ا❁﷽❁ا
#یک_لقمه_کتاب 📕
📜سالها آرزوی ملاقات #صاحب_الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را داشت
در این راه زحمت فراوان کشید
پول زیادی خرج کرد.
اما موفق نشد.
تا اینکه به محضر #نایب_دوم #امام_زمان( ارواحنا فداه) رفت و مشغول خدمت شد.
روزی از او درخواست ملاقات با امام(عج) کرد.
#محمد_بن_عثمان گفت: صبح اول وقت بیا.
فردا صبح اول وقت، که رفت؛
جوانی را دید که چهرهای به زیبایی او ندیده و عطری خوشبوتر از رایحه وجودش به مشامش نرسیده بود.
محمد بن عثمان با اشارهای به او فهماند جوان همان مولایش است.
از امام(عج) سؤالاتی پرسید.
بسیاری از سؤالاتش را نپرسیده جواب داد.
آنگاه امام برخاست و داخل اتاق دیگری رفت.
محمد بن عثمان گفته بود اگر میخواهی چیز دیگری بپرسی، بپرس که بعد از این دیگر امام را مشاهده نخواهی کرد.
به طرف حضرت(عج) شتافت، اما امام توجهی نکرد و آخرین جملهای که فرمود این بود:
#ملعون است، ملعون است کسی که #نماز_مغرب را آن قدر به تأخیر اندازد که ستارگان در آسمان آشکار شوند،
و ملعون است، ملعون است کسی که #نماز_صبح را آن قدر به تأخیر اندازد که ستارگان در آسمان ناپدید شوند.
♻️برگرفته از:
📙کتاب غیبت طوسی
🖋 نوشته شیخ طوسی
#تنهامسیراستانهمدان 🦋
https://eitaa.com/TanhamasirHamedan