امام موسی صدر.mp3
646.2K
سه مصیبت علی"علیه السلام"
#امام_موسی_صدر
#سخنرانی
هي الاُمّ التي أنجبت أعظم قائد عربي كتب لهذه الأمة أن تنتقل على يديه من "زمن الهزائم" إلى "زمن الإنتصارات"
ساعد الله قلب يا حبيب قلوبنا
وعظّم الله لك الأجر سيّدي،
حفظ الله قلبكم يا أبي من كلّ حزن وأطال عمركم الشّريف .. فداك روحي.
هدایت شده از نٰاشِنٰاسٰانِ آشِنٰا...
پناه میبرم امشب به سرفههای طویل
به رنگِ سرخِ همان صورتی که میدانم
تمامِ زندگیام بوی بودنت را داشت
و خاطرات تو را من شبانه میخوانم...
هنوز چشم من اینجا به صورتت قفل است
هنوز رنگِ تمنا به قوّتش باقیست
هنوز مرگ و نبودن، هنوز بیمعنیست
چه زود میرسد آن دم که مرگ، اینجائیست...
ذلیلِ چشمِ خمارِ تو بودهام یک عُمر
عزیزِ چشمِ جهانی و خود نمیدانی
فرار میکنی از من که مملو از دردم
شناسنامهی صبر مرا نمیخوانی...
فرار میکنی از من، به سوی عقربهها
به سوی رفتن و رفتن به سوی ویرانی
تمام میشوم از قصه میروم بیرون
منم که میروم، اینجا تویی ک میمانی...
#چار_پاره
#غریبه
برای #او
برای او که جهانم به پای او افتاد
برای او که مرا زندگی و مرگ آموخت
پناهِ هر شب این گریههای من او بود
بگو به او که دلم در غمش فقط میسوخت...
ای وای از این شعر مهدی جهاندار:
فتنه شاید، روزگاری اهلِ ایمان بوده باشد
آه! این ابلیس شاید، روزی انسان بوده باشد
فتنه شاید، در لباسِ میش، گرگی تیزدندان
در لباسی تازه شاید، فتنه چوپان بوده باشد
فتنه شاید، کُنجِ پستوی کسی، لای کتابی؛
فتنه لازم نیست حتماً، در خیابان بوده باشد
فتنه شاید، در صفِ صِفّین میجنگیده روزی
فتنه شاید، در زمانِ شاه، زندان بوده باشد!
فتنه شاید، با امام از کودکی همسایه بوده
یا که در طیّارهی پاریس- طهران بوده باشد
فتنه شاید، تابی از زُلفِ پریشانِ نگاری
فتنه شاید، خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد
فتنه شاید، اینکه دارد شعر میخواند برایت؛
وا مصیبت! فتنه شاید، از رفیقان بوده باشد
ذرّهای بر دامنِ اسلام، نَنْشیند غباری
نامسلمانی اگر، همنامِ سلمان بوده باشد
دورهی فتنهست آری، میشناسد فتنهها را
آنکه در این کربلا، عبّاس دوران بوده باشد
فتنه خشک و تر نمیداند، خدایا وقتِ رفتن
کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد...
#شعر