eitaa logo
🌴📖تلاوت روزانه یک صفحه قرآن+ ختم سفره ام البنین و چهارده معصوم اهل بیت...🍎🌴
176 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
469 فایل
یک فرصت معنوی با توکل به خدا هدیه ختم روزانه قرآن کریم به اهل بیت، راس دعاها فرج ظهور آقا جانم امام زمان عجل الله تعالی فرج گشایش کار و حاجت همه ما و خلق الله ان شاءاللّٰه ادمین : 🆔 @shHoseny https://eitaa.com/joinchat/577896735Cd35680a76e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🌱علت عاشقی ام دست کریمانه توست چشم امید من آقا به در خانه ی توست... 🌱پرچـــــــــم یاحسنم روز قیامت بالاست نوکرت تا به ابد بر در کاشانه ی توست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ_مهدوی 🎙شیخ حسین انصاریان 🔸عظمت شخصیت (سلام الله علیها)در کلام عجل الله تعالی فرجه الشریف... 👌بسیار زیباست 👈ببینید و نشر دهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️دوشنبه روز زیارت و علیهماالسلام 💢زیارت این دو بزرگوار در روز دوشنبه 🔸فقط یک‌ دقیقه برای عرض ارادت به این دو امام بزرگوار زمان بگذاریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت شنیدنی اثر یاد کردن از امام زمان روزى امام_حسین علیه السلام با ياران خود به طرف باغشان رفتند . در باغ غلامى به نام صافى مشغول به کار بود . وقتی امام حسين عليه السلام به نزديكى آنجا رسيد ، ديد كه غلام ، نشسته و نان مى خورَد . به او نگريست و پشتِ درخت خرمايى پنهان شد تا او را نبيند . غلام ، هر تکه نانى را كه بر مى داشت ، نيمى از آن را براى سگ مى انداخت و نيم ديگر را مى خورد . حضرت از كار غلام ، شگفت زده شد . وقتی [غلام] غذايش را خورد ، گفت : « الحَمدُ لله ِِ رَبِّ العالَمينَ ، اللّهُمَّ اغفِر لي ، وَاغفِر لِسَيِّدي وبارِك لَهُ كَما بارَكتَ عَلى أبَوَيهِ ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .  ستايش ، خداى را ، پروردگار جهانيان ! خداوندا! مرا بيامرز و سَرورم را بيامرز و برايش بركت بياور ، همان گونه كه براى پدر و مادرش مبارك كردى ، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان! » حضرت بلند شدند و فرمودند : اى صافى ! غلام ، ترسان برخاست و گفت : اى سَرور من و سَرور مؤمنان ! شما را نديدم . مرا ببخش . امام حسين عليه السلام فرمود : اى صافى ! تو مرا حلال كن كه بدون اجازه ات وارد بوستانت شده ام ! صافى گفت : به فضل و كَرَم و سَرورى ات چنين مى گويى ، اى سَرور من ! حضرت فرمودند : تو را ديدم كه نيمى از نان را براى سگ مى اندازى و نيم ديگر را مى خورى . معناى آن چه بود؟ غلام گفت : اى سَرور من ! هنگامى كه نان مى خوردم ، اين سگ به من نگاه مى كرد و من ، از نگاهش به من ، خجالت مى كشيدم و اين ، سگِ توست كه بوستانت را از دشمنان ، حراست مى كند . من ، بنده ی توام و اين ، سگِ توست . پس روزى ات را با هم خورديم . امام حسين عليه السلام گريست و فرمود : تو را در راه خدا آزاد كردم و با طيبِ خاطر ، دو هزار دينار به تو مى بخشم . غلام گفت : اگر چه آزادم كردى ؛ امّا كارهاى بوستانت را انجام مى دهم . حسين عليه السلام فرمود : مرد ، اگر سخنى مى گويد ، سزاست كه با كارش آن را تصديق كند ؛ من گفتم : بدون اجازه ات به بوستانت وارد شده ام و گفته ام را تصديق مى كنم . بوستان و هر چه را در آن است ، به تو بخشيدم ، جز آن كه اين يارانم براى ميوه و خرما خوردن آمده اند . آنان را ميهمان كن و به خاطر من ، بزرگشان دار . خداوند ، تو را روز قيامت ، بزرگ بدارد و بر خوش خلقی و ادب تو بيفزايد ! غلام گفت : اگر بوستانت را به من بخشيدى ، من هم آن را براى ياران و پيروانت وقف كردم . منبع : مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي ،ج ۱ ، ص ۱۵۳ مستدرك الوسائل ، ج ۷ ، ص ۱۹۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا