eitaa logo
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
420 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
77 فایل
جهت انتقاد ، پیشنهاد و ارائه ی مطلب با آیدی زیر ارتباط برقرار کنید 👇👇👇 @Reyhaneh8067 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهد شد 🌹☘🌹☘🌹☘🌹 باما همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1367736352C2e599872c6
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج @Tanhamasir_Sb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 🧡امام صادق علیه السلام فرمودند: 👩🏻‍🍼اَلرَّضاعُ واحِدٌ وَ عِشْرونَ شَهْرا، فَما نَقَصَ فَهُوَ جَورٌ عَلَىالصَّبىِّ ؛ 🍼شيرخوارى ، 21 ماه است . پس هر چه كم شود ، ظلم بر كودك 👶است . 📚 كافى ، ج 6، ص 40، ح 3 @Tanhamasir_Sb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره ای زیبا از یک : من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم. سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم؛ کنار بانک دستفروشی بساط باطری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.  دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.  جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده؛ او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است! گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی صلواتی موجود است) باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم... گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟ با کمال سادگی گفت: ۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم... مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،  در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک مریض مجانی نیز نپذیرفته ام... احساساتی شدم و ده تومان به طرف او گرفتم.  آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم. این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم... به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم.  گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد! صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.  دگرگون شده بودم، ما کجا اینها کجا؟! از آن روز دادم تابلویی در اتاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون: <شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم> دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،  اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی: گفت باور نمی کردم که تو را  بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و ما خاموش .. راستى یك سوال : شغل شما چیه؟... ━.❒.━ 💐━━━━━━━━
📌 علیرضا پناهیان در یادبود شهدای ۱۵ خرداد در حرم حضرت معصومه(س): 🔸هیچ عاملی مثل ولایت‌فقیه، ملیّت ما و سعادت مادی ما را تضمین نمی‌کند 🔸اگر فواید مادّی ولایت‌فقیه را بیان کنیم، افراد بی‌دین هم می‌پذیرند 🔸 کارکرد مهمّ ولایت‌فقیه، تأمین استقلال، آزادی و منافع کشور است 🔸 تجربۀ پنجاه سالۀ اخیر نشان می‌دهد ولی‌فقیه به چیزی جز استقلال و قدرتمندی ملت دعوت نمی‌کند. 🔸قدرت معنوی ولایت به شرط نصرت مردم و مسئولان، کاری می‌کند که با کمترین اقدام به بالاترین ثمرات می‌رسید. 👈 موضوع: ابعاد مادی و معنوی ولایت‌فقیه | ادامۀ متن: @panahian_text | صوت: @panahian_mp3 📎 panahian.ir/post/7847 @Panahian_ir
✨﷽✨ ✍مرحوم ملا احمد نراقی (ره) صاحب کتاب "معراج‌السعاده" در جوانی فرزندی داشت که بسیار دوستش می‌داشت. روزی فرزندش در بستر بیماری و مرگ افتاد و هیچ درمانی بر او اثرساز نشد. ملا احمد را تاب دیدن جان‌دادن فرزند نبود. از خانه خارج شد و در راه درویشی دید که عصایی در دست داشت. ملا گفت: «فرزندم بیمار است، دعایش کن.» درویش سه بار عصایش به زمین کوبید و یک بار حمد و سوره را خواند و گفت: «برو فرزندت خوب شد.» ملا احمد به خانه برگشت، دید کودکش نشسته و غذا می‌خورد. در حیرت ماند. هشت ماه گشت آن درویش را در جایی ندید. بعد از گذشتِ هشت ماه٬ او را دید و گفت: «ای شیخ! نفس قدسی داری، ولی کاش حمد و سوره را درست می‌خواندی.» درویش گفت: «حمد و سوره‌ام را پس بده اگر غلط است.» درویش سه بار عصا بر زمین کوبید و حمد و سوره را خواند و گفت: «برو خانه من حمد و سوره غلط خود را پس گرفتم.» ملا احمد به خانه آمد و دید فرزندش از دنیا رفته است. زار گریست و فهمید: خواندن حمد و سوره به ظاهر نیست؛ به معنا و نفس و باوری است که خواننده در آن می‌دمد. @Tanhamasir_Sb