تࢪاۅُش🫀✍🏻
بگذارید اینو بگم که استاد معصومه امیرزاده این استوری رو گذاشته بودن:) و صحبت من پیرو این استوری...
خوب شد دل به عشقت مبتلا شد...
وقتی ازم میپرسن تو از اول به نوشتن علاقه داشتی؟!
میخندم و میگم:معلومه که نه! من انشاهامو یا میدادم یکی بنویسه یا از گوگل مینوشتم...
از نوشتن متنفر بودم. چون نوشتن رو درحد همون انشا میدونستم نه بیشتر!
اما وقتی که با دنیای بزرگ نوشتن آشنا شدم، نتونستم ازش دل بکنم!!
چون این دنیا، تنها دنیاییه که من توش خودم بود. خود واقعیم.
خودی که بارها از جانب این آدمایی که تو سرم هستن و پچپچ میکنن که منو بنویس، از من بنویس و مردمو با من آشنا کن، مورد سرزنش قرار گرفتم، تحسینم کردن، باهام قهر کردن، آشتی کردن
با خندهها و خوشحالیاشون منو غرق شادی کردن و از غصهها شون من تمام مدت اون بغض رو توی گلوم حس میکردم و دیگه برای اشک نریختن براشون مقاومت نمیکردم...
نویسنده ها مینویسند چون با نوشتن عشق میکنند و نوشتن تنها چاره اونهاست برای نوشتن حرفهایی که نتونستن به زبونش بیارن.
سوگند به قلم، که بر کاغذ میآورد
هر آنچه که نتوانستی بر زبان بیاوری:))
نویسنده ها مینويسند، چون نوشتن براشون تنها راه رهایی از دنیا و آدماشه...
دنیای نویسندهها عجیبه...
خوب شد دل به عشقت مبتلا شد.
اسم مستعار من مبتلاست، من مبتلام. مبتلا به عشق. مبتلا به عشقهایی که شیرین تر از اونا هیچجا پیدا نکردم:))
مبتلا به عشق خدا و دردونههاش،
مبتلا به قلم و نوشتن
از طرف کسی که یه قطره از دریای نویسندگی ونوشتن رو چشیده:)
🌿♥️
یهجا تو زیارت آلیاسین میگه:
يَا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ
وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُم
ای مولای من بدبخت شد
هرکسی که با شما مخالفت ورزید
و سعادتمند شد هرکسی که به اطاعت شما برخاست
هدایت شده از تࢪاۅُش🫀✍🏻
🌿✨
[مـٰا خَلَقَ اللهُ ذالِکـَ اِلاّٰ بِالْحَق
ّ
خدا چیزی نیافرید مگر به درستی]
سورهیونُس|۵
#رفیقِجان
هدایت شده از نخل و نارنجِ خصوصی.
میگین آزادی؟ کدوم آزادی که من دیگه نمیتونم تنها از هیئت برگردم و برا برگشتن از مسجد عزا میگیرم؟ خواهرتون فقط اونیه که روسری از سرش بر میداره؟ اونی که چادر داره چون شبیه چیزی نیست که شما میخواین حتی آدم هم نیست چه برسه به خواهر. هه.🚶🏻♂
هدایت شده از کانال حسین دارابی
مردمی که تو حرم #شاهچراغ به خاک وخون کشیده شدند که مردم نیستند تا سلبریتیها بخواهند برایشان یقه پاره کنند. مردم فقط اون کسانی هستند که تو خیابونها و دانشگاهها وحشیبازی درمیارن، فحش ناموس میدن و شعارشونم اینه #زن_زندگی_آزادی
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
هدایت شده از مجله قلمــداران
حتما نشسته بود روبروی ضریح!
کودکش را نشانده بود روی پا. شاید دستی روی سرش کشید و برای عاقبت بخیریاش دعایی خواند.
صدای جیغ آمد و شلیک.
دعایش مستجاب شد!
#شیراز
#شیرازتسلیت
#زن_زندگی_شهادت
#شاهچراغ
م. رمضان خانی