🍃🌱🌿🌹🌹🌿🌱🍃
⚠️یک جلسه مهم بود، تمام #فرمانده هان بودند ،ناگهان یک نارنجک پرت شد تو اتاق‼️
🍃همه خودشون رو پرت کردن این ور و اون ور، ولی یک نفر روی #نارنجک خوابیده بود، او ابرهیم هادی بود.
🍃یک نفر از در اومد تو گفت: ببخشید این نارنجک برای آموزش سرباز های جدید بود, یکی شون هُل شد نارنجکو پرت کرد اینجا ‼️
🍃دیگه همه جا حرف از ابراهیم بود.🍃
#سلام_بر_ابراهیم
🌷@Tanha_sfahan🌷