🕊
#گزیده_نڪات_تفسیرے مربوط بہ #صفحہ_472🔻
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_472
❇️#تفویضِ کار به خدا
💠فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ
🌱پس بهزودی آنچه را که به شما میگویم، به یاد خواهید آورد، و من کار خود را به خدا واگذار میکنم؛ زیرا خداوند به (احوال) بندگانِ (خود)، بیناست.»
غافر - ۴۴
🔷تفويض امر به خدا" به معنی واگذار نمودن كار خويش به او است، نه به اين معنی كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد كه اين بطور مسلم تحريفی است در معنی" تفويض" بلكه به اين معنی است كه نهايت كوشش و تلاش و جهاد را به كار گيرد، و هنگامی كه در برابر موانع سخت قرار گرفت وحشت نكند دستپاچه نشود و دلسرد نگردد بلكه كار خود را به خدا واگذارد، و با عزمی راسخ به جهاد و تلاش ادامه دهد.
🔷" تفويض" گرچه از نظر مفهوم با" توكل" شباهت زيادی دارد ولی مرحلهای برتر از آن است، چرا كه" حقيقت توكل" خدا را وكيل خويش دانستن است، ولی تفويض مفهومش واگذاری مطلق به او است، زيرا بسيار میشود كه انسان وكيلی انتخاب میكند ولی به نظارت خويش نيز ادامه میدهد، اما در مقام تفويض هيچ نظری از خود ندارد.
🔹مبلّغ بايد به اهداف خود يقين داشته باشد. «فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ»
🔹در برابر تهديدها وتوطئهها «مَكَرُوا» بايد به خدا پناه برد. «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَی اللَّـهِ»
🔹مبلغ بايد تكيهگاه معنوی داشته باشد. «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَی اللَّـهِ»
🔹كارها را به كسی بسپاريم كه به حال ما آگاهی كامل داشته باشد. «بَصِيرٌ بِالْعِبادِ»
🔹توكّل بر خداوند و تفويض كارها به او، پاسخ سريع الهی را به دنبال دارد.
«فَوَقاهُ اللَّهُ»
📚تفاسیر نمونه و نور
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_472
❇️سرانجام #تقليدها و #تبعيتهای_نابجا دوزخ است
💠وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ (۴۷/غافر)
🌱و (ياد كن) آن گاه كه در آتش به محاجّه (و آوردن دليل) میپردازند، پس زيردستان به كسانی كه تكبّر ورزيدند، گويند: «همانا ما پيرو شما بوديم، آيا (امروز) شما میتوانيد حتّی بخشی از آتش را از ما دور كنيد؟»
🔹واژهی «احتجاج»، هر كجا در قرآن آمده از طرف افراد منحرف بوده است. «وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ»
🔹در آيات قبل سخن از قهر خداوند نسبت به آل فرعون بود، اين آيات گفتگوی مستكبران و فرعونهای تاريخ را با اطرافيان و ياوران متملّق آنان در دوزخ بيان میكند. آری احساس حقارت و خود كم بينی افرادی را به جمع شدن دور طاغوتها وادار میكند ولی اين امر از نظر عقل و منطق و وحی پذيرفته نيست. نظير آنكه گاهی مشكلات زندگی افرادی را به خلافكاری وادار میكند در حالی كه بايد با صبر و زهد و تلاش مشكلات را حل كرد، نه با دست زدن به خلاف.
🔹ياد گفتگوهای دوزخيان، عامل هشياری و بيداری است. «إِذْ»
🔹خصومت و محاجّهی دوزخيان با يكديگر استمرار دارد. «يَتَحاجُّونَ»
🔹آتش دوزخ با همهی سنگينی و دردناكی، نيروی درك و فهم انسان را محو نمیكند. «يَتَحاجُّونَ»
🔹دوزخيان با يكديگر احتجاجات و استمدادها دارند. «يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ»
🔹مشكلات دنيوی مجوّز سرسپردگی به طاغوت نيست، بلكه اين سرسپردگی انسان را به دوزخ خواهد كشاند. فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ ...
🔹در دوزخ مجرمان يكديگر را میشناسند، دنيا را به ياد میآورند و قدرت سخن گفتن دارند. «يَتَحاجُّونَ- فَيَقُولُ»
🔹خطر آن جا است كه انسان با تمام وجود پيرو باطل باشد. «تبع» (يعنی يك پارچه پيرو بوديم، بر خلاف «تابع»)
🔹پيروی از باطل مشكل آفرين است؛ توجّه كنيم به دنبال چه كسی حركت میكنيم. «إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً»
🔹مجرم در قيامت از بی كسی، به مجرم ديگر پناه میبرد. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا»
🔹مجرم از ناچاری به تخفيف بخشی از عذاب قانع است. «نَصِيباً مِنَ النَّارِ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺