16.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز عملیات بزرگِ #طوفان_الاقصی✌️🔥
#سیما_فکر
هدایت شده از نٰاشِنٰاسٰانِ آشِنٰا...
پناه می‌برم از شر آتشِ خاورمیانه، به مرزهای آغوشِ صلح‌گسترِ تو...
مردی آمد و گفت: «خواهم که خرقه پوشم»
شیخ گفت:
ما را مسئله‌ای است، اگر آن را جواب دهی شایستهٔ خرقه باشی.
گفت: اگر مرد، چادرِ زنی در سر گیرد، زن شود؟
گفت: نه!
گفت: اگر زنی جامهٔ مردی هم در پوشد، هرگز مرد شود؟
گفت: نه!!
و گفت: تو نیز اگر در این راه، مرد نیستی،
بدین مُرَقَّع پوشيدن، مرد نگردی!...
#عطار
#تذکرة_الاولیاء
ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی "رحمة الله علیه"
مُرَقّع: جامه‌ی وصله‌دار.
Gelayeh.mp3
11.83M
می کنم از سینه بیرون این دل غمخواره را
چند بتوان در گریبان داشت آتشپاره را؟
#بیکلام_گفت
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
و خداوند را با شكسته شدن اراده‌ها و حل گره‌ها و مشكلات و تغيير تصميم‌ها شناختم ..
- امیرالمؤمنین؛ نهج البلاغه ..
قسم به سرایتِ عشق از همنشینی با چشم‌هایت، که تو هیچگاه از مقابل دیدگان ما نخواهی رفت...
#حب
#سید_العشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رفتنی شده بودی ولی قطار نمی‌رفت!
که خسته بود! که دست و دلش به کار نمی‌رفت
قطار در چمدان تو دیده بود دلم را!
نمی‌کشید! نمی‌برد! و زیر بار نمی‌رفت!
کشید دست تواش روی ریل و برد به اجبار
که آن همیشه مسافر به اختیار نمی‌رفت!
ندیدمت دم رفتن! که اشکِ غرقِ تماشا
زمانی از جلوی چشم من کنار نمی‌رفت!
سفر بخیر! ولی این نبود قول و قرارت!
سفر بخیر! ولی از تو انتظار نمی‌رفت...
علیرضا نورعلیپور
#شعر
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
اگر مقام ماندنی بود،
به تو نمی‌رسید ..
- امیرالمؤمنین؛ نهج البلاغه🌱..
57.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای طوفان؛ آنچه فلسطینیان در یک قرن گذشته از سر گذرانده‌اند.
سیدباقر نبوی ثالث - #ماجرا ۱۹
غزه پس از یک سال ظلم و محاصره و تجاوز، جان‌ش به لب رسیده اما هنوز ایستاده است. وقتی حماس دست به عملیات طوفان الاقصی زد، احتمال زیاد می‌دانست که چنین عواقبی خواهد داشت. چه چیزی بر سر انسان فلسطینی آمده که حاضر شده است چنین تصمیم خطرناکی بگیرد؟
#سیما_فکر
#فلسطین
#فتح_قریب
گنه از جانب ما نیست، اگر مجنونیم
گوشه‌ی چشمِ تو نگذاشت که عاقل باشیم...
#حب
#سید_العشق
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شَمایِلِ تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم...
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم، حکایت است به گوشم...
مگر تو روی بپوشی و فتنه، بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم...
منِ رمیده‌دل آن بِه که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو، دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم...