تلفنرا [ الکساندرگراهامبل ] ؛ اختراع کرد .
اولینخطِتلفنرابهخانهیِمعشوقهاش
" آلساندرا لولیتا اوسوالدو " وصلکرد
درهرتماس ، اورابانامِکاملشمیخواند
گراهامبل ، مدتیبعدناممعشوقهاش
راکوتاهکرد
" آلهلولاس "
ودفعاتدیگرنیزکوتاهتر
" الو "
ازآنپسبلباگفتنِ " الو " تلفنجواب
میداد ..
گراهامبلبهچندنقطهیِشهرخطتلفن
کشید ، وانسانهامانندبلموقعزنگ
زدنِتلفن " الو " میگفتند .
امروزهازهرنقطهیِدنیا ، صدایِ " الو "
شنیدهمیشودامابیشترِافرادماجرایِ
" الو " رایانمیدانند و یااصلاکنجکاوی نمیکنند .
- میدونی ، تویهجورخاصیزیبایی ..
+ همهیِآدمهایهجورِخاصیزیبان ، بستگیداره ؛ کینگاهشونمیکنه !
- دیالوگ -
این " خبرمرگ " چیست؟
کجامیفروشند؟
ازچهدرستشدهکهوقتیبهگوشهر
رهگذریمیرسد ، آدمراعزیزمیکند؟!
یکی ، دوخُرجینَشرا
ازطرفِمن ؛ بهگوشِیارمبرسانید ، هزینهاشرابهحسابتان
واریزمیکنم . .
پاککردنِاکانتایِدیلخوردهازکانال ، یکیازلذتبخشترین ، درعینِحال
غمانگیزترینکارهاست ..