eitaa logo
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
393 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
79 فایل
جهت انتقاد ، پیشنهاد و ارائه ی مطلب با آیدی زیر ارتباط برقرار کنید 👇👇👇 @Reyhaneh8067 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهد شد 🌹☘🌹☘🌹☘🌹 باما همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1367736352C2e599872c6
مشاهده در ایتا
دانلود
علیرضا پناهیانشرحی بر دعای افتتاح _ دعایی برای ظهور _ قسمت دوم .mp3
زمان: حجم: 13.63M
🤲📿🤲📿 📌شرحی بر نکات کلیدی فایل صوتی ⬇️ 📌ماه تقویت امید برای فرج و دعا و تمنا برای ظهور 📌در دعای افتتاح یک سوم آن به ظهور و نحوه حکومت آن حضرت و موضوع تمنا برای فرج حضرت میپردازد. 📌در دعای افتتاح به مسائل اجتماعی مثل استکبار جهانی و سقوط آن توسط پروردگار عالم توجه شده است. 📌یک سوم دعا با زبان حمد الهی بیان شده و ابتدای دعا ذکر شده: که خدایا من با حمد تو آغاز میکنم ثنای خود را. 📌انبیاء و اولیاء الهی فرمودند که دعا رو هیچوقت بدون ثنای الهی آغاز نکنید، و مهمترین ثنای الهی حمد خداست. 📌اگر کسی غصه داره و روحیه منفی داره انقدر باید حمدالهی رو انجام بده تا از اون حالت خارج بشه و همین تشکر از خداوند یک اثر وضعی داره. @Tanhamasir_Sb
﷽✨ ... 💔کاش‌مرده‌بودم‌پیش‌از‌این... تصویربازبشه‌لطفاً.⌛️ ✌️ 💔 😇 ۞ @ayatollahshojae ۞
°•﷽•° ... 🔴کدام حبیب؟! تصویربازبشه‌لطفاً.↻ 💪🏻 🕯 🌺 ۞ @ayatollahshojae ۞
به نام خداوند مهربانی ها🌸🌱 در قسمت قبلی متوجه شدیم که یه امر خیلی منطقیه و در ضمن خشونت و ... نیست بلکه نوعی محبت و نجات دادن و مسئولیت پذیری است❤️🌹 مچ گیری نیست بلکه دست گیری است🤝 سرزنش کردن نیست❌❌ بلکه با زبان خوش و ... 😊صورت میگیرد و همان اسلامی که سرزنش کردن رو عمل زشتی می دونه رو واجب می دونه پس👇 این دو با هم فرق دارن✅😉 _______________________________ امر به معروف قضاوت کردن نیست 🌹 قضاوت کردن کار خوبی نیست❌❌ در ما وقتی مطمئن باشیم که یک عمل گناه انجام میشه یا واجبی ترک شده تذکر میدهیم✅ نه از روی حدس و گمان❌ مثلا اگر دختر خانمی به همراه آقایی در حال راه رفتن در کنار هم هستند و معلوم نیست که محرم هستند یا نامحرم نیازی به تذکر نیست😊😊 ولی به محض اینکه مطمئن شدیم باید تذکر دهیم 😊 ۲ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
☺️ بعدا فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم و هر
⤴️⤴️⤴️ ✅مجروح عملیات 🥀 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریستهای وابسته به امریکا در شمال غرب کشور و در حوالی پیرانشهر مردم مظلوم منطقه را به خاک و خون کشیده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف کرده بودند. شهریور ۱۳۹۰ و بدنبال شهادت سردار جان نثاری و جمعی از پرسنل توپخانه سپاه، نیروهای ویژه سپاه به منطقه آمده و عملیات بزرگی را برای پاکسازی کل منطقه تدارک دیدند. 🍃 عملیات بخوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار ارتفاعات جاسوسان و کل منطقه مرزی از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم ازاینکه پس از سالها یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه میکردم حس خیلی خوبی داشتم آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم اما با خودم میگفتم: ما کجا و شهادت ؟! 😣 در آخرین مراحل این عملیات تروریست ها برای فرار از منطقه از گازهای فسفری و اشک آور استفاده کردند تا ما نتوانیم آنها را تعقیب کنیم. آلودگی محیط باعث سوزش چشمانم شده بود. دود اطراف ما را گرفت. رفقای من سریع از محل دور شدند اما من نتوانستم. چشمان من به شدت میسوخت. سوزش چشمان من حالت عادی نداشت. چون بقیه نیروها سریع جلو رفتند اما من حتی نمی توانستم چشمم را باز نگه دارم! به سختی و با کمک یکی از رفقا به عقب برگشتم. 👨‍⚕ پزشک واحد امداد قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت: تا یکساعت دیگه خوب میشوی. ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم مرا اذیت میکرد. به پزشک بیمارستان صحرایی و سپس بیمارستان داخل شهر مراجعه کردم. بوسیله آرامش بخش توانستم استراحت کنم، اما کماکان درد چشم مرا اذیت میکرد. 🔄 چند ماه از آن ماجرا گذشت عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن باعث شد که ارتفاعات شمال غربی بکلی پاکسازی شود. نیروها به واحدهای خود برگشتند اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم. بیشتر چشم چپ من اذیت میکرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم اما جواب درستی نگرفتم. 😓 تا اینکه یک روز صبح احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده! درست بود در مقابل آینه که قرار گرفتم دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدیدی داشتم. 🙏 همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس میکردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. کمیسیون پزشکی تشکیل شد عکسها و آزمایشهای متعدد از من گرفتند. در نهایت تیم پزشکی که متشکل از یک جراح مغز و یک جراح چشم و چند متخصص بود، اعلام کردند: یک غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ایجاد شده فشار این غده باعث جلو آمدن چشم گردیده. بعلت چسبیدگی این غده بمغز کار جداسازی آن بسیار سخت است. 💯 بعد اعلام شد که اگر عمل صورت بگیرد، یا چشمان بیمار از بین میرود و یا مغز او آسیب جدی خواهد دید. کمیسیون پزشکی خطر عمل جراحی را بالای ۶۰ درصد میدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور یک جراح از تهران کمیسیون بار دیگر تشکیل و تصمیم بر این شد که قسمتی از ابروی من را شکافته و با برداشتن استخوان بالای چشم به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحی من در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای اصفهان انجام شد. عملی که شش ساعت بطول انجامید. تیم پزشکی قبل از عمل بار دیگر به من و همراهان اعلام کرد: بعلت نزدیکی محل عمل به مغز و چشم احتمال نابینایی و یا احتمال آسیب به مغز و مرگ وجود دارد. برای همین احتمال موفقیت عمل کمتر از پنجاه درصد است و فقط با اصرار بیمار عمل انجام می شود. با همه دوستان و آشنایان خدا حافظی کردم. با همسرم که باردار بود و در این سالها سختی های بسیار کشیده بود وداع کردم. از همه حلالیت طلبیدم و با توکل بخدا راهی بیمارستانی در اصفهان شدم. 🏩 وارد اتاق عمل شدم حس خاصی داشتم احساس میکردم که از این اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی با دقت بسیاری کارش را شروع کرد. من در همان اول کار بیهوش شدم... عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشکل مواجه شد. پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند. برداشتن غده همانطور که پیش بینی میشد با مشکل جدی همراه شد. آنها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که همه چیز عوض شد... 📚 ادامه دارد... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb