من تو را در میان جزیرهی ناآرام آرزوهایم گم کردهام...
نکند با تنها قایقی که به اینجا آمده بودیم رفتهای؟!...
#تو
#شاید_خودم
@Tanhatarinhaa
تنها خیال میکنم...
از هیچ، هیچ، هیچ...
هیچ کس نیست...
دیگر هیچ کس نیست...
تنها منم که ماندهام اکنون در این جهان... دستم پر است از هر چه بخواهم در این زمان...
با لشکرِ تَنَم به جهان، خیز میبَرَم...
آری جهانگشای تمام جهان منم...
آن کس که فاتح است و دلیر، آن منم، منم...
اینجا کسی مقابل من نیست، نیست، نیست...
اینجا اگر که دشمنِ من نیست، دوست نیز...
خنجر اگر نمیزند اینجا به من کسی،
یاری و یاوری هم از اول که نیست، نیست...
اینجا جهانِ خیلِ خیالاتِ این من است...
من، ابتدا من، آخر و در انتهام من...
من، دردِ مشترک، بُتِ خالی مقام، من...
من گیر کردهام، به خدا گیر کردهام...
در بین اینهمه من و... اصلا کجام من؟...
اصلا کجای اینهمه تو جای این من است؟
عالی تویی، غریبهی پستِ مُدام، من...
جایی که پر شد از تو دگر جای این من است؟
باور نمیکنم که حضورِ خدام من...
ای وای، وای، وای و فقط وای، وای، وای...
اینجا تویی که هستی و من با تو من شدم؟... ای وای از این همه منِ پا در هوای، وای...
پ.ن: هیچ... فقط هیچ...
#شاید_نو
#من
#تو