19.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظم نوین جهانی
پروژه ای برای تغییر ارکان قدرت
با جنگ جهانی بیولوژیک 🤯
(مراقب کودکان باشیم که انها چه می بینند )
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_نهم ✨ اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم که فرمود
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_دهم
♡صدقه
🌅 در میان روزهایی که بررسی اعمال آنها انجام شد یکی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعیت ما به باطن اعمال آگاه میشدیم.
💢 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم. چیزی که امروزه به اسم شانس بیان می شود اصلا آنجا مورد تأیید نبود بلکه تمام اتفاقات زندگی بواسطه برخی علت ها رخ میداد.
🚸 روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید، نمی دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها خسته بودند و با اذیت کردن آنها را از خواب بیدار میکردیم!
برای همین یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب و اعمال خیر داشتیم بخاطر این کارها از دست دادم!
⛺️وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده!
😴 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم .
چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم!
😲 یکباره دیدم حاج آقا ... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟
وحشت کردم سریع از چادر آمدم بیرون بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن به حاج آقا گفتن که این جای حاضر و آماده برای شماست!
💓 اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش!
حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه، مگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زد؟
😪 اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه.
خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید من میرم تو ماشین میخوابم فقط با اجازه بالش خودم رو بر میدارم.
🦂 چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره!
حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم.
🥋 همان شب من در حین تمرین در باشگاه ورزش های رزمی پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود.
جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مامور بود که ترا بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت!
🎞 همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. عصر همان روز خانم من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست، خیلی مشکل مالی داره هیچی برا خوردن ندارن اجازه میدی از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم؟ گفتم: آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید موتور اما عیب نداره هر چقدر میخوای بهشون بده.
جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت اما آن روحانی که لگد خورد ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را میخورد. ولی به نفرین ایشان پای توهم در روز بعد شکست.
بعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: « کسانی که کتاب الهی را تلاوت میکنند و نماز را برپا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق میکنند تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست»
✨ یا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده اند: صدقه دادن هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی میابد.
البته این نکته را باید ذکر کنم که من در آنجا مدت عمر خود را دیدم که چیز زیادی از آن نمانده بود.
اما به من گفته شد که صدقات، صله رحم، نماز جماعت، و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضور در جلسات دینی و هر کاری که برای رضای خدا انجام دهی جزو عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد.
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باور کنید ؛
༺⃟💕ུྃ
خدا فراموشتون نکرده...
استاد عالی
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
📝 #یادمون_باشه وظایفی که در زمان تحصیل، بعهدهی ماست، وظایفی که در زندگی شغلی، بعهدهی ماست، وظای
📝 اول مرورِ #یادمون_باشه ی دیشب!
و بعـــد 👇
همه ی وظایف ما، در دورههای مختلف زندگی؛
ـ یا تغییر میکنند!
ـ یا کلّاً از ما برداشته میشن!
جُــــز ؛
🔺مراقبت از قلبمون❗️
مراقبش باشیم تا آلوده نشه، به حسادت، غرور، بدبینی، قضاوت، شک، ریا، زودرنجی و ....
نبرد ما با خودمون، برای حفاظت از قلبمون، تا لحظهی "تولدمون به آخرت " ادامه داره!
❤️ باید این قلب رو، سالم به صاحبش برسونیم.
🌛 #شب_بخیر
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
༺⃟💕ུྃبِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْུྃ༺⃟💕
سلام و عرض ادب خدمت سروران گرامی✋🏻
☀️صبح پاییزیتون بخیر و مالامال از خیر و سعادت 🦋
ان شالله که حال دلتون عالی باشه😍
امیدواریم از مطالب ناب خاصی که ارائه میدیم
با ما همچنان همراه باشید و سعی کنید از این نکات ناب استفاده بفرمایید☺️
که میتونید حتی اگه سوالی هم داشته باشید بپرسید☺️
با ما باشید😌
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐
💥 #حدیث_روز
✍امام رضا (علیه السلام)⇩ :
⛔️"الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الکبائرِ، ومَن لَم یخَفِ اللّهَ فِی القَلیلِ لَم یخَفهُ فِی الکثیرِ."
♨️گناهان کوچک، راه هایى به سوى گناهان بزرگ اند و کسى که از خداوند در اندک، ترس نداشته باشد، در زیاد نیز از او نمى ترسد.❌
📚{عیون أخبار الرضا(ع) ج۲ ص۱۸۰ ح۴}
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
🔻 #رهبر_انقلاب : پرچم مبارزهاى كه #شهيد_مدرس برافراشت، هيچگاه برزمين نيفتاد... خون او، راه پيكار با ظلم و استكبار را نشان میدهد و آرمان و سياستش درجهت زندگى استقلالى وبدون چشمداشت از قدرتهاى خارجى، هم اكنون سرمشق خدمتگزاران جمهورى اسلامىست.
🔺️ شعار #نه_شرقى_نه_غربى مردم، بازتاب فرياد تاريخى مدرس است.
🗓سالگرد شهید مدرس
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
#ایران_زیبا 🌸
آرامگاه عطار نیشابوری
نیشابور استان خراسان رضوی
🌹🌸🌹🌸🌹
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
🎈 بادکنک من کجاست؟
خیلی زیباست حتما بخونید!
🔷 دوستی میگفت به سمیناری دعوت شدم
که هنگام ورود به هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند.
🔶 سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند خواست که با ماژیک، اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند.
🔺 سپس از آنها خواست در ۵ دقیقه به اتاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورد
من به همراه سایرین، دیوانه وار به جستجو پرداختیم... همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود...
💢 مهلت ۵ دقیقه ای با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید!
اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد!
این بار سخنران همه را به آرامش دعوت کرد و پیشنهاد داد هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد! کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند..
سخنران ادامه داد:
این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما میافتد
دیوانه وار در جستجوی سعادت خویش
به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که
سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است.
✅ با یک دست سعادت و آرامش آنها را بدهید و با دست دیگر سعادت و آرامش خود را از دیگری بگیرید....
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💕مثل دو شریک
✍ #رهبر_انقلاب : «محبّت مایهی اصلیِ زندگیِ شیرین خانوادگی است؛ سعی کنید محبّت را روزبهروز افزایش بدهید که به دست خود انسان هم هست و انسان میتواند این کار را بکند.»
📚فروردین ۱۳۹۸
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh