eitaa logo
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
45 فایل
🌖 زیرسایه امام رضاعلیه السلام با"تنهامسیرآرامش" قدم برمی‌داریم درمسیرظهور ان شاالله🌸 🌐 ارتباط باادمین کانال @Mahdi9294، @Zhaklins 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ندای هل من ناصر ینصرنی امام زمان (عج) نشان از ضعف امام داره؟ ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
✅ زندگی ما سراسر امتحان هست... 🔶 انقدرها هم نباید زندگی رو جدی و سخت گرفت! 🔹 حاج آقا حسینی ┅═❈🍃🌸🍃
در مورد این فایل صوتی یه کلیپی از استاد پناهیان عزیز هست که مجددا تقدیم میکنیم. خیلی زیبا و دقیق هست. لذتش رو ببرید 😊❤️
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛳️ تو اصلی ترین فرد داستان زندگی خودت هستی... 🎭 همه چیز در دنیا غیر واقعی و فقط برای امتحان توست... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
⭕️ اینترنت در اسرائیل بطور کامل قطع شد. ‼️ گزارشاتی مبنی بر قطع گسترده برق هم وجود دارد. 🔸شرکت نت‌بلاکس اختلال گسترده در شبکه‌های دولتی اسرائیل را تایید کرد. ‼️دولت بنت وضعیت اضطراری اعلام کرد. ‼️ تمام اسرائیل در حالت آماده باش کامل است و هر لحظه امکان حملات موشکی وجود دارد. ‼️ پاسخ مشترک ایران و سوریه احتمالا در راه است. ‼️آسمان اسرائیل دقایقی پیش کاملاً کلیر شد؛ گفته میشود ارتباطات ماهواره ای اسرایٔیل کاملاً دچار اختلال شده است.
🚩«اذا مات العالم‌ الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء» 🍃وقتی عالمی فقیه، فوت کند در اسلام رخنه و حفره‌ای ایجاد می‌شود که هیچ چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند. پیامبر اسلام (ص) ▪️◾️روح عالیقدر مرجع بزرگ شیعیان جهان، حضرت عصر امروز به ملکوت اعلی پیوست.◾️▪️ 🔘تشکیلات این ضایعه عظیم را خدمت امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خامنه‌ای و بیت معظم له و تمامی شیعیان و مقلدان ایشان تسلیت عرض می‌نماید.
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش بیست و یکم" 🌹 روش درست توجه بخشی
قسمت بعدی این فایل رو تقدیم میکنیم. یکی از کارهایی که آقا و خانم باید در خونه انجام بدن اینه که به همدیگه و فرزندانشون توجه بخشی کنند. 💢 قرار نیست که همیشه طرف مقابل ازت چیزی بخواد تا تو خدمات بدی. گاهی بدون اینکه چیزی ازت بخواد خودت براش فراهم کن... گاهی همسرت رو سورپرایز کن...😊
022.mp3
1.65M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش بیست و دوم" 🌹 خدمات باید بدون منت و زحمت باشه. 💥 دکتر حمید ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 .🍃| لا‌اقل ‌ڪاش ‌دم‌ِ خيمہ‌ےِ تو جـان‌بدهيم تا ‌بگويـيـم‌ ࢪسيديــم ‌و ‌نديديــم‌توࢪا 🌷 3 روز تا ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 36 ⭕️ اشباحِ سیاه 🔹 حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ... بدون این
🎆 شب 37 🌷"بیت المال" ❣اَحَدی حریفِ من نبود ... گفتم یا مرگ یا علی ... به هر قیمتی باید برم جلو ... دیگه عقلم کار نمی کرد ... 🔵 با مجوّزِ بیمارستانِ صحرایی خودم رو رسوندم اونجا ... اما اجازه ندادن جلوتر برم ... 📛 دو هفته از رسیدنم می گذشت ... هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن ... آتیش روی خط سنگین شده بود ... جاده هم زیرِ آتیش ... 🔥🔥 ⭕️ به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه ... توپخونه خودی هم حریف نمی شد... 🎴حدس زده بودن کارِ یه دیدبانه و داره گِرا میده ... چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن ...😢 📵 علی و بقیه زیر آتیشِ سنگینِ دشمن ... بدون پشتیبانی گیر کرده بودن... ارتباطِ بی سیم هم قطع شده بود ...😔 🦋 دو روز تحمّل کردم ... دیگه نمی تونستم ... اگر زنده پرتم می کردن وسطِ آتیش، تحمّلش برام راحت تر بود ... ذکرم شده بود ... علی علی ... خواب و خوراک نداشتم ... 🗝 طاقتم طاق شد ... رفتم کلیدِ آمبولانس رو برداشتم ...یکی از بچه های سپاه فهمید ... دوید دنبالم ... - خواهر ... خواهر ... 🚫 جواب ندادم ... 🔹 پرستار ... با توام پرستار ... 💢 دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه ... با عصبانیت داد زد ... - کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟...فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟🗣 ⛔️ رسماً قاطی کردم ... - آره ... دارن حلوا پخش می کنن ... حلوای شهدا رو ... به اون که نرسیدم ... می خوام برم حلوا خورونِ مجروح ها ... 🔷 فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ ... توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و ... جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست... 🌷 بغض گلوش رو گرفت ... به جاده نرسیده می زَنَنت ... این ماشین هم بیت الماله ... زیرِ این آتیش نمیشه رفت ... ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن ... 🔸- بیت المال اون بچه های تکه تکه شده ان ... من هم مَلک نیستم ... من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن ... -- و پام رو گذاشتم روی گاز ... 🚐 دیگه هیچی برام مهم نبود ... حتّی جونِ خودم ....... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🎆 شب 38 🌷 "وَ جَعَلْنٰا" 🔹 "وَ جَعَلْنٰا" خوندم ... پام تا ته روی پدالِ گاز بود ... ویراژ می دادم و می رفتم ... حق با اون بود ... جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته... بدن های سوخته و تکه تکه شده ...😔 ⭕️ آتیشِ دشمن وحشتناک بود ... چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ... 🚷 تازه منظورش رو می فهمیدم ... وقتی گفت ... دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گِرا می دادن... آتیش خیلی دقیق بود ...🔥🔥 باورم نمی شد ... توی اون شرایطِ وحشتناک رسیدم جلو ... تا چشم کار می کرد ... شهید بود و شهید ... بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن ...😭 🔺 با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم ... دیگه هیچی نمی فهمیدم ... صدای سوتِ خمپاره ها رو نمی شنیدم ... دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن ... 🔸چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم ... بین جنازه شهدا دنبال علی خودم میگشتم...😔 🌷غرق در خون تکه تکه و پاره پاره ...بعضی ها بی سر... بی پا... بی دست... بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده ... هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود ...😢 تعبیرِ خوابم رو به چشم می دیدم ... 🔷 بالاخره پیداش کردم ... به سینه افتاده بود روی خاک ...😭 چرخوندمش ... هنوز زنده بود ... به زحمت و بی رَمَق، پلک هاش حرکت میکرد... سینه اش سوراخ سوراخ و غرقِ خون ... از بینی و دهنش،خون می جوشید... با هر نفسش حبابِ خون می ترکید و سینه اش می پَرید . . . 😭 ❣ چشمش که بهم افتاد ... لبخندِ ملیحی صورتش رو پر کرد ... با اون شرایط ... هنوز می خندید... 🔶 زمان برای من متوقف شده بود ... سرش رو چرخوند... چشم هاش پر از اشک شد ... محوِ تصویری که من نمی دیدم ... لبخندِ عمیق و آرامی،پهنای صورتش رو پر کرد ... آرامشی که هرگز،توی اون چهره آرام ندیده بودم ... 🌷 پرش های سینه اش آرام تر می شد ... آرامِ آرام ... آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهرِ مادرش خوابیده بود ... 😭😭 ✍🏼 پ.ن: برای شادی ارواحِ مطهرِ شهدا علی الخصوص شهدای گمنام ... و شادی ارواحِ مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظارِ بازگشتِ پاره های وجودشان ... سوختند و چشم از دنیا بستند ... صلوات... ✅ ان شاء الله به حرمتِ صلوات "ادامه دهنده راه شهدا باشیم" .... نه سربارِ اسلام ... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🎆 شب 39 ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... محکم علی رو توی بغل گرفته بودم ... صدای ناله های من بین سوتِ خمپاره ها گم می شد ... از جا بلند شدم ... بین جنازه شهدا ... علی رو روی زمین می کشیدم ... بدنم قدرت و توان نداشت ... 🌷 هر قدم که علی رو می کشیدم ... محکم روی زمین می افتادم ... تمام دست و پام زخم شده بود ... دوباره بلند می شدم و سمتِ ماشین می کشیدمش ... 🔸آخرین بار که افتادم ... چشمم به یه مجروح افتاد ... علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش ... 💢 بینِ اون همه جنازه شهید، هنوز یه عدّه باقی مونده بودن ... هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن ... تا حرکت شون می دادم... ناله درد، فضا رو پر می کرد ... 🔵 دیگه جا نبود ... مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم ... با این امید که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیرِ هم، خفه نشن ... نفس کشیدن با جراحت و خونریزی ... اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه ...😔 آمبولانس دیگه جا نداشت ... ❤️ چند لحظه کوتاه ایستادم و محوِ علی شدم ... کشیدمش بیرون ... پیشونیش رو بوسیدم ... - بر می گردم علی جان ... برمی گردم دنبالت ..... 🔹و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس ... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh