✍ #نکات و #پیامهایی از #جزء_پانزدهم
📎#قسمت_سوم
✅ در بیان تصمیماتت حتماً جمله « #ان_شاء_الله» را بگو
در ایه 23 سوره کهف، خداوند به پیامبر اسلام، نکته جالبی را تذکر میدهد: وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لاِ َقْرَبَ مِنْ هذا رَشَدا
و هرگز در مورد کارى نگو: «من فردا آن را انجام مى دهم»مگر این که خدا بخواهد و هر گاه فراموش کردى، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند»!
در تفسیر نمونه در توضیح این ایه چنین امده است:"آیه، یک دستور کلّى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد که: «هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم» «مگر این که: خدا بخواهد».یعنى در رابطه با اخبار آینده، و تصمیم بر انجام کارها، حتماً جمله «ان شاء اللّه» را اضافه کن; چرا که:تو هرگز مستقل در تصمیم گیرى نیستى و اگر خدا نخواهد، هیچ کس توانائى بر هیچ کارى را ندارد.
بنابراین، براى این که: ثابت کنى نیروى تو از نیروى لا یزال او است، و قدرتت وابسته به قدرت او جمله ان شاء اللّه: «اگر خدا بخواهد» را حتماً به سخنت اضافه کن.
✅ آموزش توحید و مفهوم #شرک
در سوره کهف مفهوم ظریفی از شرک بکار رفته است. این سوره، اولین سوره ایست که بطور مبسوط به شرک پرداخته است. ایات 34-36 و38و42و39 نشان میدهد که صاحب باغ با اتکا بر اموال و اولاد و سایر امکانات مادی خود، از قدرت خدا در اداره امور غفلت کرد و همه امور را به برنامه ریزی خود و متکی به امور عادی و تحت کنترل میدید. اما وقتی با یک بلای اسمانی شبانه باذن خدا ثمره اش از دست رفت و در برابر این اعمال ولایت خدا، یاوری نداشت؛ متوجه شد که او این عوامل را باشتباه و غفلت، شریک و جایگزین خداوند در تدبیر امور کرده غافل از اینکه حتی اداره امور روزمره و عادی جهان هم با اذن او استمرار می یابد.
✅ عصاره فراز ایات 27-47: ای پیامبر با ذکر این دو مثال بگو مال و فرزند و خدم و حشم، #زینت زندگی دنیا و فناپذیر هستند. تفاخر و #اتکا به انها و فراموشی از موثر اصلی جهان، که غالب بر همه چیز است، #شرک به ربوبیت خدا و مایه خسران بوده و انجام عمل صالح برای رب مقتدر واحد، ماندگار و نجات دهنده است.
✅✅ نکته جالب آنکه در هر چهار داستان ذکر شده در سوره #کهف (اصحاب کهف، از دست رفتن محصولات باغ، داستان موسی و خضر و داستان ذوالقرنین) اعمال ولایت و ربوبیت خدا بطرق خارق العاده از طریق بندگان و سایر مخلوقات خود و تامین اسباب و علل مورد نیاز که گاها خارج از محاسبه و تحلیل بشر است، مشاهده میشود.
✒️سیدکاظم فرهنگ
جهت مطالعه سایر نکات جزء 15 به لینک زیر مراجعه نمابید
https://b2n.ir/joze15
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_348
❇️#شرك جهان را به تباهی میكشد
💠مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ (۹۱/مومنون)
🌱خداوند هيچ گونه فرزندی برای خود نگرفته است، و هيچ معبودی با او نيست، (و اگر جز اين بود،) قطعاً هر خدايی به سوی آفريدهی خود میرفت، و بیترديد بعضی از خدايان بر بعضی ديگر برتری میجست (و با اين كار، هستی تباه میشد) خداوند از آنچه (مشركان) توصيف میكنند منزّه است.
🔹اعتقاد به وجود فرزند برای خدا منحصر به مسيحيان نيست كه عيسی را فرزند حقيقی! او میخوانند، اين اعتقاد برای مشركان نيز بود كه فرشتگان را دختران خدا میپنداشتند، و شايد مسيحيان اين عقيده را از مشركان پيشين گرفته بودند، به هر حال از آنجا كه فرزند از نظر ذات و حقيقت، بخشی از پدر است، برای فرشتگان يا حضرت مسيح و غير او، سهمی از الوهيت قائل بودند و اين از روشنترين مظاهر شرك است.
🔹سپس به بيان دليل بر نفی شرك پرداخته چنين میگويد:" اگر خداوند شريكی میداشت و آلهه متعدد در جهان هستی حكومت میكرد هر يك از اين خدايان مخلوقات خاص خود را در پنجه تدبير و اداره خويش قرار میداد" (و طبعا هر بخشی از عالم با نظام خاصی اداره میشد و اين با وحدت نظامی كه بر آن حاكم میبينيم سازگار نيست) (إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ).
🔹" بعلاوه هر يك از اين خدايان برای گسترش قلمرو حكومت خود سعی داشتند بر ديگری تفوق جويند" و اين خود سبب ديگری برای از هم گسيختگی نظام جهان میشد (وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ).
🔹و در پايان آيه به عنوان يك نتيجهگيری كلی میفرمايد:" منزه است خدا از توصيفی كه آنها میكنند" (سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
⭕ #نکات و #پیامهایی از هر جزء قران کریم
✅ روز اول رمضان : جزء #اول
(قسمت سوم)
🔹 #بهشت در انحصار آيينی خاص نيست.
۱۱۱- ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻳﺎ ﻣﺴﻴﺤﻰ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺑﮕﻮ : ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻴﺪ ﺩﻟﻴﻠﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ.
۱۱۲- ﺁﺭﻯ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﻭﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻭ ﭘﻴﺶ ﺧﺪﺍﻯ ﺍﻭﺳﺖ، ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻧﺸﻮﻧﺪ.
"ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﺍﺩﻋﺎیی ﺑﻴﺠﺎ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻯ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺑﻬﺸﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻳﺎ ﻧﺼﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻛﻠﻰ ﺍﺳﺖ : تقسيم بهشتيان و جهنميان با خداست نه شما.
ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﺎﺻﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺧﻮﺍﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﻬﺎ،
ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺬﺭﻧﺎﻣﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﻭ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ﻳﻜﻰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ.
"تفسیر احسن الحدیث"
🔹 بت پرستى و شرك در شکل هاى مختلف
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
...
فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۲﴾
🔹اى مردم! پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، پرستش کنید. تا پرهیزگار شوید.
(بقره/۲۱) ...پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد در حالى كه خود میدانید (۲۲)
💮🔶قرار دادن شریک براى خدا تنها، منحصر به ساختن بت هاى سنگى و چوبى و یا از آن فراتر، انسانى همچون مسیح(علیه السلام) را یکى از خدایان سه گانه دانستن، نیست، بلکه معنى وسیعى دارد، صورت هاى مخفى تر و پنهان تر را نیز شامل مى شود،👈 به طور کلى هر چه را در ردیف خدا در زندگى مؤثر دانستن یک نوع #شرک است.
💮ابن عباس در اینجا تعبیر جالبى دارد مى گوید :
انداد، همان شرک است که گاهى پنهان تر است از حرکت مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک، از جمله این که انسان بگوید: به خدا سوگند، به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند (یعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در یک ردیف قرار بدهد) و بگوید این سگ اگر دیشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان این سگ است) یا به دوستش بگوید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى، همه اینها بوئى از شرک مى دهد .(۷)
👈و در حدیثى مى خوانیم:
مردى در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) همین جمله را گفت: ما شاءَ اللّهُ وَ شِئْتَ: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى .
پیامبر فرمود: أَ جَعَلْتَنِى لِلّهِ نِدّاً: مرا شریک خدا و هم ردیف او قرار دادى ؟!(۸)
💢👈در تعبیرات عامیانه روزمره، نیز بسیار مى گویند: اول خدا، دوم تو ! باید قبول کرد که این گونه تعبیرات نیز مناسب یک انسان موحّد کامل نیست.
💮🌹از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم که فرمود: (این اشاره به شرک خفى است) مانند این که انسان به دیگرى بگوید: اگر تو نبودى من نابود شده بودم یا زندگانیم بر باد مى رفت .
تفسير نمونه
🖌سیدکاظم فرهنگ
جهت مطالعه نکات بیشتری از جزء اول، روی این متن ضربه بزنید
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓