📛توجیه مهاجرت به اروپا و آمریکا این بار با هزینه کرد دین
📝 نقدی بر یادداشت آقای سروش محلاتی
🖊علی اشراقی
اشاره
چندی پیش، نوشته ای از جناب آقای سروش محلاتی منتشر شده است که تلاش می کند برای مهاجرت از ایران توجیهی شرعی و دینی پیدا کند. در این نوشته با تغییر عبارت دار الاسلام و دار الکفر به دار الظلم و دار الحریه، در صدد القاء این مطلب است که هر چند کشور ما دارالاسلام محسوب می شود اما چون ظلم سراسر آن را فرا گرفته است و امکان اصلاح و تغییر آن نیست، باید همانطور که مسلمانان در صدر اسلام از میان مشرکین مکه به حبشه مهاجرت کردند، از ایران به ... مهاجرت کرد. نکاتی در این زمینه عرض می شود.
1️⃣مرحوم علامه حلی در بحث هجرت بعد از ذکر آیه شریفه «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها» می فرماید هجرت برای افرادی که به سبب ظلم کفار و مشرکین، نمی توانند دین خود را اظهار کنند و امکان هجرت دارند، واجب است. (تذکرة الفقهاء ج9 ص9) و نیز اگر در کشوری است که امکان اظهار شعائر اسلام را ندارد واجب است مهاجرت نماید (ارشاد الاذهان ج1 ص343) شهید ثانی نیز در حاشیه شرائع می فرماید کسی که در بلاد کفر امکان اظهار شرائع اسلام مانند اذان و نماز و روزه ماه رمضان را ندارد باید مهاجرت نماید (حاشیة الشرائع ص 306) مرحوم صاحب جواهر نیز علاوه بر آیه فوق الذکر به آیه دیگری تمسک می نماید: «يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيّايَ فَاعْبُدُون» و با تکرار همان عبارت کتاب شرائع، این مساله را مورد اتفاق فقهایی که متعرض این بحث شده اند می داند(جواهر الکلام ج21 ص34)
همانطور که از طرح این بحث توسط فقهای بزرگ شیعه روشن است بحث هجرت، حکمی برای حفظ دین و اظهار شعائر دینی است، به عبارت دیگر، مسلمان باید بتواند دین خود را حفظ کند و مناسک و شعائر دینی خود را حفظ نماید و صرف اینکه در کشوری زندگی می کند که حضور او در آن مکان، موجب سلب امکان تدین به اسلام و اظهار مناسک و شعائر دینی را دارد توجیه درستی برای کنار گذاشتن اسلام و شعارها و مناسک آن نمی باشد. بنا بر این، مراد از ظلم، منع از دینداری است که بزرگترین ظلمهاست و حریت نیز به معنای آزادی برای مسلمان بودن است.
2️⃣اکنون از نویسنده محترم این سوال مطرح است که آیا هجرت به کشوری که حامی برای قتل عام انسانهای بیگناه در بسیاری از کشورهای اسلامی است و با حمایت مالی و تسلیحاتی و سیاسی، عملا شریک در خون این انسانهای بیگناه است، هجرت به دار الحریه است یا به دارالظلم؟ آیا مسلمانان می توانند با آزادی، در آن کشورها از سایر مسلمانان بیگناه که در فلسطین و لبنان و عراق و افغانستان و یمن و ... کشته می شوند حمایت کنند؟ آیا دفاع از مظلوم از دستورات دین اسلام نیست؟ و اینکه آیا کشوری که دارای بالاترین آمارهای فساد و فحشا و فروپاشی خانواده است و اموری مانند هم جنس بازی را قانونی می داند و به بهانه آزادی، هر نوع هرزگی و بی بند و باری را مجاز می شمارد، برای خانواده ای که می خواهد خود و فرزندانش متدین به اسلام باشد، دار الحریه است و می توان به راحتی در آن مسلمان بود؟
بله؛ اسلام دستور هجرت داده است اما به کجا؟ به چه غرضی؟ برای رهایی از فشارهای سیاسی یا برای حفظ دین؟ چرا دستورات دین دستمایه توجیه رفتارهای سیاسی عده ای شده است؟ چه می شود که بعد از حدود یک سال و نیم از تکه تکه شدن زن و بچه مسلمان، حامی اصلی و در حقیقت مسبب اصلی این ظلم بزرگ، دارالحریه می شود؟ آیا همین که در کشورشان، اجازه دهند عده ای هر چه می خواهند علیه کشور خود بنویسند، سبب شده است این ظلم بزرگ نادیده گرفته شود؟
https://eitaa.com/Tanbiholomah/903