- تامیلا -
کاشالانمشهدبودم، کاشپیشتبودمحاجرضا.
شایدحتیباورتوننشه، ولیمنوقتیاینپیامواونروزتایپکردمو
فرستادماینجافقطازسردلتنگیبود.
منحتیبههیچکسنگفتم، وهیچجایدیگهاینقضیهیِدلتنگیمبرای
حاجرضاروبیاننکردم.
حتیبرنامهایبرایرفتننبود، وشرایط
طوریبودوهستکهاصلاغیرقابلباور
بودکهبخوامبرممشهد.
امادقیقافردایهمونروزدوساعتقبلپرواز
ازجاییکهفکرشونمیکردم، بهمزنگزدن
وگفتنمیایمشهد؟
وبعدمکهماجرایجاموندنمازپروازوبقیهی داستان.
وبعدازماجراهایدیروزدیگهواقعافکرشم
نمیکردمکهبخوامبرم، وخبتصورم
اینبودکهجاموندیدیگهنرگس.
لابدنطلبیده.
اماامروزصبحکهدوبارهبهمزنگزدنو
گفتنبرامبلیطگرفتن؛ حقیقتابهاین
فکرکردمکهچقدرآقاسیدرضامعتمده.
چقدرکاردرسته.
خلاصهکه، بهقولخانجون
هرچقدررنجِفراقبیشتر، لذتِوصالشیرینودلچسبتر.
بچههاتوسالنِفرودگاه، یهآقایِ
حدودا۲۷، ۲۸سالهنشستهجلوم
ودارهانیمیشننگاهمیکنه=))))))
گوگولیِبامزه✨.
- تامیلا -
- شایدحرفزدن، تسکینباشه. https://daigo.ir/secret/31610903398
میشه حالا که داری میری تو بغل بابا رضا برا منم خیلی دعا کنی به جوادش قسمم بدی کارمو راه بندازه بندجوری زندگیم بهم پیچیده قلیم از شدت غصه دلش میخواد دیگه نزنه...
.
- سلامخوشگله؛ چطوریتو؟
معلومهکهمیشه، اصلابرایِشماها
ویژهدعامیکنم، خوبه؟
قطعاخودحاجرضاحواسشهست، بسپربهخودش.
به امام رضا بگو، میدونه چقد دلتنگشم...
میدونی قلبم داره له میشه تو قفسه سینه ام و ازکار می افته
بهش بگو میدونم که میبینه همه اشکا و بی قراریامو
بهش بگو دارم دق میکنم با این همه نشونه از سمتش
بهش بگو اگه به این زودیا نطلبه منو ...
نابودتر میشم...
.
- همیشهمیگنوقتیتودلتنگشی
یعنیخودشونمدلتنگتم.
اوایلباورنداشتم؛ اماحالاعمیقابهاین
قضیهپیبردم.
میطلبه؛ اونموقتیکهدیگههیچکسونداری
حتمااونجابراتوندعامیکنمبچهها*
نرگسرفتیپیشحاجرضابرامونخیلیدعاکن!
.
- معلومههه.
معلومهکهخیلییدعاتونمیکنم، منآدمِ
تکخورینیستم*
همین الان داشتم میگفتم کاش یکی بود باهاش حرف میزدم ولی لینکو که دیدم نمیدونستم چی باید بگم
.
- سلامبهتودخترخوشگلهیِشهرقصهها.
چطوریشما؟
خبسربحثوازکجابازکنیم؟
نرگس برامون از سفرت عکس بفرستیاا
.
- وا.
منظورتچیه؟
معلومهکهمنبندهیِعکسگرفتناز
ریزترینجزئیاتم، معلومهکهقرارهکلیی
عکسبراتونبفرستم
خودت خوبی نرگس؟
.
- من؟
شایداگهدیروزاینوازممیپرسیدی، میزدمزیرگریه، ولیارهالانکهفکرمیکنم میبینمخوبم.
مگهمیشهبریپیشآسیدرضاوخوبنباشی؟
چقدر دیشب غم انگیز بود نمیدونی چقدر دعا کردم که برسی وای واقعا
ناراحت کننده بود
.
- وایاره.
دیشبواقعاوحشتناکبود، جاموندنمازپروازیکطرف
اونقسمتیکهاونآقاعهفوتکردیهطرف.
واقعااحساسادمهایشکستخوردهرو
داشتم
وتابرسمخونهفقطگریهمیکردم.
دیشب که جاموندی هواپیما رفته بود یا گیت رو بسته بودن؟
.
- هواپیماداشتتیکآفمیکرد، اگر
گیتبستهبودکهحلمیشد.
- تامیلا -
- شایدحرفزدن، تسکینباشه. https://daigo.ir/secret/31610903398
سلام برای منم یکعالمه دعا کن تا خرتناق تو گل گیر کردم