5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 هل دادن هواپیما در ایران؟!!...
یه فیلم اومد بیرون از هل دادن هواپیما
خیلی زود پخش شد
یه سریا سریع گفتن ایرانه
چه مزخرفاتی که سر هم نکردن
چه خودتحقیریهایی که نکردن
چه توهینهای که به ایران و ایرانی نکردن
📢 حالا داستان چی بود؟ ببینید ☝️
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
✅کاش روزگار را خیاطها مینوشتند؛
روزهای خوبَش را بلند میدوختند
دلتنگیهایش را درز میگرفتند
رویش را خندهدوزی میکردند
بغضهایش را دوردوزی میکردند که یک عمر بپوشی و آخ هم نگویند
تمامش را یک رو و آنقدر بادقت و تمیز میدوختند که بر تن بنشیند و دلخواه باشد.
🗓روز خیاط مبارک🪡🧵👗👚🥻👘
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
امروز ... روز خیاط بود 😌
به خیاطهای کانال این روز و تبریک میگیم ☺️🌷
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_هجدهم 💠 چیز زیادی در کتاب اعمالم نمانده بود. برای یک لحظه نگاهم
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_نوزدهم
🌄 بعد از ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچکس را نبینم. اما یکباره با چیزی مواجه شدم که رنگ از چهره ام پرید. من صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم.
👥 دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار میکردند که من چشمانم را باز کنم. اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم و برای همین چشمانم را باز نمیکنم.
😭 آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود. من نمی توانستم اینگونه ادامه دهم. با این وضعیت حتی با برخی نزدیکان خودم نمی توانستم صحبت کرده و ارتباط بگیرم! خدا رو شکر این حالت برداشته شد و روال زندگی من به حالت عادی برگشت.
🛐 اما دوست داشتم تنها باشم. دوست داشتم در خلوت خودم، آنچه را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم مرور کنم. تنهایی را دوست داشتم. در تنهایی تمام اتفاقاتی که شاهد بودم را مرور میکردم.
💟 چقدر لحظات زیبایی بود. آنجا زمان مطرح نبود. آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می خواستبم منتقل می شد. آنجا از اولین تا آخرین را می شد مشاهده کرد. من حتی برخی اتفافات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. حتی در آن زمان برخی مسائل را متوجه میشدم که گفتنی نیست.
⌛️ من در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکارانم را مشاهده کردم که شهید شده بودند، می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه؟!
📞 از همان بیمارستان توسط یکی از بستگان تماس گرفتم و پیگیری کردم و جویای سلامتی آنها شدم. چند تایی را اسم بردم. گفتند: نه، همه رفقای شما سالم هستند؛ تعجب کردم.
⁉️ پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ می شدند مشاهده کردم.
⇦ چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم. اما فکرم بشدت مشغول بود.
🤔 چرا من برخی از دوستانم که الان مشغول کار در اداره هستند را در لباس شهادت دیدم؟
👨👩👧👦 یک روز برای اینکه حال و هوایم عوض شود، با خانم و بچه ها برای خرید به بیرون رفتیم. به محض اینکه وارد بازار شدم، پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. رنگم پرید!
به همسرم گفتم: این مگه فلانی نبود!؟ همسرم که متوجه نگرانی من شده بود گفت: چی شده؟ آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود. برای بدست آوردن مواد همه کاری میکرد.
❓گفتم: این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوالش خیلی خراب بود. مرتب به ملائک خدا التماس می کرد. حتی من علت مرگش رو هم میدانم.
😊 خانم من با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟ حالا علت مرگش چی بود؟
🗼 گفتم: اون بالای دکل، مشغول دزدیدن کابلهای فشار قوی برق بوده که برق اونو میگیره و کشته میشه.
خانم من گفت: فعلا که سالم و سر حال بود.
😣 آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم. پس اون چیزهایی که من دیدم نکنه توهم بوده؟!
⚰ دو سه روز بعد خبر مرگ آن جوان پخش شد. بعد هم تشییع جنازه و مراسم ختم همان جوان برگزار شد!
🙄 من مات و حیران مانده بودم که چی شد؟
از دوست دیگرم که با خانواده آن ها فامیل بود سوال کردم: علت مرگ این جوان چی بود؟
گفت:بنده خدا تصادف کرده.
💬 من بیشتر توی فکر فرو رفتم. اما من خودم این جوان را دیدم. او حال و روز خوشی نداشت. اعمال و گناهان و حق الناس و ... حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد تا کاری برایش انجام دهند.
🤝 چند روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد. ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لا به لای صحبت ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه و بدزده. ظاهرا اعتیاد داشته و قبلا هم از این کار ها میکرده. همون بالا برق خشکش می کنه و مثل یه تیکه چوب پرت می شه پایین.
😳 خیره شده بودم به صورت این مهمان و گفتم: فلانی رو میگی؟
گفت: بله، خودشه. پرسیدم: شما مطمئن هستی؟
گفت: آره بابا، خودم اومدم بالا سرش. اما ظاهرا خانواده اش چیز دیگه ای گفتن.!!
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
📝 #یادمون_باشه
قضاوت ؛ یعنی برداشت ما از چیزی که میبینیم، یا میشنویم !
✖️ خیلی وقتها، چیزی که شما میبینید،
یا میشنوید،
تمامِ آنچیزی نیست که، به شما اجازه میدهد؛ از آن نتیجهای بگیرید!
پس صرفاً با جملاتی مثل " خودم دیدم "
یا "خودم شنیدم "
قضاوتتان را توجیه نکنید!
💥 اساساً برای کسی که قلبش به دیگران مشغول است؛ آرامش دائمی، و حفظ نشاط روحیِ همیشگی، امری محال است!
🔺دل حریم خداست؛ آنرا تبدیل به چهارراهی برای عبور این و آن، نکنیم!
🌛 #شب_بخیر
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💕ུྃبِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْུྃ💕
عرض سلام و ادب محضر یکایک شما سروران گرامی 🤚🌺
الهی در پناه پروردگارحال دلتون خوب وجودتون سبز و سلامت و روزتون پر از حس خوب زندگی❤👌
رفیق دوستداشتنی ، اگه کسی رو دیدی که از کوچکترین چیزها لذت می بره ؛
محو طبیعت میشه ؛کمتر سخت می گیره ؛
می بخشه ؛ می خنده ؛می خندونه ؛
و با خودش در یه صلح درونی هست 😇
اون نه بی مشکله نه شیرین عقل...!
بلکه طوفان های هولناکی رو در زندگی پشت سر گذاشته...
و قدر اون چیزی که امروز داره رو می دونه...
اون یاد گرفته که از لحظه به لحظه ی زندگی لذت ببره و سپاسگزار خدای مهربون باشه 🌷
شما هم راهشو یاد بگیر ، شاکر باش و حالتو خوب کن و از زندگیت لذت ببر🌸
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
🌺 #حدیث_روز
❇️ امام محمد باقر "علیه السلام"⇩:
🌷 ↫ 🔒هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
📚{کافی (ط-الاسلامیه) ج2 ، ص118}
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
✍ #استاد_پناهیان :
🔺 ما فوقالعاده زرنگیم (!) و برای اینکه گیرِ امتحانات اجتماعیِ سخت نیفتیم، با هم کار نمیکنیم!
🔺 و از کنار هم رد میشویم و ارتباطمان را در حدّ یک «سلام و علیک» نگه میداریم و کارتشکیلاتی نمیکنیم.
۱۳۹۵/۰۳/۰۲
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
⭕️ سوال
⁉️ بالاترین مقام شفاعت در روز قیامت از آن کیست؟
🔰 طبق احادیثی که در باب شفاعت از شیعه و اهل سنت وارد شده، میتوان گفت: همه مردم و همه مومنان، بلکه همه پيغمبران الهی به شفاعت حضرت محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله) و توسل به آن حضرت نیاز دارند.
✅ در این رابطه در منابع اهل سنت نیز روایات متعددی وارد شده که در اینجا برای رعایت اختصار تنها یک مورد را نقل میکنیم؛ حاکم نیشابوری نقل میکند: «خداوند در روز قيامت مردم را جمع میکند؛ مؤمنين به پا خواسته و بالاتفاق نزد حضرت آدم(عليهالسلام) رفته و میگويند: اى پدر ما، راه بهشت را براى ما باز كن، آدم میگويد: من اهليت اين كار را ندارم، به نزد إبراهيم خليل الله برويد.
🔶 مؤمنين به نزد ابراهيم میآيند، و ابراهيم به آنها میگويد: من صاحب اين موقعيت نيستم، به نزد موسى برويد كه خدا با او سخن گفت؛ مؤمنين به نزد موسى(علیهالسلام) میآيند و موسى نیز به آنها میگويد: من اهليت اين كار را ندارم به نزد عيسى برويد.
❇️ حضرت عيسى(علیهالسلام) نیز میگويد: من اهليت اين كار را ندارم، به نزد محمد(صلیاللهعليهوآله) برويد، آنگاه من به پا خواسته و به اذن خداوند متعال بر پل صراط میایستم [و مومنین را شفاعت میکنم] در اين حال اولين شما از صراط مانند سرعت برق عبور میكند.»
👈 حتی این مساله در انجیل مسیحیان نیز آمده است:
🔺 در انجيل «برنابا» كه متقنترين انجيل مسیحیان است، علاوه بر آنكه در موارد بسیاری به نبوت حضرت محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله) بشارت داده است، در دو جاى آن، صريحاً مقام شفاعت آن حضرت در روز قیامت و نياز جميع پيامبران و خلایق به شفاعت حضرت را ذكر میكند، به طور مثال در فصل 54، يعنى سوره «قيامت» از آیه 7 به بعد مینویسد: «آنگاه خداوند متعال [روز قیامت] ابتدا همه پیامبران را زنده کند، پس همه آنان نزد محمد(صلیاللهعلیهوآله) آمده و دست رسول الله را ببوسند، و خودشان را قرار دهند در سايه نگهبانى او ... .»
💠 در نتیجه: طبق این نقلهای معتبر، روز قیامت عالیترین مقام و منزلت از آن رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میباشد و تمام خلایق به شفاعت او محتاجاند.
____________________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/37485
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #حاج_قاسم_سلیمانی : اینکه گفته میشود الاعمال بالنیّات، نیت انسان هم برشی از تعلقات است، تعلقات اثر اساسی را در اراده ، اقدام و عمل انسان در حرکتش دارد.
👈اگر انسان، تعلقش به شهادت بود، در وقت خطر و در وقت پیروزی، همان حالی را دارد که در وقت شکست دارد، هیچ اثری بر او نمیگذارد.
🏴 21 روز تا دوّمین سالگرد 💔
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh