#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_244
❇️#آیه77یوسف
💠قالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ (۷۷/یوسف)
🌱(برادران) گفتند: اگر او سرقت كند (جای تعجب نيست، زيرا) پيش از اين نيز برادر او دزدی كرده بود. يوسف (اين تهمت را) در دل خود پنهان داشت و (با آنكه ناراحت شده بود) به روی آنان نياورد. (ولی) گفت: موقعيّت شما بدتر (از او) ست و خداوند به آنچه توصيف میكنيد داناتر است.
🔹متّهم، يا انكار میكند و میگويد: من دزد نيستم؛ «ما كُنَّا سارِقِينَ» يا كار خود را توجيه میكند و میگويد: دزد بسيار است. «فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ»
🔹حسود، حتّی بعد از دهها سال ضربه میزند. «فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ»
🔹اخلاق برادر، در برادر اثر میگذارد. «أَخٌ لَهُ» (اخلاق مادر، در فرزند اثر دارد.
بنيامين و يوسف از يك مادر بودند)
🔹آنجا كه صفا نيست، اتّهام افراد زود پذيرفته میشود. إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ ... (بيرون آمدن پيمانه از بار او، دليل بر سرقت نيست، ولی برادران چون علاقهای به بنيامين نداشتند، كلمه سرقت را بكار گرفته و مسئله را مسلّم پنداشتند.)
🔹آنجا كه صفا نيست، خلاف جزيی را كلی قلمداد میكنند. ( «يَسْرِقْ» بجای «سرق» يعنی او هميشه اينكاره بوده است.)
🔹برای رسيدن به هدف بايد نيشهايی را تحمل كرد. «سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ»
🔹گاهی برای حفظ آبروی خود، به ديگران تهمت میزنند. «سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ»
🔹جوانمردی و سعهصدر، رمز رهبری است. «فَأَسَرَّها يُوسُفُ»
🔹رازها را فدای احساسات نكنيم. (يوسف از برادران نسبت دزدی میشنيد، ولی به خاطر مصلحت وحفظ رازش چيزی نگفت) «فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ»
🔹افشاگری هميشه ارزش نيست. «وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ»
🔹حسد در حقّ برادر، دروغگويی و اتّهام بی مورد از جمله دلايل يوسف برای گفتنِ «شَرٌّ مَكاناً» به برادران بود.
🔹برادران يوسف، بر فرضِ سرقت پيمانه از سوی بنيامين، از او بدتر بودند، چون آنان برادر خود را دزديده بودند. «أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺