eitaa logo
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
2.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
45 فایل
🌖 زیرسایه امام رضاعلیه السلام با"تنهامسیرآرامش" قدم برمی‌داریم درمسیرظهور ان شاالله🌸 🌐 ارتباط باادمین کانال @Mahdi9294، @Zhaklins 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و عرض ادب 🌸 بنده بسیار سپاسگزارم بابت صوتی که راجع به امتحان بود. همچنین از تنها مسیری عزیز که آیه لهو و بازی بودنِ دنیا را متذکر شدند.🙏🌷 با خودم فکر کردم و دیدم واقعا نباید اینقدر جدی گرفت دنیا رو. شاید تا بحال تجربه کرده باشید که بچه ای از اطرافیان وقتی بسیار غرق در بازی های رایانه ای میشد و هنگام باخت حرص و جوش میخورد، ما به آنها میگفتیم: "همش یک بازیه اینقدر جدی نگیر بابا!" حالا دنیا هم دقیقا عین بازی های رایانه ایست. ما با یک کالبد مجازی وارد این فضا شده ایم و امتیاز جمع میکنیم و با عبور موفقیت آمیز از مراحل بازی، در اصل مراحل روح خود را ارتقاء میدهیم. 💎 وقتی در یک بازی رایانه ای میبازیم، چکار میکنیم؟ با شور و انگیزه از نو شروع میکنیم💪 و اینقدر بازی را با تمام شکست هاش ادامه میدیم تا بریم مرحله بعد.🏆 این وسط امتیاز جمع میکنیم و دوست داریم خیلی زیاد باشد، چون والد مهربان ما (خدا) وعده داده تا به ازای آن جایزه دریافت کنیم در دنیای واقعی. 😍🌱 پس دلمان نمیخواهد با اشتباهات خود (گناه) امتیازات خود را از دست بدهیم. پس برای باخت های مرحله ای ات، اینقدر دنیا را جدی نگیر، همش یک بازیه بابا! دوباره بعد از باخت، با همان شوق قبلی بلند شو و تا مرحله بعد رشد روحی ات ادامه بده. هنوز فرصت داری. البته تا زمانی که حضرت عزرائیل (ع) سیم مانیتور را از برق بیرون نکشیده اند! 😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 درانتظارتوچشمم‌سپیدگشت‌وغمی‌نیست..؛ اگرقبول‌تو‌افتد‌ فدای‌چشم‌سیاهت💚 🌷 2 روز تا ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💕 ! مگر ما خدمتکار هستیم که چشم بگوییم؟😠 👌خانم ها بدانند که چشم گفتن درمقابل شوهر یک نوع مدیریت شما در دل همسر است.❤️ اگر شما بخواهید شوهرتان را اسیر محبوب خودتان کنید. استفاده از کلمۀ چشم معجزه می کند.😉 💚چشم از زبان بیرون می آید و شما را روی چشم شوهرتان می گذارد. این تعابیر شاعرانه نیست. تبعیت زن، خدمت هنرمندانه به خویش است. 💝 آنها که جلوی شوهر، سینه سپر می کنند و از شوهرشان تبعیت نمی کنند، الان چه جایگاهی در مقابل همسرشان دارند❓ 🔹آیا همسرشان از دیدن آنها خوشحال می شود؟ 🔹آیا از گفتگو با آنها لذت می برند؟ 👌با این کار، جایگاه خانم ها پایین نمی آید 👇 بلکه چشم گفتن به همسر یعنی: ❤️"حفظ اقتدار مرد👉 ❤️" بالا بردن جایگاه زن 👉 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 شب قدری در ماه شعبان، که تمام انبیاءِ قبل از اسلام نیز، آن را به احیاء می‌گذراندند. ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🔰 بعد از اشاره به دیدگاه های و به حیات انسان، بهتره که یه مقایسه ای مصداقی بین این دو تفکر در زمینه خانواده هم صورت بگیره. 🔸🔸🔷🔸 ✅ همونطور که اشاره کردیم، نگاهِ اسلام به زندگی انسان اینه که میگه:👇 🌺 انسان باید بسیاری از شیرینی ها، لذّت ها، محبّت ها و شادی ها رو با "مبارزه با هوای نفس" وارد زندگیش کنه در واقع باید تلاش کنه با فراهم کردنِ مقدماتی، این شیرینی ها رو با برنامه به دست بیاره.👌 💖🌷💞🌹 ⛔️اما به انسان میگه:👇 -- ای انسان! "تو هیچ برنامه ای برای کسب لذّت و محبّت و رسیدن به شیرینی نداشته باش"😒 🔺همینجوری بایست و ببین چه لذّتی به تورِ تو میخوره، از همون استفاده کن! 🔺ببین هوای نفست از چی خوشش میاد از همون لذّت ببر! 🔴❌🔴 💢 میگه برنامه نداشته باش 🔹 البته این برنامه نداشتن به این معنا نیست که کلاً هیچ کاری برای لذّت بردن نمیکنن! خیر. 📌یه کارای مختصری انجام میدن تا بتونن به هوای نفسشون لذّت بدن. ⬇️🚨⬇️
🎴مثلاً انسانِ غربی بلند میشه و یه تماس با دوستاش میگیره و یه مهمونی و پارتی رو شکل میدن یا برنامه ریزی میکنن و میرن کنار دریا و....🌊 🚫 و اتفاقاً لذّتِ خاصی نمیبرن! ولی اَداشو در میارن!😊 💢 فقط همون اوّلِ کار "یه لذّتِ مختصر" میبرن بعدش هم "در طولِ روز بدون لذّتِ خاصی زندگی میکنن!" ✅⭕️👆 🔹بله در این حد برنامه ریزی میکنن و یه حرکتی میکنن اما نه اون برنامه ای که باعث "لذّتِ دائمی و عمیق" بشه ⚠️ بلکه "یه لذّتِ خیلی محدود و کوچک و عمدتاً مضر" رو برای خودشون فراهم میکنن... 🔞🔥🔞 ☢ پس یکی از مهم ترین تفاوت ها در اینه که : دین میگه تو باید "با تلاش و برنامه به لذّت برسی" 💞 🔴 ولی کفر میگه تلاشی نکن! هر لذّتی بهت رسید ازش استفاده کن!‼️ 🔹✅➖➖🌱💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب کم‌درآمدها یارانه نوروزی می‌گیرند 🔹سازمان برنامه: با دستور رئیس‌جمهور، ساعت ۲۴ امشب به حساب ۱۲ میلیون سرپرست خانوار کم‌درآمد به‌ازای هر نفر از اعضای خانواده، یارانه ۱۵۰ هزارتومانی حمایت معیشتی نوروز واریز خواهد شد.
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 39 ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ...
🎆 شب 40 🌷 "خون و ناموس..." 🔥آتیشِ برگشت سنگین تر بود ... فقط معجزه مستقیمِ خدا ما رو تا بیمارستان سالم رسوند ... از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک کنم ... ⭕️ بیمارستان خالی شده بود ... فقط چند تا مجروح با همون برادرِ سپاهی اونجا بودن ... تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید ... باورش نمی شد من رو زنده می دید ... 🔹مات و مبهوت بودم ... - بقیه کجان؟ ... آمبولانس پر از مجروحه ... باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط ... 🔶به زحمت بغضش رو کنترل کرد ... - دیگه خطی نیست خواهرم ...خط سقوط کرد ...الان اونجا دست دشمنه ...😔 ✅ یهو حالتش جدی شد ... - شما هم هر چه سریع تر سوارِ آمبولانس شو برو عقب ... فاصله شون تا اینجا زیاد نیست ... بیمارستان رو تخلیه کردن ... اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه ... یهو به خودم اومدم ... - علی ... علی هنوز اونجاست ... ❤️ و دویدم سمت ماشین ... 🔷 دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد ... - می فهمی داری چه کار می کنی؟ ... بهت میگم خط سقوط کرده ... هنوز تو شوک بودم ... ❇️ رفت سمتِ آمبولانس و درِ عقب رو باز کرد ... جا خورد ... سرش رو انداخت پایین و مکثِ کوتاهی کرد ... - خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب ... اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود ... بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده... بیان دنبال مون ... من اینجا، پیششون می مونم ... 🔸سوتِ خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد ... سر چرخوند و نگاهی به اطراف کرد ... - بسم الله خواهرم ... معطل نشو ... برو تا دیر نشده ... 🚐 سریع سوارِ آمبولانس شدم ... هنوز حالِ خودم رو نمی فهمیدم ... - مجروح ها رو که پیاده کنم سریع بر می گردم دنبالتون ... ✅ اومد سمتم و در رو نگهداشت ... - شما نه ... اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم ... ارزشِ گیر افتادن و اسارتِ ناموسِ مسلمان ، دستِ اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره ... "جون میدیم ... ناموسِ مون رو نه ..." یا علی گفت... و در رو بست ... 🔷 با رسیدنِ من به عقب ، خبرِ سقوطِ بیمارستان هم رسید ...😞 ✍🏼 پ.ن: "شهید سید علی حسینی" در سن ۲۹ سالگی به درجه رفیعِ شهادت نائل آمد ... پیکرِ مطهر این شهید هرگز بازنگشت ‌.... جهتِ شادی ارواحِ طیبه شهدا صلوات...🌷 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🎆 شب 41 🌷 "که عشق آسان نمود اول ..." 🔹نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن ... - سریع برگردید ... موقعیت خاصی پیش اومده...📞 ✈️ رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پروازِ انتقالِ مجروحین برگشتم تهران ... دل توی دلم نبود ... نغمه و اسماعیل بیرونِ فرودگاه با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن ... انگار یکی خاکِ غم و درد روی صورتشون پاشیده بود ... ⭕️ سکوتِ مطلق توی ماشین حاکم بود ... دست های اسماعیل می لرزید ... لب ها و چشم های نغمه ... هر چی صبر کردم، احدی چیزی نمی گفت ... - به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟ - نه زن داداش ... صداش لرزید... - امانته ... 🔶 با شنیدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گُر گرفت... بغضم رو به زحمت کنترل کردم.... - چی شده؟ ... این خبرِ فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم....؟⁉️ 🔷 صورتِ اسماعیل شروع کرد به پریدن ... زیر چشمی به نغمه نگاه می کرد ... چشم هاش پر از التماس بود ... ✅ فهمیدم هر خبری شده ... اسماعیل دیگه قدرتِ حرف زدن نداره ... ⛔️ دوباره سکوت، ماشین رو پُر کرد ... - حالِ زینب اصلاً خوب نیست ... 🔹بغضِ نغمه شکست ... - خبرِ شهادتِ علی آقا رو که شنید تب کرد ... به خدا نمی خواستیم بهش بگیم ... گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم ... باور کن نمی دونیم چطوری فهمید...😔 💢 جملاتِ آخرش توی سرم می پیچید ... نفسم آتیش گرفته بود ... و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد ... چشم دوختم به اسماعیل ... گریه امانِ حرف زدن به نغمه نمی داد... 😭 - یعنی چقدر حالش بده؟ ... 🔸بغضِ اسماعیل هم شکست ... - تبش از ۴۰ پایین تر نمیاد ... سه روزه بیمارستانه ...💉🌡 صداش بریده بریده شد ... - ازش قطعِ امید کردن ... گفتن با این وضع..... 🔹 دنیا روی سرم خراب شد ... اول علی ... حالا هم زینبم .. ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh