّ
✨🕌علْی
✨ 🕌محَمَّد
✨ 🕌وآلَ
✨ 🕌محَمَّدٍ
✨🕌وعَجِّل
✨🕌فرَجَهُم۰
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🍊 اون شب برای اولین بار تو تمام این مدت دو تایی رفتیم بیرون که تفریح کنیم.😌 از خونه که رفتیم بیرون
🍊
سهراب لب زد : استرس برای چی میخوایم بریم خوش بگذرونیم دیگع!
_بابا من اصلا آدم این چیزا نیستم.😓
-پروانه یه شبه دیگه به خاطر من.
نفسمو بیرون دادم و گفتم باشه بریم تو.
وارد که شدیم یه سالن بزرگ بود ،نور کمی داشت و پر بود از دختر و پسر با لباس های رنگارنگ و عجیب غریب🙄🙁
هر کسی تو حال خودش بود انگار هیچ کی اون یکی و نمیدید.دختر پسرا دو تایی با هم حرف میزدنو بلند میخندیدن!
کم کم از اینکه دیدم هر کی تو حال خودشه و حواسش به کس دیگه ای نیست راحت تر شدم.😅
سهراب گفت : بشین رو اون صندلی تا برم نوشیدنی بیارم.نشستم رو صندلی و منتظر موندم.!
صدای گپس گپس موزیک کل فضا رو گرفته بود.🎼
مشغول نگاه کردن اطرافم بودم که سهراب با دو تا آب پرتقال اومد.🥤
لیوان پرتقال و سمتم گرفت و گفت بفرمایید.☺️😊
تشکر کردم و در حالیکه لیوان و ازش گرفتم گفتم اینجا همیشه همین از شکلیه؟
با خنده نگاهی به دور و برش انداخت و گفت : آره دیگه بخور آب پرتقال و خنک میشی.!😉🙃
خیلی گلوم خشک شده بود واقعا الان این آب پرتقال میچسبه، این حرف و زدم و یه نفس سر کشیدم.!
از طعم زهره ماری که داشت چهره ام تو هم رفت : اه چرا این انقد تلخ بود.!؟
سهراب که پشت سر من یه نفس سر کشید گفت نه تلخ نیست.!
_چرا بابا مزه زهره مار میداد.
-نه بابا حتما دهنت تلخه.!!
سهراب از تو جیبش یه بسته آدامس درآورد و گفت بیا آدامس بخور.🥡
طعم آدامس یه ذره از تلخی دهنم و گرفت.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔴 برای نجات از هر مشکلی...!
آیت الله محمدتقی آقانجفی اصفهانی ره:
✅برای نجات از هر بلیّه در یک مجلس ۱۱۰۰۰ (یازده)
هزار مرتبه صلوات بفرستد
و هر هزار مرتبه را به روح یکی از ائمه اثنی عشر به ترتیب، قُربت (و هدیه) کند
و هزار مرتبه دیگر را نگه دارد تا وصول مطلب،
پس او را قربت (هدیه) کند به روح حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که مجرّب است!
📚 مفتاح السعادات، محمدتقی نجفی اصفهانی (آقانجفی) چاپ سنگی، ص ۱۶۴
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
.
🌼✨خوشا دردی که درمانش تو باشی
🌿✨خوشا راهی که پایانش تو باشی
🌼✨خوشا چشمی که رخسار تو بیند
🌿✨خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💚
باز غروب شد و نیامدی مولای من💔🥺
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🍊 سهراب لب زد : استرس برای چی میخوایم بریم خوش بگذرونیم دیگع! _بابا من اصلا آدم این چیزا نیستم.😓 -
🍊
احساس گر گرفتگی داشتم سرم هی سنگین میشد یه حالت عجیبی داشتم.🤧
_سهراب؟
-جانم
_تو گرمت نیست؟؟😮💨🤭
-چرا گرمه یه کم
_من دارم آتیش میگیرم احساس میکنم سرم خالی شده.!!
سهراب گفت : آره میدونم حال خوبیه.
_چرا اینجوری شدم؟
احساس میکردم حرفام کش میاد هر چی میگذشت بیشتر از حالت طبیعی خودم بیرون میومدم.!😰🥶
نمیدونم چقد گذشته بود که از شدت گرما کلاهی هم که روی سرم بود و برداشتم و در حالیکه داشتم از گرما خفه میشدم رو به سهراب گفتم بریم بیرون اینجا خیلی گرمه.!
سهراب دستمو گرفت و گفت میخوای بریم طبقه بالای اینجا؟
نگاهی به بالا انداختم و گفتم طبقه بالا کجاست؟؟
طبقه بالا چند تا اتاقه میتونیم بریم اونجا دو تایی باشیم هوا هم خنک تره.!!🙃
انقد گیج و منگ بودم که حتی متوجه نشدم که دستام تو دست سهرابه و همراه سهراب رفتیم طبقه بالا، از پله ها که بالا میرفتیم چند باری میخواستم بخورم زمین که سهراب نزاشت و حواسش بهم بود !!
حال عجیبی داشتم اصلا تو حال خودم نبودم. همش سرگیجه داشتم انگار فشارم افتاده بود با خودم گفتم شاید آب پرتقال فشارمو انداخته !!🤦♀
وارد اتاق که شدیم نشستم روی تخت و با همون لحن غریب و کش دار گفتم وااای تا حالا همچین حسی و نداشتم چقد همه چی خوبه انکار رو ابرام.!😅
سهراب هم جور خاصی بود انگار اونم مثل من تو حال خودش نبود چشمهاش خمار شده بود و تلو تلو میخورد.!!
چند قدم برداشت و اومد سمتم...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°